

کتاب هاشمی بدون روتوش
پنج سال گفتگو با هاشمی رفسنجانی
نسخه الکترونیک کتاب هاشمی بدون روتوش به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
نقد و بررسی کتاب هاشمی بدون روتوش
درباره کتاب هاشمی بدون روتوش
کتاب «هاشمی بدون روتوش» اثر «صادق زیباکلام» و «فرشته سادات اتفاقفر» گفتوگویی جامع و کامل با «اکبر هاشمی رفسنجانی» یکی از سیاستمداران تأثیرگذار در چند دههی اخیر تاریخ ایران است. این گفتوگوی مکتوب بین سالهای 1379 تا 1383 انجام شده است زمانی که این چهره در مجلس خبرگان رهبری مشغول به کار بودند. این اثر را انتشارات روزنه در سال 1386 منتشر کرده است که در همین صفحه برای دانلود و مطالعه وجود دارد. این کتاب گفتگویی شفاف و خواندنی برای تمام علاقهمندان به سیاست و امورات اجتماعی و دولتی ایران است، «صادق زیباکلام» در نگارش و انتقال درست مطالب این اثر بسیار کوشیده است به همین دلیل بهعنوان یک مرجع سیاسی میتوان به آن مراجعه کرد.
«اکبر هاشمی رفسنجانی» یکی از چهرههای سیاسی تاریخ معاصر ایران است که در سمتهای مهم دولتی حضور داشته است. او در 3 تیر سال 1313 در رفسنجان به دنیا آمد و در نوجوانی به قم برای تحصیل علوم دینی رفت. او در قم با مراجع و سیاستمداران فعال در آن دوره ازجمله محمدرضا گلپایگانی، سید محمدکاظم شریعتمداری و شهابالدین نجفی مرعشی آشنا شد و به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و مخالفت با حکومت پهلوی روی آورد. او نقش پررنگی در کنار روحالله خمینی در دههی پنجاه شمسی ایفا کرد و در روند انقلاب اسلامی سال 57 بسیار تأثیرگذار بود. او فعالیتهای سیاسیاش را پس از انقلاب هم ادامه داد و اولین رئیس مجلس شورای اسلامی ایران بعد از انقلاب شد. او از سال 1368 تا سال 1376 رئیسجمهور مردم شد و از دولت او بهعنوان دوران سازندگی یاد میشود. «اکبر هاشمی رفسنجانی» فردی بسیار مهم و تأثیرگذار در تاریخ سیاست چند دههی گذشتهی ایران است، او چندین بار هدف ترور قرار گرفت و در طی این سالها مخالفان و موافقان زیادی داشت. او در روز یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ دچار عارضه قلبی شد و درگذشت.
درباره صادق زیباکلام
«صادق زیباکلام» استاد علوم سیاسی و نویسندهی ایرانی در سال 1327 در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهیاش را در اتریش آغاز کرد درحالیکه آن را ناتمام گذاشت به انگلستان رفت. او تحصیلاتش در رشتهی شیمی را تا مقطع دکترا در دانشگاه برادفورد ادامه داد و پس از مدتی به رشتههای علوم انسانی روی آورد و با ارائه تز دکترایش در رابطه با انقلاب اسلامی ایران و فلسفه سیاست غرب به ایران بازگشت. او پس از بازگشتش به ایران به تدریس در دانشگاه مشغول شد و چندین کتاب در حوزهی سیاست دوران معاصر ایران به چاپ رساند. او کتاب «ما چگونه، ما شدیم» را در سال 1395 منتشر کرد که علل عقبماندگی ایران را روایت و کنکاش میکند. او به همراه «فرشته سادات اتفاقفر» از استادان دانشگاه آزاد کتاب «هاشمی بدون روتوش» را منتشر کرده است.
در بخشی از کتاب هاشمی بدون روتوش میشنویم
فکر میکنم یکی از مواردی که شما باید بهعنوان محقق و بهطور وسیعتر روی آن کار کنید همین است. من هم یک مقدار آن خطها را میگویم و شما میتوانید روی آنها بیشتر کار کنید. من معتقد نیستم که خیلی جدی عقبنشینی کردم و کارهایم ناموفق بود. فکر میکنم در حد ۸ سال کارهای موفقی بود و در همه این چیزها که شما میگویید پیشرفتهای قابلملاحظهای شده، منتها بنا به حرف آخر شما، من هم موافقم که زمان بیشتری میخواست که جواب بدهد و تمام شود. ناتمام بود، ولی جریان آن هیچوقت متوقف نشد. شما هم حق دارید اگر مواردی دارید که متوقف است سؤال کنید. خوشبختانه حالا که با هم گفتگو میکنیم، دیگر آن اختلافات و دعواها و آنهایی که خیلی میداندار بودند، در صحنه نیستند. موضع چپیها که بهطورکلی در این مسائل عوض شده است و دیگر از سیستم دولتی و اقتصاد دولتی دفاع نمیکنند. راستیها هم - عقلای آنها و آنهایی که اسلامی فکر میکردند - در آن مقطعی که من شروع کردم و قبل از آن با تفکرات من هماهنگ بودند. شما مجلس اول را ببینید، دهپانزده لایحه و طرح مهم داشتیم که در جهت دولتی کردن زمین کشاورزی، زمین شهری، تجارت خارجی، معدن و امثال اینها بود و دولتی هم شد. وقتی ما سیاست دولتی کردن بازرگانی خارجی را تصویب کردیم، شورای نگهبان بهکلی مخالفت کرد و گفت که ما آزاد هستیم. وقتی قرار شد در مجلس معدن را دولتی کنند، شورای نگهبان خیلی مقاومت کرد و بالاخره با دولتی شدن معادن بزرگ موافقت کرد. البته معادن بزرگ تعریف نشد و بعداً تعریف شد. روی اراضی چقدر کلنجار داشتیم که آن ماده یا تبصره ٩ تصویب شد که اراضی مردم دولتی شود. در کشاورزی هم همینطور بود. فکر میکنم در مسائل اصلی که مایه این بحثها است، شورای نگهبان هميشه مخالف بود. چون اکثریت مجلس بهاصطلاح رادیکال و چپ بود، بالاخره امام ناچار شدند که اجازه رأی ۳۲ را به مجلس بدهند. یعنی میخواهم بگویم که شورای نگهبان و فقها در آن اوایل انقلاب مخالف دولتی کردن و دولتی شدن اقتصاد بودند. مثلاً در سال ۱۳۵۸ وقتیکه راجع به ملی کردن بانکها و مصادره شمار زیادی از کارخانهها و شرکتهای بزرگ تصمیم گرفتیم، علمای قم مخالفت کردند. آیتالله گلپایگانی پیغام داد که مخالفتم را با اين ملی کردنها یا دولتی کردنها رسماً اعلام میکنم. امام، احمدآقا را نزد آقای گلپایگانی فرستادند که اعلام نکنند.
نظرات کاربران درباره کتاب هاشمی بدون روتوش