آنیوتا، نگاه ابزاری به زن: آنتوان چخوف یک نویسنده پیشرو در ادبیات روسیه به حساب میآید و «آنیوتا» را هم با همین متفاوتاندیشی نوشته است. او در داستان بسیار کوتاه «آنیوتا» از یک آفت اجتماعی صحبت کرده که نه تنها روسیه ۱۵۰ سال به آن دچار بوده بلکه بسیاری از کشورهای کنونی نیز همچنان درگیر آن هستند: رواج نگاه ابزاری به زن. در داستان «آنیوتا»، برخورد دو مرد از طبقات ممتاز جامعه یعنی هنرمند نقاش و پزشک باسواد را با یک زن متعلق به طبقه فرودست جامعه شاهد هستیم و در خلال همین چند صفحه به خوبی پی میبریم که چطور نوعی نگاه خودبرتربین و از بالا به پایین باعث میشود دو نفر به خود اجازه دهند کرامت انسانی یک شخص دیگر را زیر سوال ببرند. نکته جالب اینجاست که چخوف خود یک پزشک بود و شخصیت پزشک داستان یعنی کلوچکف را با آگاهی کامل از مقتضیات شخصیتپردازی او نوشته است. چخوف عمر کوتاهی داشت اما در آن ۴۴ سال، هم دروس دشوار پزشکی را از سر گذراند و هم با یک بیماری دست و پنجه نرم کرد اما هیچکدام از آنها باعث نشد از «چخوف شدن» باز بماند. از او داستانهای کوتاه بسیار زیادی باقی مانده و «آنیوتا» یکی از مدرنترین آنهاست. این داستان را در دسته آثار کلاسیک جای نمیدهیم چرا که مطابق با آن الگوی قدیمی گرهافکنی، نقطه اوج و گرهگشایی نوشته نشده، بلکه صرفا با توصیف یک موقعیت، مخاطب را به فکر فرومیبرد. - در بخشی از این داستان میشنویم: «در طول شش یا هفت سال خانه به دوشی که از یک اتاق مبله به اتاق دیگر جابهجا میشد، با پنج دانشجوی دیگر مثل کلوچکف آشنا شده بود. آنها درسشان تمام شده بود، سراغ زندگی خودشان رفته بودند و مثل بقیه آدمهای باکلاسی که میشناخت، او را فراموش کرده بودند. یکی از آنها در پاریس زندگی میکرد و دو نفرشان پزشک شده بودند، چهارمی نقاش بود و پنجمی گفته بود استاد دانشگاه شده است. کلوچکف نفر ششم بود. به زودی درسش تمام میشد و او هم میرفت». زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست. داستان «آنیوتا» بخشی از مجموعه داستانهای زنانه «روایت آواهای سوپرانو» است که هر یک به شکلی به موضوع زنان میپردازند و دبیری این مجموعه بر عهده حسین مسعودی آشتیانی است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 13.۳۱ مگابایت |
مدت زمان | ۱۴:۱۳ |
نویسنده | آنتوان چخوف |
مترجم | سپیده جعفرزاده |
راوی | فرزانه فریدونی |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۱۲/۰۹ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خانم فریدونی عزیز بنده اشتباهی در امتیاز دو ستاره دادم شما لایق ده ها ستاره هستید تصحیح کردم 🙏🙏🙏❤️❤️❤️❤️
تنها نکتهای که داشت،نگاه ابراری به زن بود ولی ارزش گوش دادن نداره
روایتی گرم از یکی از شاهکارهاى زنانه آنتوان چخوف لذت بردم ☺️
بسیار روان و شیوا روایت شد درود بر شما خانم فریدونی عزیز
روایتی بسیار روان از یک قصه آشنا..متشکرم از فیدیبو
بسیار لذت بردم. بخصوص صدای گرم و مسلط راوی عالی بود.
با اینکه کتاب زمان کوتاهی داره ولی معنا رو میرسونه
به اندازه هزاران جهان این دو جنس با هم فرق دارند.
اثری قابل تامل از چخوف. شنیدنی و تفکر برانگیز
بسیار خوش صدا و با مهارت روایت شده 👏👏