خیال و تخیل عرصه بسیار جذابی در دنیای ادبیات است. اگر به دنبال کتابهای تخیلی هستید کتابهای زیادی در این زمینه به نگارش درآمدهاند که میتوانید با آنها هیجان، ترس، وحشت و حتی دنیای مردگان را تجربه کنید. یکی از مهمترین و خلاقترین نویسندگان کتابهای علمی تخیلی استیفن کینگ است که آثارش سرشار از لحظههای هیجانی و ترسناک است. کتاب طلسم یکی از مهمترین آثار کینگ است که در ژانر تخیلی نوشته شده است.
استیفن ادوین کینگ در سپتامبر 1947 در ایالات پورتلند آمریکا به دنیا آمد. در دوران کودکی، پدر خود را از دست داد و با مادر و برادرش زندگی کرد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در سال 1970 به پایان رساند و همزمان با تحصیل به نوشتن نیز مشغول بود. استیفن برای گذران زندگی کارهای مختلفی از جمله تدریس، نجاری و ... انجام میداد ولی با انتشار اولین کتابش تحت عنوان «کری» بسیار شهرت یافت و به سرعت کتابش در چند نوبت به چاپ رسید. از اینرو استیفن به طور جدی و حرفهای نوشتن را دنبال کرد. ژانر وحشت کتاب «کَری» مورد توجه همگان قرار گرفت و به سرعت تاثیر خود را بر جامعه هنری گذاشت. براساس داستان «کری»، «برایان دی پالما» فیلمی در ژانر ترسناک را در سال 1976 تولید کرد.
استیفن کینگ ابتدا به نوشتن داستان کوتاه مشغول بود ولی پس از آنکه مخاطبانش کتابهای او را در زمینههای خونآشامها، سگهای وحشی، قاتلان تشنه خون، ارواح و... دنبال میکردند، او به جدیت ژانر «ترسناک» را دنبال کرد.
استیفن ادوین کینگ در مورد انگیزهی نوشتن در ژانر وحشت میگوید: «واقعا چرا مردم راجع به دوران بچگیم از من سوال میپرسن؟ من این کار رو برای گذران زندگی انتخاب کردم اما در واقع من یادم نمیآد بچگی غیرمعمولی داشته باشم؛ منشا اصلی این سوال اینه که استیو شوخی نکن حتما باید یه چیزی اتفاق افتاده باشه که تو الان این چیزای وحشتناک رو مینویسی؛ اما فکر میکنم این سوال از این خطای ادراکی برخواسته باشه که چرا ما اینقدر کم یادمون میاد، بسیاری از مردم بر این باورن که ما (توی ذهنمون) خاطرههایی دلخراش رو بلاک میکنیم. اما دلیل اصلی اینه که طرز فکر ما وقتی بچه بودیم یه جورایی متفاوته، ما فکر میکنیم که کوتاهترین مسیر بین دو نقطه یک خط مستقیمه اما برای بچهها همیشه کوتاهترین مسیرها خطهای مستقیم نیستن... و به خاطر اینکه من این قابلیتم رو از دست ندادم، میتونم ارتباطات رو به راحتی ایجاد کنم میون بچگیها و نیروهای ماورالطبیعه و اینو به عنوان یک ابزار داستانی استفاده کنم.»
استیفن ادوین کینگ در نوشتن کتابهای ترسناک نبوغ و خلاقیت بسیار دارد و او را از برترین نویسندگان ژانر وحشت میدانند. استیفن کینگ کتابهای فراوانی نوشته که اکثر آنها جوایز متعدد ادبی گرفتهاند. استیفن در سال 2003 «مدال بنیاد ملی کتاب» و در سال 2014 «مدال ملی هنر» را برای آثار ادبی متمایز و برجسته خود در آمریکا دریافت کرد.
«کری» در سال 1976 در ژانر «ترسناک ماورا طبیعی» ساخته شد که داستان بلوغ و قدرتهای فرابشری را روایت میکند. شخصیت اصلی داستان «کری» است، او یک نوجوان خجالتی است که نمیتواند با بقیه در ارتباط باشد ولی قدرتهایی خاص او را از بقیه متمایز میکند. فیلم «کری» در زمان اکرانش موفقیت زیادی از نظر فروش کسب کرد، همچنین مورد توجه منتقدین قرار گرفت و توانست نامزد دریافت جوایز اسکار بهترین بازیگر نقش اول و دوم زن شود.
فیلم «درخشش» را نیز «استنلی کوبریک» براساس رمان کینگ در سال 1980 تولید کرد. فیلم داستان خانوادهای است که برای مدت کمی در هتل زندگی میکنند. در این فیلم «جک نیکلسون»، «شلی دووال» و «دنی لوید» ایفای نقش کردهاند. پس از آن با اقتباس از داستانهای کینگ، فیلم دیگری به نام «میزری» در سال ۱۹۹۰ به کارگردانی «راب رینر» تولید شد. این نویسنده پرکار با انتشار هر کتابش توجه کارگردانها و تهیهکنندههای به نام را به خودش جلب میکند و کتابهای او پتانسیل بالایی برای نمایش بر روی پرده سینماها دارند.
«رستگاری در شاوشنک» یکی از فیلمهای موفقی است که بر اساس داستانهای کینگ نوشته شده است، این فیلم در سال ۱۹۹۴ به کارگردانی «فرانک دارابونت»، براساس داستان کوتاهی تحت عنوان «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» ساخته شد و توانست در همان سال نامزد هفت جایزه اسکار شود. اقتباس از آثار کینگ هیچگاه متوقف نشد و فیلم کوتاه «ارواح» براساس داستانی از استیفن کینگ، با بازی «مایکل جکسون»، هنرمند تکرار نشدنی، توجه بسیاری از طرفداران سینما را دوباره به خود جلب کرد. این فیلم اولین بار در پنجاهمین جشنوارهی فیلم کن اکران شد که در آن «مایکل جکسون» در ۵ نقش مختلف بازی کرده است. «ارواح» به سرعت در کشورهای دیگر مانند انگلستان و ژاپن نیز بر روی سینما رفت.
