در طول تاریخ نویسندگان بسیاری بودهاند که چالشهای اقتصادی که باعث تغییر و تحولهای اجتماعی شدند را در بستر ادبیات نقد کردهاند. آنها زبان مردم شدند و در کلمات خود جامعهای سراسر تبعیض را به همهی مردم جهان نشان دادند. رمانهایی که اگرچه روایت داستانی دارند اما نمایندهی تاریخ آن مقطع زمانی برای همهی دورهها هستند. جان استاین بک یکی از نویسندگانی است که توانسته وقایع سیاسی و اقتصادی دوره رکود امریکا و تضاد طبقهی کارگر و سرمایه داران را در کتاب خوشههای خشم به نگارش درآورد و آن را در تاریخ آمریکا و جهان ثبت کند.
در دههی 30 میلادی زمانی که رکود اقتصادی در آمریکا باعث بحران جدی شده است، تام جود که تازه از زندان آزاد شده همراه خانوادهاش به دنبال شغل، زمین و آیندهای روشن راهی کالیفرنیا میشوند.
رمان خوشههای خشم نوشتهی جان استاین بک، نویسنده برنده جایزه نوبل است. خوشه های خشم اولینبار در سال 1939 منتشر شد و در همان سال و به سرعت، به پرفروشترین کتاب سال آمریکا تبدیل شد. این اثر یکی از مهمترین کتابهای تاریخ امریکا و یکی از آثار برگزیده میان چهل اثر کلاسیک قرن بیستم است که ساختار حاکم بر جامعهی اوایل قرن 20 آمریکا را نشان میدهد.
جان استاین بک در کتاب خوشههای خشم توانسته وقایع و رخدادهای اجتماعی زمان خود را در بستر داستان روایت کند. داستانی که در نگاه اول برای مخاطب شبیه به یک فیلم مستند است. داستان در زمانی روایت میشود که در اواخر دههی سی و اوایل دههی چهل میلادی، ایالت اوکلاهاما در آمریکا دچار خشکسالی و بحران میشود و مردم ناچار به مهاجرت به کالیفرنیا میشوند. بحرانی که نویسنده آن را از نزدیک لمس کرده و توانسته انعکاس آن را در معروفترین اثر خود بازگو کند.
رابرت دموت منتقد آمریکایی درباره رمان خوشههای خشم نوشته است: «رمان خوشههای خشم وارد ذهن خودآگاه و وجدان آمریکاییها شده است».
«جان فورد» کارگردان بزرگ آمریکایی در سال ۱۹۴۰ با اقتباس از کتاب خوشههای خشم فیلمی با همین نام با حضور «هنری فوندا» ساخت. فیلم خوشههای خشم (The Grapes of Wrath) برنده دو جایزه اسکار در همان سال شد.
جان ارنست استاین بک John Steinbeck نویسندهی شهیر آمریکایی که در بعضی ترجمهها نام او با تلفظ جان اشتاین بك هم نوشته میشود، در سال ۱۹۰۲ در کالیفرنیا به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی نداشت و از جوانی به دلیل کارگری و ارتباط با قشر پایین جامعه تحت تاثیر زندگی آنها قرار گرفت و دست به قلم زد.
جان استاین بک زمانی که جوانی 37 ساله بود و تحت تاثیر زندگی سخت کشاورزان اوکلاهاما با الهام از شعری که 80 سال قبل توسط زنی چهل ساله به نام «جولیا وارد هو» سروده بود کتاب خوشههای خشم را نوشت. این شعر در وصف سربازان آمریکایی که برای جنگ به جنوب میرفتند، سروده شده بود. کتاب خوشههای خشم اثری بود که بعد از انتشار باعث جنجالی بزرگ در آمریکا شد و مخالفان و موافقان زیادی داشت.
صراحت کلام و توصیف واقعگرایانهی استاینبک از وضعیت روز جامعه کاخ نشینان و والت استریت را نگران کرد و فروش این کتاب در بعضی از ایالتها ممنوع شد. اما از اقبال خوب نویسنده، زمانی که یک سال بعد از انتشار جایزهی پولیتزر به کتاب خوشههای خشم رسید؛ نظر مردم جهان به نویسندهی نامدار آمریکایی جان استاین بک معطوف شد.
