«روز جغد» رمانی متفاوت از پشت پرده شکلگیری مافیا است. لئوناردو شاشا در این اثر سعی کرده تا ریشههای سازمانی مخوف و ریشهدار را به نمایش بگذارد.
سازمانی که آوازه آن مرزهای اروپا را درنوردیده و تقریبا تمام مردم جهان نامش را شنیدهاند.
شاشا در یکی از مصاحبههایش درباره نوشتن این کتاب گفته است: «این داستان را در تابستان ۱۹۶۰ نوشتهام. در آن سالها دولت کاملا به پدیده مافیا بیتوجهی میکرد و بدتر از آن اینکه وجود مافیا را انکار میکرد.
در جایی از داستان به جلسه مجلس شورا اشاره کردهام که شرح اتفاقی واقعی است. طی آن جلسه بود که نماینده دولت وجود مافیا را انکار کرد، اما درست سه سال بعد است کمیته پارلمانی برای وارسی نقش مافیا در سیسیل تشکیل میگردد.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«روی میز دنبال مداد و کاغذی گشت و همانطور که مینوشت جواب داد که بله، هرچه زودتر به آنجا خواهند رفت، اما همینکه امکانش باشد، بهاینترتیب این امکان را طوری جلوه داد که انتظار سرعتعمل چندانی از آن نرود.
کمیسر پرسید: «کی بود؟»
-یه یارویی که میگه باید یه چیزی رو که توی خونه پیدا کرده بدون فوت وقت نشون بده.
کمیسر به شوخی گفت: «یه جسده؟»
-نه، فقط گفت یه چیزی.
-یه چیزی... خُب این یارو اسمش چیه؟»