اولین رمان فیلسوف و نویسنده انگلیسی معاصر، آلن دوباتن «جستارهایی در باب عشق» در سال ۱۹۹۳ منتشر شد، زمانی که او ۲۳ ساله بود. از آن هنگام تاکنون، آثار ادبی دوباتن معمولا ماهیت مقالهای داشتهاند که برای مثال میتوان به اثر موفقی چون «پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند» اشاره کرد. اکنون که دوباتن دو برابرِ زمان نوشتن اولین رمانش سن دارد، پس از بیست و اندی سال، مجدداً به رمان روی آورده تا راهی را ادامه دهد که با اولین رمانش شروع کرده بود. به نظر او، بر خلاف تصور جامعه، تنها «آغاز عشق» نیست که اهمیت دارد، بلکه چگونگی ادامهٔ آن است که مهم است. او در این داستان، پردهها را کنار میزند و با نگاهی صادقانه و غیر احساسی به نهاد ازدواج در دوران مدرن نظر میکند.
ربیع و کرستن دو شخصیت رمان دوباتن در این داستان پس از تجربه نخستین جرقههای عشق باید سیر زندگی پس از آن را تجربه کنند و با ناملایمات و واقعیات خوش و ناخوش زندگی روبهرو شوند. آنها پس از ازدواج وارد زندگی واقعی میشوند. قهرها و دلخوریهای اوایل زندگی مشترک را تجربه میکنند. سر مسائل احمقانه بحث میکنند، نسبت به روابط هم کنجکاوی میکنند. در دعواها دنبال مقصر میگردند، میفهمند که باید از هم چیزهایی بیاموزند، بچهدار میشوند، پدر و مادر بودن را یادمیگیرند، دچار چالشهایی در زندگی زناشویی میشوند، یکدیگر را به خیانت متهم میکنند، رازهایشان را بهم میگویند و فراتر از رمانتیسم سعی میکنند زندگی خود را حفظ کنند و به آینده بیاندیشند.