شهرت استاین بک به جایی رسید که حتی 20 سال بعد از انتشار کتاب، جایزه نوبل ادبی سال را1962 برای کتاب خوشههای خشم دریافت کرد.
از آثار جان استاین بک میتوان به کتابهای «شرق بهشت»، «مروارید»، «مزدور»، «به خدای ناشناخته»، «راستهی کنسرو سازی»، «اسب سرخ»، «آتش فروزان»، «زنده باد زاپاتا» (فیلمنامه) اشاره کرد که نسخه الکترونیک و نسخه pdf این کتابها در سایت فیدیبو قابل دانلود است.
جان استاین بک یکی از نویسندگانی است که در بیان و پرورش ادبیات کارگری به مهارت رسیده بود. او به خوبی شرایط مردمی که در وضعیت جامعهی خود دست و پا میزنند را روایت میکرد. استاینبک در رمان خوشههای خشم تصویری واقعگرایانه از وضعیت رکود دههی 30 میلادی که دورهای حساس از تاریخ امریکاست را در یک خط سادهی داستانی روایت میکند.
او در خوشههای خشم از نگاه سوم شخص (دانای کل) روابط بین فقرا و سرمایهداران، روابط انسانی، تاثیر صنعتی شدن کشاورزی بر زندگی کارگران، امید در مقابل ناعدالتی و در اصل بحرانهای اجتماعی جامعه را به تصویر میکشد.
جان استاین بک در یادداشتی بعد از انتشار کتاب خوشههای خشم گفت: « در نگارش این کتاب تمام تلاشم را کردهام تا اعصاب و روان خواننده را پاره پاره کنم».
زبان استاین بک در کتاب خوشههای خشم زبان نقد است. نقدی برخواسته از خشم که میتوان امید و رویا را هم در آن پیدا کرد. او ناملایماتی مثل گرسنگی، وضعیت بد آب و هوایی و... را که خانواده «جود» در مسیر خود با آن مواجه میشوند با جزییات دقیق شرح میدهد و در بخشهای مختلف داستان مدام به این واقعیت دلخراش اشاره میکند که رنج بزرگ مهاجران، نه به دلیل آب و هوای بد یا استثمار بلکه به خاطر رفتارهای غیرانسانی است که مردم با حرص و طمع نسبت به هموطنشان دارند.
جان استاینبک وضعیت تاریخی، اجتماعی و اقتصادی مردم را که به طبقات ثروتمندان و فقیران یا زمینداران و کارگران تقسیم شدهاند توصیف میکند.
استاینبک در کتاب خوشههای خشم تاریخچهی مختصری از آمریکای گذشته و تاثیر آن بر قرن 20 را ترسیم میکند. صنعت جدید و به کارگیری تراکتورها در زمینهای کشاورزی یکی از مسائل مهم کارگران در این کتاب است. طمع زمین داران ثروتمند از فصل اول رمان تا پایان آن برای خواننده مشهود است. طمعی که نشان میدهد حتی با صنعتی و ماشینی شدن کشاورزی در آمریکا افرادی برای به دست آوردن سود و ثروت بیشتر دست به هر کار کثیفی میزنند.
استاینبک در داستان خوشههای خشم دائما بر علاقه و نوع دوستی در برابر قدرتها تاکید میکند. به عنوان مثال در فصل های 13 و 15 استاینبک حرص و ولع و سخاوت را به عنوان دو تضاد بشر توصیف میکند. در فصل سیزدهم زمانی که تام در ایستگاه بنزین درگیر میشود افراد با توهین و خشونت با او رفتار میکنند و کمی بعد سگ او در جاده کشته میشود که صحنهای دلخراش است و خبر از فاجعهای دیگر میدهد. اما در چند صفحهی بعدی داستان شاهد مهربانی و لطف «مایی» پیشخدمتی که نان و شیرینی را به دلیل کاهش قیمت به مردی میفروشد، هستیم. توصیف جلوههایی از خودخواهی و نوع دوستی در رمان خوشههای خشم، به نوعی شگرد نویسنده است تا داستان به نظر خواننده سیاه و تلخ نباشد.
