0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  از قلعه تا سرحد نشر انتشارات نگاه

کتاب از قلعه تا سرحد نشر انتشارات نگاه

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
نویسنده:
درباره از قلعه تا سرحد
از قلعه تا سرحد، رمانی در ١٢ فصل است که در عناوین برخی از فصل‌ها زمان تاریخی‌ای که داستان در آن تاریخ روایت شده دیده می‌شود، از جمله سال ٣٢ و شهریور ١٣٢٠. بخش‌هایی از فصل هشتم این رمان با نام «شهاب ١٣٢٠» در ادامه می‌آید: «وقتی شهریور ٢٠ رسید، آخان بابا پس از آن همه بگومگو که یک فصل ادامه داشت، ما را رها کرد. جونی ما را به آن شهر برد، فصل فرار بود. یک گاری بزرگ نقاشی شده پیدا کردیم، جزو اولین خانواده‌هایی بودیم که از تهران فرار می‌کردیم. مادر قوم‌وخویش دوری در شهر صفوی داشت که باغدار بود، گاهی برایمان پسته و انگور و تحفه می‌فرستاد. جونی توی راه وسط تابستان سرفه و عطسه زمستانی می‌زد، می‌گفت از کوفتگی راه است. دایم گریه می‌کرد آب دماغش را بالا می‌کشید، غر می‌زد که پس کی می‌رسیم. گاریچی می‌غرید: دلخورید پیاده بروید، اسب من از این تندتر نمی‌رود. اثاثه‌مان مختصر بود. جونی تمام خانه و زندگی را در عرض یک هفته به پول نقد تبدیل کرده بود، لیره‌ها پیش من بود با هر حرکت نابجایم سروصدا راه می‌انداخت. جونی نیشگونم می‌گرفت، آهسته و با غیظ می‌گفت: جوان‌مرده! تکان نخور. لیره‌ها را توی کیسه‌ای توی شلوارم آویزان کرده بود. شب جایی نزدیک کرج خوابیدیم. هوا گرم بود، جونی در خواب گریه می‌کرد. سهراب بیدار نشسته بود، آن موقع چهار سال داشت، از سنش هوشیارتر بود، دانسته بود که این مکافاتی است که همه باید تحملش کنیم... .»
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۳۸ مگابایت
تعداد صفحات
287 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۹:۳۴:۰۰
نویسندهجواد مجابی
ناشرانتشارات نگاه
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۲/۰۸/۱۱
قیمت ارزی
5 دلار
قیمت چاپی
9,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۳۸ مگابایت
۲۸۷ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
123,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
از قلعه تا سرحد
جواد مجابی
انتشارات نگاه
منتظر امتیاز
123,000
تومان