افراد زیادی هستند که از معما لذت میبرند، داستانهای جنایی و پلیسی ژانری هیجان انگیزند. هنگام خواندن این نوع کتابها ذهن به کار میافتد و تمایل دارد همه چیز را کشف کند، حدش زدن داستان در اینگونه کتابها هیجانانگیز است و اگر نویسنده توانسته باشد تکههای داستانش را بهخوبی به هم وصل کرده و یک روایت منسجم و درعینحال غیرقابلپیشبینی بسازد یک اثر خوب خلق خواهد شد. پائولا هاوکینز توانسته است این کار را بهخوبی در دختری در قطار انجام دهد. این کتاب را بخوانید و از ذهن و قلم زیبای نویسنده لذت ببرید.
The girl on the train داستانی معمایی و هیجانانگیز است. داستانی انگلیسی که اولینبار سال ۲۰۱۵ منتشر شد و باعث شهرت هرچه بیشتر نویسندهاش، پائولا هاوکینز شد. هیچکس فکرش را نمیکرد این داستان بتواند چنین سروصدایی را برپا کند اما دختری در قطار در صدر پرفروشترینهای نیوریورک تایمز قرار گرفت و تا پانزده هفته هم در همین مقام ماند، این اتفاقات در ژانویه ۲۰۱۶ هم دوباره رخ داد. بعضی از منتقدان این کتاب را دختر گمشدهی بعدی نامیدهاند که به کتاب دختر گمشده اثر جیلین فیلین اشاره دارد.
داستان کتاب دختری در قطار از زبان سه راوی نوشته شده است؛ ریچل، آنا و مگان سه زنی هستند که داستان را از دیدگاه خود نقل میکنند و تکههای ماجرا را مانند پازلی کامل میکنند. ریچل که شخصیت اول داستان است از همسرش تام جدا شده و سختترین دوران زندگیاش را میگذراند، از طرف دیگر تام با زنی به نام آنا ازدواج کرده و در نزدیکی ریچل ساکن است. زنی به نام مگان هم با همسرش اسکات در همسایگی این خانواده زندگی میکنند که ریچل هر روز زمانی که با قطار از مسیرش میگذرد این دو نفر را تماشا میکند. داستان اصلی زمانی شروع میشود که مگان ناپدید شده است. این اتفاق زندگیهای این همسایهها را به هم پیوند میدهد و باعث پرده برداشتن از رازهای تکاندهندهای خواهد شد.
کتاب هاوکینز مورد استقبال اهالی سینما هم قرار گرفت و فیلم جذابی به همین نام در سال ۲۰۱۶ در هالیوود ساخته شد. در سال ۲۰۲۰ هم این داستان در سینمای هند موردتوجه قرار گرفت و اقتباسی از آن انجام شد. دختری در قطار تاکنون به بیش از سی زبان برگردانده شده و افراد زیادی از آن استقبال کردهاند.
دختری در قطار کتابی است که افراد زیادی به آن توجه نشان دادهاند. هاوکینز در این کتاب روایتی از احساست انسانیای مانند عشق، شهوت، ترس، عدم امنیت و ... به تصویر کشیده شده است. طرح داستان بسیار خوب ریخته شده و همیشه یکقدم جلوتر از خواننده است. بعضی از خوانندگان معتقدند سرعت داستان بهخصوص در نیمهی ابتدایی کتاب کند است و حتی گاهی گیجکننده میشود اما بسیاری هم معتقدند این جزئیات آغاز کتاب است که خواندن ادامهی آن را لذتبخش میکند.
نویسندهی کتاب دختری در قطار، زنی به نام پائولا هاوکینز است. او متولد سال ۱۹۷۲ در کشور شهر هراره در زیمبابوه به دنیا آمده و ملیتی بریتانیایی دارد. او در زیمبابوه بزرگ شد اما در هفدهسالگی به دانشگاه آکسفورد در لندن رفت و در رشتهی فلسفه مشغول به تحصیل شد.
