اسقف میسیونر با صبوری رو به او کرد و گفت: «عالیجناب، لطفا به حرفم گوش کنید. مسیحیت را برادران فرقهی فرانسیسکن در سال ۱۵۰۰ میلادی در این منطقه رواج دادند. گرچه سیصدسال است که مردم آن به حال خود رها شدهاند، اما هنوز ایمان در این منطقه زنده است. مردم آنجا هنوز هم خودشان را کاتولیک میدانند و سعی میکنند حتا بدون داشتن راهنمای مذهبی، دستکم صورت مناسک مذهبیشان را حفظ کنند. اما کلیساهای قدیمی مخروبه شدهاند و چند کشیشی که در آن اطراف باقی ماندهاند راهنمایی و نظارت نمیشوند. اصول مذهبی را رعایت نمیکنند و برخی کشیشها آشکارا همسر اختیار کردهاند. حالا که این منطقه تحت کنترل دولتی متمدن قرار گرفته، اگر این طویلهی اوژیاس(۴) را کسی سروسامان ندهد، منافع کلیسا در کل منطقهی آمریکای شمالی به خطر میافتد.»
کاردینال فرانسه پرسید: «مگر این کلیساها هنوز تحت نظارت مکزیک نیستند؟»
کاردینال دِ آلاند هم پرسید: «زیر نظر اسقف دورانگو نبودند؟»
اسقف میسیونر آهی کشید و گفت: عالیجناب، اسقف دورانگو مرد سالخوردهیی است و محل اقامتش از سانتافه چندهزار کیلومتر فاصله دارد. هیچ راهآهنی یا حتا رودخانهیی در مسیر وجود ندارد که بتوان با قایق روی آن سفر کرد. بازرگانان این منطقه کالاهاشان را با قاطر و از کورهراههای باریک به آنجا میبرند.