استاینبک در رمان خود بین عزتنفس و خشم ارتباط ظریفی برقرار میکند. تا زمانی که مردم در مقابل زمینخواران و افراد خودخواه، احساس بیعدالتی و خشم دارند هرگز حاضر به از دست دادن عزت خود نیستند. این مفهوم در فصلهای آخر کتاب بیشتر تقویت میشود.
جان استاین بک با ظرافت تمام شخصیتهای خود را در داستان خوشههای خشم خلق کرده است. شخصیتهایی که در گروههای خانواده و جامعه دیده میشوند. او داستان دو خانواده را شرح می دهد: خانواده «جود» و جمعی از کارگران مهاجر که نمایندهی خانوادهی بزرگتری در جامعه هستند.
اگرچه خانواده «جودها» از نظر ژنتیکی با هم نسبت دارند اما وفاداری و تعهد آنها به یکدیگر است که بین آنها امید واقعی را شکل میدهد.
خانواده «جود» در رمان خوشههای خشم شکل سنتی دارد. پدر رهبر خانواده است و در غیاب او، پسران، خانواده را رهبری و اداره میکنند. پدر خانوادهی «جود» مردی با درایت و متفکر است. او خانواده را برای آغاز سفر به کالیفرنیا هدایت میکند اما رفته رفته نقش شخصیت او تغییر میکند و مادر خانواده بیشتر نقش هدایتگر را بر عهده میگیرد.
تام جود شخصیت اصلی و قهرمان کتاب است. او پسری خودخواه است که حوادث جامعه و ناعدالتیها باعث خشم او شده است.. جان استاین بک اقدامات غیرقانونی تام را به شکلی روایت میکند که از نظر خواننده اخلاقی، عادلانه و توجیهپذیر به نظر برسد.
«ما جود» مادر خانواده است که نقش کلیدی او در جای جای داستان احساس میشود. زنی که از هیچ تلاشی برای حفظ روحیهی خانواده دریغ نمیکند. او حتی در بدترین شرایط به فکر حال اعضای خانه است.
از اولین ترجمههای کتاب خوشههای خشم میتوان به ترجمهی «احمد طاهر کیش» در سال 1357 اشاره کرد که از سوی «نشر ارسطو» در بازار منتشر شد. از دیگر ترجمههای مطرح از کتاب خوشههای خشم میتوان به برگردان «عبدالحسین شریفیان» از سوی نشر نگاه شاره کرد. این ترجمه در سال 1368 منتشر شد. ترجمهی دیگر این کتاب که در سال 1379 منتشر شد ترجمهی «شاهرخ مسکوب و عبدالرحیم احمدی» است که از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
«رضا اسکندری» مترجم دیگری است که این اثر را در نشر «به سخن» در سال 1395 منتشر کرده است. خرید و دانلود کتاب خوشههای خشم ترجمه رضا اسکندری در سایت فیدیبو امکانپذیر است. انتشارات «رمان روزگار» هم با برگردان «سعید دوج» کتاب خوشههای خشم را راهی بازار نشر کرده است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 4.۳۷ مگابایت |
تعداد صفحات | 704 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۲۳:۲۸:۰۰ |
نویسنده | جان اشتاین بک |
مترجم | رضا اسکندری |
ناشر | مجید |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The grapes of wrath |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۱۰/۲۸ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 495,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خوشه های خشم داستان زندگی یکی از هزاران خانواده ای است که بعد از بحران اقتصادی شدید آمریکا ( ١٩٢٩-١٩٤٠) مجبور به ترک شهر و دیار خود شدند. جان اشتاین بک داستان خانواده جود را روایت میکند که با ورود تراکتور به زندگیشان زمین های خود را از دست می دهند، قادر به پرداخت وام بانک ها نیستند و به اجبار باید زمین هایشان را واگذار کنند. در حالی که خانواده جود میدانند دیگر بیل و کلنگ و گاوآهن هایشان قادر به مقابله با تراکتور و ماشین آلات مکانیزه نیستند با دیدن آگهی های تبلیغاتی که خبر از کار و زمین های فراوان کالیفرنیا میدهند، ایالت اوکلاهما را به مقصد کالیفرنیا و به امید زندگی بهتر ترک میکنند . این سفر دور و اتفاقات مختلف آن، عمده ی داستان خوشه های خشم را شامل می شود . پ ن : بعد از تموم شدن رمان، عمیقا احساس کردم از سفری دور برگشتم. با تمام آدم های داستان زندگی کردم و باهاشون هم مسیر شدم و به گونه ای دیگرواژه های نداشتن، نبودن، نا امیدی، فقر و نا امنی رو درک کردم.😞☹️ . ✍️ یادگار محمودیان ۹۵/۹/۲۲ .
