کتابی که اکنون ترجمه فارسی آن در اختیار خوانندگان قرار میگیرد متن درسگفتاری مهم و تأثیرگذار است که مارتین هایدگر آن را در نیمسال ۱۹۵۵-۱۹۵۶ در دانشگاه فرایبورگ ارائه کرده است و از آخرین نوشتههای او محسوب میشود. پس از چند دهه تفکر فلسفی، موضوع اصلی اندیشههای هایدگر هنوز هم «هستی» است، اما او این بار میکوشد از منظر اصلی که آن را به نام لایبنیتس میشناسیم، یعنی «اصل جهت کافی» یا «اصل بنیاد»، به هستی نزدیک شود. هایدگر قصد دارد با مباحث خود ما را برای جهشی در تفکر آماده کند که از طریق آن بتوانیم اصل لایبنیتس را نه همچون اصلی درباره بنیاد بلکه بهمثابه اصلی راجع به هستی ببینیم. به عبارت دیگر، او در اینجا نشان میدهد که اصل بنیاد در واقع یک اصل هستی است.
هایدگر برای رسیدن به هدف خود از امکانات دو سرچشمه مهم استفاده میکند، یکی امکانات زبان آلمانی و دیگری تاریخ تفکر مغربزمین بهمثابه تقدیر یا، به بیان بهتر، بهمثابه حوالت هستی. برای نمونه، یکی از راهنماهای اصلی تفکرات هایدگر در باب اصل بنیاد این واقعیت است که کلمه «Satz» در عنوان این اصل در زبان آلمانی، یعنی «Satz vom Grund»، علاوه بر «اصل»، «گزاره» و بسیاری دلالتهای دیگر، به معنای «جهش» نیز هست. هایدگر با در نظر داشتن همین دلالت، «Satz vom Grund» را جهشی به سوی بنیاد میداند. اما از سوی دیگر، با تغییر جای تأکید در عبارات بیانگر این اصل، آن را با آهنگی دیگر میخواند تا ارتباط بنیاد و هستی را در آن برجسته کند. بنابراین با این تغییر آهنگ و آن دلالت متفاوت، اصل بنیاد به جهش به سوی هستی تبدیل میشود؛ «اصل بنیاد یک خیزش به سمت هستی بماهو است.»