فیلم «مسیر سبز» نیز اقتباسی دیگر از آثار کینگ به کارگردانی «فرانک دارابونت» است که نامزد چهار جایزه اسکار در سال 2000 شد و توانست فروش بسیار بالایی را به خود اختصاص دهد. در سالهای اخیر کارگردانهای دیگری نیز جذب آثار استیفن شدهاند. فیلمهای «مه» و «۱۴۰۸» در سال 2007 و فیلم شاهکار «آن» که به عنوان پرفروشترین فیلم ترسناک تاریخ شناخته میشود در سال 2017 براساس آثار استیفن ساخته شدهاند.
داستانهای دیگری از او مانند «ابلیس» نیز مورد توجه است به طوری که «جاش بون»، نویسندهی آثار سینمایی معروفی از جمله «خطای ستارگان بخت ما» و «جهشیافتگان جدید» تمایل دارد فیلمی براساس این داستان بسازد.
از حدود 50 اثر استیفن کینگ تعداد زیادی از آنها به فارسی ترجمه شده است و ناشرین مختلف کتابهای او را منتشر کردهاند. از کتابهای او میتوان به «از نوشتن» از «انتشارات میلکان»، «عروج» از «انتشارات شمشاد»، «جانشین» از «انتشارات افق»، «هفتتیرکش» از «انتشارات افراز» و «چیزهای ضروری 1 و 2» از «انتشارات روشنگران و مطالعات زنان» اشاره کرد. در ترجمههای مختلف کتابهای این نویسنده، نام او به شکل استیون کینگ یا استفن کینگ هم دیده میشود.
طلسم یکی دیگر از آثار استیفن کینگ است که در سال 1393 «نشر قطره» منتشر کرده است. کتاب را «احترامالسادات نصیری» به فارسی ترجمه کرده است. طلسم داستان یک پسر جوان به نام جک ساویر است که در تلاش هست تا مادر خود را از مرگ نجات دهد. در این زمان برای او اتفاقهای مختلفی پیش میآید و او وارد قلمروهایی میشود. استیون اسپیلبرگ اظهارکرده است داستان رمان «طلسم» را تمایل دارد به اثر سینمایی تبدیل کند و این اقتباس را در کنار سایر اقتباسهای دیگر از استیون کینگ قرار بدهد. طلسم در دو جلد منتشر شده است و در سایت یا اپلیکیشن فیدیبو قابل خرید و دانلود است.
کتابهای دیگر نویسنده از جمله «هفتتیرکش»، «داستانهای پراکنده»، «منطقهی مرده» و «آهنگ آخر دنیا» در فیدیبو نیز موجود است.
او گفت که از دهکدهی آل هندز میآید-مادر جیسون در گذشتههای دور چیزهایی راجع به آنجا شنیده بود، اما فقط همین بود. آیا واقعا این همه راه آمده بود؟ زن میخواست بداند. جک به او گفت که این کار را کرده است. و او به کجا میرفت؟ جک به او (و به هنری که در سکوت گوش میکرد) گفت که به سوی کالیفرنیا میرود. این یکی را حتی اسمش را هم در بین داستانهای دستفروشان نشنیده بود. جک خیلی تعجب نکرد... اما خیلی ممنون شد از این که هیچکدام از آنها فریاد نزدند «کالیفرنیا؟ چه کسی تا به حال اسم همچین روستایی را شنیده است؟ تو کی هستی که سعی داری این همه چرندیات به خورد ما بدهی پسرک؟» در شهربازی جاهای زیادی بود-تمام سرزمین و همچنین دهکدهها-که مردمی که در مناطق کوچک خودشان زندگی میکردند، حتی اسمشان را هم نشنیده بودند.
نه تیر چراغ برقی، نه برقی، نه فیلمی، نه تلویزیونی که به آنها بگوید که چه چیزهای شگفتانگیزی در مالیبو و یا ساراسوتا وجود دارد و نه هیچ مدل شهربازیای از کابل که تبلیغ کند که یک تماس سه دقیقهای به پایگاه مرزی بعد از ساعت 5 بعدازظهر فقط 83.5 دلار هزینه دارد و نرخ مالیات ممکن است در اعیاد و برخی تعطیلات بیشترشود و نه آنها میپرسند. جک فکر کرد «آنها در هالهای از ابهام زندگی میکنند. وقتی تو در ابهام زندگی میکنی، دربارهی یک روستا نمیپرسی فقط به خاطر این که اسمش را نشنیدهای. کالیفرنیا اصلا عجیبتر از جایی به نام آل هندز نیست.»
جک به آنها گفت که سال قبل پدرش فوت شده، و مادرش خیلی مریض است. (فکر کرد که بگوید مردان ملکه نیمهشب آمدهاند و الاغشان را بردهاند، جک پوزخندی زد و تصمیم گرفت که احتمالا باید این قسمت را حذف کند.) مادرش هر اندازه که میتوانست به او پول داد و او را به سمت دهکدهی کالیفرنیا فرستاد تا با عمه هلن زندگی کند. (سوای کلمهای که به زبان عجیب از دهانش خارج شد، دقیقا پول نبود بلکه چیزی شبیه چوب بود.)
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۹۹ مگابایت |
تعداد صفحات | 584 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۹:۲۸:۰۰ |
نویسنده | استیفن کینگ |
مترجم |