کتاب زمانی که یک نشر افراز

دیدگاه اشمیت در این رمان به مقوله‌های هستی و انسان، دارای خصلتی خاص و ویژه است. چرا که او طوری دیگر انسان را مورد بررسی قرار داده تا بعد از طی طریق کردن به اصل خود بازگردد که همانا ریشه و تبار انسانی او را می‌سازد. از این رو، اشمیت در روایت خود خالق دنیای دیگرگونه‌ای است که در آن خواهان دگردیسی جسم و تفکر انسان هستند تا هویت او را تکه‌پاره کنند و به‌عنوان اثر هنری در مظان بدترین اتهامات ممکن‌اش قرار دهند. پس مقوله‌ی هویت انسانی در این جهان آشفته‌ی بی‌سامان، رویارویی قدرت‌ها و ابرقدرت‌های پوشالی، هنوز رازانگیزترین و معمایی‌ترین موضوع است. موضوع فراموش کردن هویت و هستی انسان، در نهایت فاجعه است. اشمیت نیز به این فاجعه پرداخته و رمان او تصاویری چندلایه از این فاجعه را ارائه می‌دهد. این رمان واریاسیون فانتزی و معاصری درباره‌ی اسطوره‌ی فاوست و قصه‌ی شخصی خود اوست. - از متن کتاب-