سکانس پایانی این اثر منو به گریه انداخت.این کتاب بیانگر یک اندوهِ تلخه که دوست داری به خوردِ خودت بدی،نمیدونم چرا با اینکه روانمو به هم میریخت ولی دوست داشتم ببینم اوجِ زجرِ یه آدم چقدر میتونه بد باشه،یه چیزشو که خیلی دوست داشتم این بود که کتاب حول محور خانواده میچرخید پشت هم بودن در برابر سختی ها خوندن این رمان رو تسهی ل میکرد.
از خوندن این کتاب لذت بردم. فصولی رو که نویسنده تحلیل خودش را از شرایط پیش رو در فصل بعد با بیان اعجاز گونه شرح می دهد دوست داری با صدای بلند برای همه بخونی و گاهی شرایط فعلیمون رو دور از اون نمی بینی. ترجمه آقای اسکندری هم که عالیه و حظت از کتاب رو دوچندان می کنه. فقط ای کاش ادیبی از خود فیدیبو یا دوستان در توضیح ات کتاب می نوشت که سرانجام این کوچنشینان در تاریخ رکود آمریکا چه شد. آیا خوشه های خشم که در درون این مردم روییده بود به ثمر رسید؟ بعد از گذر از بحران اقتصادی نحوه تملک زمین های کشاورزی چگونه شد و ... . من واقعا در پایان کتاب با کلی علامت سوال که فکر می کردم تا پایان کتاب به جوابشون میرسم، ماندم.
کتابی تلخ و هزاران هزار بار تلخ، تلخ ازین بابت که واقعیت محضه، داستانیه که به واقع رخ داده، نه صرفاً توی یه دوره یا یه کشور خاص، این داستان خاصیت تاریخ دنیای ما انسان هاست، چ بسا اجداد ما و پدران و مادران ما که وضعیتی به مراتب بدتر رو تجربه کردن، وقتی به قسمتایی از داستان میرسیدم که این خونواده گوشت رو برای صبحونه یا شام خیلی راحت تهیه میکردن و میخوردن مقایسه میکردم با آواره هایی توی کشور خودمون که حتی نون خوردن هم نداشتن... در کل این کتاب از معدود نقدهای منطقی و بدون تعصب و خشونت علیه سرمایه داری هستش که بدلیل اشتباهات و خودخواهی های خودش نسل های زیادی رو نابود کرد.
جان استین بک از اون نوسنده هاست ک ادم هیچ وقت از خوندن کاراش سیر نمیشه. خوشه های خشم رمان بلندیه ک وقتی خوندنش رو شروع میکنی تو مسیر پر فرازو نشیب زندگی خانواده و خانواده هایی قرار میگیری ک تو وقوع جریان تلخ اوارگیشون کمترین ''تقصیری'' نداشتند... باهاشون همراه میشی، غصه ی قصاوت دل بعضی از ادما رو میخوری، حتی با وجودی ک عاشق بارونی، از بارون متنفر میشی... این کتاب احساسات، وجدان و انسانیت ادمو ب چالش میکشونه.
