0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب صوتی  جشن فرخنده نشر نوین کتاب

کتاب صوتی جشن فرخنده نشر نوین کتاب

کتاب صوتی
نویسنده:
درباره جشن فرخنده

داستان «جشن فرخنده» به قلم جلال آل احمد روایت رابطه پسری رها و آزاد با پدری است که چنان یک نوچه با فرزندش رفتار می‌کند، اما عباس، پسر بچه‌ کلاس ششمی داستان، حتی وقتی از بدعنقی‌ها، کج‌خلقی‌ها و بددهنی‌های پدرش هم می‌گوید، انگار دوستش دارد و دارد تعریف و تمجیدش می‌کند، پدرش روحانی مسجد محله‌شان است اما با این‌حال به بددهنی و تنبلی شهرت دارد، اکثر اوقات حوصله رفتن به مسجد را ندارد و عباس را مامور اطلاع‌رسانی تنبلی‌اش به نمازگزاران می‌کند و هر آنچه پدرش او را از انجامش منع می‌کند، اشتیاق و علاقه‌اش به آن کار‌ها بیشتر می‌شود.


چیزی که داستان را در نوع خودش منحصر به فرد کرده، احساسات متضادی است که بین این پدر و پسر جریان دارد، پسری که از دست زورگویی‌ها و استبداد پدرسالارانه در زندگی‌اش عاصی است اما حین همین مزمت‌ها انگار دارد قربان‌صدقه پدرش می‌رود، و پدری که حین فحاشی و کتک‌کاری‌هایش، لایه‌ای پنهان از محبت به پسرش قرار دارد.

شیرینی و شیوایی قلم جلال، در بیان دغدغه‌های پسر بچه‌ داستان، زاویه‎ نگاه داستان را متفاوت کرده و در عین سادگی، به عمیق‌ترین لایه‌های احساسات رابطه اعضای خانواده با یک پدر مستبد و زورگو، می‌پردازد.

پیچیدگی‌ این رابطه آنجایی است که این پدر علاوه بر قدرتی که از جایگاه پدرانه‌اش اعمال می‌کند، از جایگاه دینی ویژه‌ای نیز در میان مردم برخوردار است و همین منجر به افزایش استبداد او در خانواده‌اش می‌شود.


داستان‌های کوتاه صوتی که در مجموعه «روایت‌‌ آواهای سوپرانو» از نویسندگانی مثل جلال آل احمد، صادق چوبک و صادق هدایت تولید شده‌اند، هر کدام انتقال‌دهنده‌ بخشی از فرهنگ و آداب و رسوم زمانه‌ای است، که دوربینی برای ضبط آن روزها میان خانه‌های مردم نبوده و اگر این نویسندگان بزرگ، به روایت کردن آن لحظه‌ها و گفتگو‌ها نمی‌پرداختند، شاید هیچ‌گاه ما از شیوه گفتگو و تعامل مردم ایران در آن زمانه، آگاه نمی‌شدیم.


بخشی از داستان «جشن فرخنده» که با صدای علیرضا ناصحی می‌شنوید:

«ظهر که از مدرسه برگشتم بابام داشت سر حوض وضو می‌گرفت. سلامم توی دهانم بود که باز، خورده فرمایشات شروع شد:

«بیا دستت را آب بکش، بدو سر پشت‌بون حوله منو بیار.»

عادتش این بود. چشمش که به یک کداممان می‌افتاد شروع می‌کرد، به من یا مادرم یا خواهر کوچکم. دستم را زدم توی حوض که ماهی‌ها در رفتند و پدرم گفت: «کره خر! یواش‌تر.»

و دویدم به طرف پلکان بام.

ماهی‌ها را خیلی دوست داشت. ماهی‌های سفید و قرمز حوض را. وضو که می‌گرفت اصلا ماهی‌ها از جاشان هم تکان نمی‌خوردند اما نمی‌دانم چرا تا من می‌رفتم طرف حوض، در می‌رفتند. سرشان‌ را می‌کردند پایین و دم‌هاشان را به سرعت می‌جنباندند و می‌رفتند ته حوض. این بود که از ماهی‌ها لجم می‌گرفت. توی پلکان دو سه تا فحش بهشان دادم و حالا روی پشت بام بودم.»

شناسنامه

فرمت محتوا
mp۳
حجم
35.۵۲ کیلوبایت
مدت زمان
۳۷:۲۱
نویسنده جلال آل احمد
راویعلیرضا ناصحی
ناشرنوین کتاب
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۳/۰۹/۱۴
قیمت ارزی
2 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
mp۳
۳۵.۵۲ کیلوبایت
۳۷:۲۱

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
5
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
سرگرم‌کننده 🧩 (1)
انگیزه‌بخش 🚀 (1)
5
100 ٪
4
0 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
5
(1)
حال‌خوب‌کن ✨ (1)
٪30
32,000
22,400
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
جشن فرخنده
جلال آل احمد
نوین کتاب
5
(1)
حال‌خوب‌کن ✨ (1)
٪30
32,000
22,400
تومان