این داستان بلند که بطور مستقل به چاپ رسیده، جزو کارنامه سپنج محمود دولت آبادی است؛ مجموعه ای از داستان های او که در فاصله 15 سال (از دهه 40 تا نیمه دهه 50 ) نوشته شده است. دولت آبادی از جمله نویسندگانی بود که در دهه های 40 و 50 خونی تازه در رگ های ادبیات و فرهنگ ایران جاری کردند و امروز خوانش داستان ها و نمایشنامه هایشان، ما را با یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین دوره های ادبیات نو ایران آشنا می کند. دولت آبادی چندی پیش در مصاحبه ای درباره همین مجموعه گفته بود: «این داستانها در دورهای از زندگی من نوشته شدهاند که جا و مکانی برای نوشتنشان نداشتم و تقریبا همهشان را در قهوهخانههای تهران و عمدتا در قهوهخانه وطن - کنار ورودی سینما سعدی - مینوشتم از صبح تا نهار بازار، که قهوهخانه شلوغ میشد. وقتی پول دیزی نداشتم پا میشدم میرفتم بیرون، نصف نان. و با خلوتشدن قهوهخانه برمیگشتم آنجا و مینشستم پشت همان میز کوچک ته آن باریکه. زمستانها هم پشت به دیوار گرم مطبخ میدادم تا بدنم جان بگیرد.»
فرمت محتوا | epub |
حجم | 573.۵۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 104 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۲۸:۰۰ |
نویسنده | محمود دولت آبادی |
ناشر | انتشارات نگاه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۱۱ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
به سیر تاریخی آثار دولت آبادی که بنگریم این داستان که بین سالهای ۴۷ تا ۵۰ نگاشته شده انگار نقطه عطفی است از دو منظر. یکی شیوه روایت که چند شخصیت و واکاوی حوادث مترتب بر احوالشان را در محوریت داستان قرار میدهد و دیگری درآمیختن مفاهیم مختلفی که در داستانهای قبلی یکی محوریت اصلی را داشت. از انقیاد زنان تا ظلم جامعه و درگیری اش با خرافات و رفتارهای سیاسی. از این منظر این داستان را شاید از نوشته های پیشین پختهتر یافتم. از طرفی دیگر حس میکنم نویسنده درگیر مرحله ای گذار بوده که اندیشه های تازه ای درسر داشته که در اینجا به طور کامل پرداخته نشده و این نوید بخش داستانهای بهتری در آینده است. کما اینکه سیر تاریخی هم نشان میدهد که سه داستان تا کلیدر باقی مانده است
متن کتابای آقای دولت آبادی شاید سخت و گاهی حتی توی اولین نگاه به اولین کتابی که از ایشون می خونید، ناخوانا باشه. اما این فقط اولشه. کتابای این آقا رو باید بلعید. اینو توی دومین باری که سلوک رو خوندم متوجه شدم...
برای من ارتباط گرفتن با نوشته های دولت آبادی سخته ولی چیزی از ارزشهاش کم نمیکنه