پائولا هاوکینز نوشتن را با روزنامهنگاری آغاز کرد و آثاری هم با عنوان امی سیلور نوشت. «همهی چیزهایی که برای کریسمس میخواهم»، «یک دقیقه به نیمه شب» و «بازگشت» تعدادی از این آثار هستند که موفقیتهای خوبی را هم برای این نویسنده در پی داشتند. او اولین رمان با نام خودش را در سال ۲۰۱۶ به چاپ رساند که همین داستان دختری در قطار است. یک سال بعد هم داستان توی آب از این نویسنده چاپ شد که در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز و ساندی بار قرار گرفت. کتاب جدید این نویسنده هم بهزودی منتشر خواهد شد.
تشخیص بهترین ترجمه کتاب دختری در قطار کار بسیار سختی است زیرا این کتاب بارها و بارها به فارسی برگردانده شده است. کتاب دختری در قطار ترجمه فاطمه عابدی را نشر آسو منتشر کرده است و سپهر ادب هم ترجمهی آرزو خلیجی از این کتاب را در بازار عرضه کرده است. خرید کتاب دختری در قطار با ترجمههای افرادی مانند فرانک سالاری، مهرآیین اخوت و سپیده صادقی هم در کتابفروشیهای مختلف ممکن است.
دانلود کتاب دختری در قطار ترجمه علی قانع با گویندگی سارا فیض، ماهتینار احمدی و مریم پاکذات که آوانامه آن را منتشر کرده است در همین صفجه از فیدیبو ممکن است. همچنین این سایت یکی از بهترین مراجع برای دانلود رمان دختری در قطار برای اندروید است. نسخهی صوتی این کتاب با خوانش ستاره اسکندری هم در بازار کتاب ایران موجود است.
دختری در قطار یک رمان دلهرهآور جذاب است که میتوان آن را بهنوعی سفر به دنیای زنان هم دانست. پائولا هاوکینز با حوصلهی زیادی سه شخصیت زن را در داستانش ساخته و پرداخته کرده که دیدگاههای مختلفی به زندگی دارند و تلاش کرده است تقابل این دیدگاهها را هم به شکلی هنرمندانه تصویر کند. کتاب هاوکینز بسیار گیراست و هرچند در ابتدای کتاب او داستانش را بهکندی پیش برده اما تصویرسازیها بهقدری قدرتمندند که خواننده مجبور خواهد بود پیش برود تا بفهمد در ذهن نویسنده چه گذشته است. این داستان بسیار خواندنی و زیباست و اگر به معما اندکی علاقه داشته باشید از آن لذت خواهید برد.
چهارشنبه، ۱۶ مه ۲۰۱۲
صبح. صدای آمدن قطار را میشنوم، آهنگش را با تمام وجودم میشناسم. از ایستگاه نورزکوت سرعتش را زیاد میکند و بعد از رد کردن پیچ جاده، دوباره آهسته میراند و صدای تلق تلقش کمتر میشود و بعد، زمانی که مقابل چراغ خطری میرسد که حدود دویست متری خانه ماست، صدای جیغ ترمزش میآید.
قهوهام روی میز سرد شده؛ ولی حالش را ندارم تا یک فنجان دیگر برای خودم بریزم.
گاهی حتی عبور قطار را نگاه نمیکنم، فقط صدایش را میشنوم. جای اینکه صبحها با چشمان بسته اینجا بنشینم و نور نارنجی خورشید به پلکهایم بتابد، میتوانستم هرجای دیگری باشم. میشد در ساحلی، در جنوب اسپانیا باشم، یا در چینکوتره ایتالیا باشم، با آن خانههای رنگارنگ و زیبا و قطارهایی که توریستها را میگردانند. یا میشد برگردم به هوالکم با آواز مرغان دریایی در گوشهایم طعم نمک در دهانم و شبح قطاری که دارد از روی ریلهای زنگزده عبور میکند.
امروز قطار توقف نکرد و آهسته رد شد. صدای چرخهایش را روی ریلها میشنوم و لرزههایش را حس میکنم. نمیتوانم چهره مسافرین را ببینم و میدانم پشت به صندلیها دادهاند و راهی بوستون هستند؛ ولی میتوانم در خیالم آنجا باشم؛ سفری خیالی و پرماجرا در انتهای مسیر و حتی فراتر. در ذهنم برمیگردم به هولکام. عجیب است که در صبحی مثل این، هنوز هم با چنین شور و اشتیاقی در فکر آنجا باشم؛ ولی هستم. بادی در علفزار، آسمانی بیکران بر فراز ریگهای روان و خانهای پر از موش و شمع و کثافت و موسیقی. حالا همهی اینها برایم مثل یک رؤیاست.
