مت هیگ در این کتاب کاری میکند تا به انتخابهایی که میتوانست سرنوشت شما را به کلی تغییر دهد، بیندیشید.
این رمان زندگی دختری به نام نورا را به تصویر میکشد. او بعد از گذر دورانی پر تنش و مملو از پشیمانی...
حالا فرصتی دارد با وارد شدن به کتابخانه نیمه شب و کمک دوستی قدیمی تمام زندگی دیگری که میتوانست داشته باشد را ببیند. که اگر دست به انتخابهای دیگر یا بهتری میزد، چه پیش میآمد. اما قبل از این که زمان در کتابخانه نیمه شب پایان یابد او باید به این سوال پاسخ دهد که: بهترین راه برای زندگی کردن کدام است؟
بخشی از کتاب
نورا سید بیستوهفت ساعت قبل از اینکه تصمیم به مردن بگیرد، روی مبل راحتی فرسودهاش نشسته بود و در تصاویر شاد زندگی دیگران گشت میزد، در انتظار بود اتفاقی رخ دهد. و بعد، یکدفعه، واقعاً اتفاقی رخ داد. کسی، به هر دلیل خاصی، زنگ خانهاش را زد. برای لحظهای با خود اندیشید که اصلاً نباید در را باز کند. گذشته از همۀ اینها، الان لباس خوابش را پوشیده بود هرچند ساعت هنوز نه شب بود. به خاطر تیشرت سایز بزرگ و گشاد که روی آن نوشته بود "فعالان محیطزیست" و شلوار پیژامۀ چهارخانهاش معذب بود. پاپوشهای راحتیاش را پوشید، تا کمی متمدنتر به نظر بیاید. فهمید که شخص پشت در یک مرد بود و او را شناخت. او قد بلند و لاغر و شمایلی پسرانه داشت، با صورتی مهربان، ولی چشمانش نافذ و درخشان، گویی میتوانست به ماهیت همهچیز پی ببرد. دیدن او لذتبخش بود، گرچه کمی غافلگیرکننده به نظر میآمد، مخصوصاً که لباس ورزشی به تن داشت و با وجود سرمای هوای بارانی عرق کرده بود. و نزدیکی بین شان احساس شلختگیای که نورا پنج ثانیه قبل داشت را حتی بیشتر هم کرد. اما او حس تنهایی میکرد. و باوجودآنکه بهاندازۀ کافی فلسفۀ وجودی مطالعه کرده بود، تا باور کند تنهایی بخش اساسی انسان بودن در یک جهانِ در اصل بیمعنا بود، باز هم دیدن او برایش خوشایند بود.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 627.۸۷ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۱:۰۹:۴۶ |
نویسنده | مت هیگ |
مترجم | مهسا قنبری |
راوی | سارا مهدی |
ناشر | نشر ترنگ |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۷/۰۹ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خيلي كتاب تاثير گذاريه