تانیا داشت از غذای بعد از مدرسه خود لذت میبرد. مامان مشغول مطالعه یک کتاب بود. همهجا ساکت و فقط صدای پنکه به گوش میرسید. ناگهان پنکه متوقف شد.
نور خورشید با شدت از پنجره بزرگ به درون اتاق میتابید؛ بنابراین پنکه تنها وسیله الکتریکی روشن در اتاق بود.
مامان همانطور که برای بررسی جعبه فیوز میرفت گفت:"احتمالاً فیوزه، اما نمیدونم چی باعث آن شده." مشکلی برای جعبه فیوز پیش نیامده بود. مامان در آپارتمان را باز کرد و دید که آسانسورها متوقفشدهاند.