این کتاب تقریبا در اوایل عمر نویسندگی نویسنده نوشته شده اما این به معنی خام بودن اثر ویا داشتن ایراد نیست بلکه بیشتر ابعاد مثبت را در بر میگیرد،جسارت نویسنده،طراوت حس و حالات،اینکه بجای یک قهرمان تقریبا یک خانواده قهرمان داستانت بشوند(البته قهرمان یک نفر است ولی بقیه اعضای خانواده هم دست کمی ندارند)،البته ضد مدرنیسم و ضد نظام سرمایه داری و ضد کاپیتالیسم هم نقاط منفی هست که میشود در کتاب میتوان به آن اشاره کرد اما کدام نویسنده و اهل فکری در آن دوره طرفدار ایدوئولوژی مارکسیسم و یا حداقل متاثر از آن نبود
ترجمه مناسب. یک داستان رئال با تصویرسازی های فوق العاده نویسنده. کاملا شبیه یک فیلم تصاویر به ذهنتون میاد. در عین اینکه از واقعیت ها و تلخی ها صحبت میکنه به لزوم داشتن امید نیز تاکید میشه. تحکیم روحیه تعاون برای حل مشکلات. اعضای خانواده از خردسال تا پیر رو شامل میشه که رویکردها و ذهنیت متفاوتشان در خصوص مشکل مشترک خواندنی است. در طول کتاب از خواندن لذت ببرید و در انتظار پایانی هیجان انگیز نباشید. نویسنده راه پایان یافتن این وضعیت رو - که شاید خواننده انتظار داشته باشد- که در واقع محکوم به پایان یافتن هست در طول داستان مطرح کرده.
خوشه های خشم شناخته شده ترین اثر نویسنده چیره دست جان استاین بکه که خوندنش به هیچ وجه خسته کننده نیست. همونطور که مترجم هم گفته نویسنده قصد داره روان مارو پاره پاره کنه و الحق که اینکارو به استادی انجام داده. توصیفات بی نظیر نویسنده از طبیعت آمریکا، فرودستان و لحظه و جزئیات بی اندازه زندگی در ترسیم یه خانواده نمادین به یاد موندنیه و کاری میکنه که این رمان رو هیچ وقت از یاد نبریم. به شخصه شرق بهشت رو اثر بهتری میدونم اما این، هیچ از علاقه مندی من نسبت به این رمان کم نمیکنه. ترجمه آقای اسکندری هم بسیار عالیه
هر کتاب رمانی باید اندازه ای توصیف شخصیت و محیط رو داشته باشه که فرد بتونه با کتاب همراه بشه اما این کتاب خیلی جزئیات ریز رو بیان میکنه ، به شخصه ترجیح میدم بخشی از توصیفات رو بخونم و بخشی رو با تخیلات خودم کامل کنم و این یکی از زیبایی های کتاب خوندنه که در فیلم دیدن نیس ؛ در عین حال فک میکنم ارتباط فرهنگی با کتاب برقرار کردن در درک کتابهای رمان گونه و داستانی ازین قبیل خیلی مهمه که این شاید باعث میشه کتابی مثل جای خالی سلوچ رو قابل درک تر کنه تا کتابی چون این کتاب رو ، برای همین اگه برگردم این کتاب در الویت کتابا قرار نمیدم.
کاشکه در ادبیات ما کسی پیدا میشد درباره اون قحطی بزرگ که اون همه آدم نابود کرد یک رمان بنویسه، من هنوز به طور کامل نخوندم این ترجمه و نظر قطعی نمیشه داد. اما ترجمه شاهرخ مسکوب نشر امیر کبیر نسخه چاپی خوندم متاسفانه در ترجمه شاهرخ مسکوب از بعضی کلمات قدیمی استفاده شده که برای خواننده امروز بیگانه البته من هنوز این ترجمه به طور دقیق نخوندم تا نظر قطعی درباره اش بدم اما با مقایسه ای مختصر که چند صفحه ای مقایسه کردم بین دو ترجمه این مناسب تر دیدم.