در طول تاریخ، انسان همواره جامعه را بهعنوان یک نظام اخلاقی تصور کرده، که این نظام توسط طبیعت یا به دست توانای خداوند شکل گرفته است. این دیدگاه باعث میشد تا انسان بهجای تلاش برای دستیابی به جامعهی آرمانی، عمدتا جهت سازگاری با سازمان اجتماعی موجود بکوشد و رغبتی برای ایجاد تحولات اجتماعی نداشته باشد؛ رؤیای زندگی در جامعهی آرمانی تنها در بهشت موعود که آن هم پس از مرگ امکان پذیر است، خلاصه میشد. با آغاز عصر نوین، این نگرش بهتدریج تغییر کرد و جامعه بهعنوان مجموعهای از نظامهای قراردادی تجزیه و تحلیل شد و در اذهان، امکان بهوجود آمدن بهشتی که در عالم خاکی نیز قابل دسترسی است، قوت گرفت. طی چند قرن گذشته، بشر شاهد نظریهپردازیهای متنوع مبنی بر ایجاد تحولات اجتماعی بوده است، و همچنین شاهد ثمرات این نظریهپردازیها در قالب ایدئولوژیها و نظامهای سیاسی در دنیا هستیم.
ایدئولوژیهای نخستین بر پایهی ایجاد جامعهی آرمانی استوار بود، جامعهای که بهوجود آمدن آن، پایان رنجها و آلام انسانی را نوید میداد. در نتیجه، معماری اینگونه جوامع در قالب «کمونها» جوامع اشتراکی و تحولات انقلابی محک زده شد که نتیجهی همهی این آزمایشها مأیوس کننده و گاه حتی فاجعهبار بود. پس بهتدریج انتظار بشر از ایجاد «بهشت بر روی زمین»، به این واقعیت که هر جامعهای دارای منافع و نقاط مثبت و در عین حال مضرات و نقاط منفی است، تبدیل شد.
هیچیک از این عوامل اجتماعی، به خودی خود نمیتواند انسان را از رنج و مشقت مصون نگاه دارد. پس طی سالهای گذشته واکنش منطقی انسان صرفا تلاش برای ایجاد جامعهی آرمانی نبود و هدف، گام برداشتن به سوی یافتن جامعهی برتر بوده است؛ به عبارت دیگر ایجاد بهترین آمیزه از عواملی که بتواند امیال و خواستههای انسان را بهبهترین نحو برآورده کند. در این راستا، جامعهشناس و روانشناس هلندی، روت وین هوون، در کتابی تحت عنوان «شادی در ملل مختلف» به بررسی عواملی میپردازد که به اعتقاد وی متضمن خوشبختی جامعه است.
این عوامل در حقیقت معیارهای سنجش بهروزی جامعه محسوب میشود و ارزیابی آنها بر اساس در نظر گرفتن این معیارها بر روی یک گستره و با در نظر گرفتن خردهمقیاسها یا زیرمجموعههای متعدد امکانپذیر است. این معیارها شامل ثبات جامعه در طول زمان، تولیدات جامعه درقالب کالا و خدمات، توانایی رسیدن جامعه به اهداف و آرمانها و آن چیزهایی میشود که وین هوون «زندگیپذیری» مینامد. زندگیپذیری میزان تناسب بین امکانات و انتظارات جامعه و نیازها و ظرفیتهای اعضای جامعه است. به دلیل اینکه هرگز نمیتوان این «تناسب» را بهطور مستقیم اندازهگیری کرد، وین هوون اعتقاد دارد باید شاخصهایی را در جامعه یافت که سنجش آنها ما را در تخمینزدن زندگیپذیری یاری کند. این شاخصها عوامل زیر را دربر میگیرد:
۱) سلامتی که شامل سلامتی جسمانی، و طول عمر همراه با سلامتی و سلامتی روانی میشود.
۲) رضایت که با میزان ازخودبیگانگی، خودکشی و شادی سنجیده میشود. پس شادی یکی از شاخصهای مهم برای سنجیدن جامعهی ایدهآل محسوب میشود.