حس میکنم قلبم کمی تندتر میزند.
میتوانم صدای قدمهایش را روی پلکان بشنوم، اسم مرا صدا میزند.
- یه فنجان دیگه قهوه میخوای مگان؟
طلسم شکست و من بیدار شدم.
غروب. سردم از نسیمی که میوزد و گرمم از چیزی که نوشیدهام.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 1.۰۹ گیگابایت |
مدت زمان | ۱۳:۲۴:۲۲ |
نویسنده | پائولا هاوکینز |
مترجم | علی قانع |
راوی | مریم پاکذات |
راوی دوم | سارا فیض |
راوی سوم | ماهتینار احمدی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۱۱/۱۹ |
قیمت ارزی | 10 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب خوبی بود ولی باتوجه به صدای راوی واقعا عالی خانم پاک ذات این کار از ایشون بعید بود خیلی شل و وارفته اجرا کرد حتی یه دختری که دائما مشروب بخورد باز هم همیشه و در همه ی مکانها به این شکل حرف نمیزند ، کلا این روایت خیلی از ایشون بعید بود برعکس دو راوی دیگر خیلی خوب بودن ....
عالی بود واقعاً کیف کردم. طرح کلی داستان واقعاً جالب و جذاب بود. گویندگی هم مثل همیشه عالی بود تنها نکات منفی داستان کشدار بودنش در اوایل و پایان بدش بود, گویندگی خانم پاکذات هم خوب نبود آدم هرچقدر هم که مشروب بخوره با اونجور صدا دیگه نمیتونه فکر کنه خب. مثلاً میشد یه طوری باشه که فقط موقع صحبت کردن لحنش عوض بشه
یکی بهترین کتابایی بود که خوندم.هیجانی داشت که مخاطب نمیتونست کتاب رو زمین بزاره و بخصوص از فصل ۱۵ به بعد جذاب تر میشه.صدای روای ها هم عالی بود بخصوص صدای راشل که میشد به خوبی باهاش ارتباط گرفت و رفت تو عمق داستان.فقط اوایل کتاب کمی خسته کننده بود ولی سعی کنید ادامه بدید چون خیلی جذاب تر میشه.?
اول داستان کمی گیج و کسل کننده است ولی بعد از مدتی چنان جذب داستان میشوی که قادر به گوش نکردن نیستی،داستان بسیار پر کشش و جذاب بود،راوی های داستان واقعا عالی بودند،حتما توصیه میشود👍🏻 👍🏻👍🏻
داستان جذاب وپرکششی بود،راوی راشل هم خیلی خوب توانسته بود درهم شکستگی روحی وجسمی یک زن تنها ودرمانده رو القا کند، درمجموع خیلی خوب وقابل شنیدن بود .خسته نباشید.
خیلی جذاب و گیرا بود و راوی مخصوصا خانم پاک ذات خیلی خوب تونسته بود نقش یه دائم الخمر رو صدا پیشگی کنن. با اینکه خیلی روی مخ بود ولی خیلی شبیه بود ? داستان هم واقعا جذاب بود
داستان جذابیه و مخاطب رو به دنبال کشف حقیقت میکشه. خاکستری بودن همه شخصیت ها هم از ویژگی های مثبت این رمانه. در کل به عنوان یه رمان هیجانی-جنایی خوب پیشنهاد میشه!
با اینکه راوی میخواد شخصیت بی حال داستان روایت کنه اما زیاده روی کرده و صدای بی حال راوی هنگام گوش دادن خیلی خیلی اذیت کنندس
کتاب هیجانی است و خواننده را تا نزدیک به انتها سردرگم نگه میدارد. البته روایتگر با صدایی آرام کمه از هیجان آن میکاهد.
از نویسنده ممنون هستم که شخصیت مهاجر داستان را از جنایت مبرا کرد .وگر نه دیگر هیچگاه از نوشتههایش نمیخواندم.