با آمدن شعر نو و شعر سپید مخاطبان جوان شعر فارسی کمتر به سمت خواندن قطعه، قصیده و مثنوی و دیگر سبکها رفتند. اما میتوان گفت که تنها گونهای از شعر که قرنهاست تازه و پرنشاط باقی مانده «غزل» است. غزل از عشق میگوید و عشق راز و بهانه هستی برای ادامه دادن است. غزل شیوهی شاعران و عاشقان برای سخن گفتن با محبوب و معشوق است و چه لذتی بالاتر از بیان عشق. غزل نو و کهنه ندارد، همانطور که میبینیم بعد از گذران قرنها هنوز حافظ و مولانا میان ما هستند. هنور هم اشعار آنها بوی طراوات و تازگی میدهد. در این روزگار هم غزلسرایانی هستند که اشعارشان در روح آدمی مینشیند و با روایتی متفاوت پنجرهای از حقایق مشترک انسانی را به رویمان باز میکنند. فاضل نظری یکی از شاعران معاصری است که توانسته با درک و ذوق خود مخاطبان جوان را به شعر فارسی به خصوص غزل دوباره علاقهمند کند.
انتشارات مروارید کتاب گزیدهی اشعار فاضل نظری را منتشر کرده است. این کتاب از چند بخش تشکیل شده است. در بخش مقدمه فاضل نظری از سبک غزل سرایی در شعر فارسی گفته است. او ماهیت غزل، دلیل ماندگاری این سبک بعد از سالها، ارزش آن و شکل اصلی و اصیل آن را شرح میدهد. چهار بخش دیگر کتاب با عنوانهای «گریههای امپراتور»، «اقلیت»، «آنها» و «ضد» هستند. هر کدام از این بخشها نام کتابی از فاضل نظری است که در این مجموعه منتخبی از اشعار هر کتاب آورده شده است. فاضل نظری به سبک کلاسیک غزل میگوید اما مضامینی نو و تصاویری زیبا و لطیف را در اشعار خود به تصویر میکشد.
اشعار فاضل نظری در ردهی اشعاری است که اگرچه پایبند به قواعد ساختاری و کلاسیک شعر است، اما از حیث مضمون و مفهوم از اشعار گذشتگان پیروی نکرده است. دکتر «غلامعلی حداد عادل» در نقد و بررسی اشعار فاضل نظری مقالهای با عنوان «به همین سادگی که میبینی» در نامه فرهنگستان دوره 11 تابستان 1389 شماره 2 نوشته است. در ادامه با گریزی به این مقاله سیری در اشعار این شاعر معاصر داریم.
فاضل نظری با ذوق شاعری و خلاقیتهای زبانی خود شکل سنتی غزل را حفظ کرده است اما در همین ظاهر کهنه با لحنی ساده و لطیف حرفهایی تازه و دلنشین میزند.
گفته بودی چگونه میگريم
به همين سادگی كه میبينی
سكّه زندگی دو رو دارد
گاه غمگين و گاه غمگينی
شاخههای هميشه بالايی
ريشههای هميشه پايينی
به عقیدهی بعضی از بزرگان ادب فارسی در اشعار فاضل نظری رد پایی از سبک هندی دیده میشود. سبک هندی نمونهای از شعر در ادبیات فارسی است که پیروان آن معمولان اشعار خود را به شکل ابياتی مستقل میسرایند. چنانکه گاهی اینطور به نظر میرسد که هر بیت خود شعری جداگانه است. خیالپردازی، استفاده از کلمات محاوره و الفاظ عامیانه، بیان احوالات و عواطف از ویژگیهای شعر هندی است که فاضل نظری به خوبی توانسته است از ظرافتهای این سبک در اشعارش استفاده کند. او ابیات خود را با ویژگیهای منحصر به فردی مثل داشتن زبانی ساده و عامیانه، بیان مسائل روز، استفاده از اشیا و محیط در بیان احساسات میسراید.
فاضل نظری گاه در انتخاب قافيه و رديف از عناصری مثل تکرار استفاده میکند تا به اشعار خود تازگی ببخشد:
بغض ِ فروخوردهام چگونه نگريم
غنچه پژمردهام چگونه نگريم
به نسيمی همه راه به هم میريزد
كی دلِ سنگ تو را آه به هم میريزد
دیگر ویژگی متمایزی که او در ابیات خود از آن بهره میگیرد، استفاده از لحن معمول و عامیانه مردم است. ویژگی که شاید در غزل کمتر دیده باشیم. فاضل نظری به راحتی این کلمات را در ردیف و قافیه اشعارش به کار میگیرد و به مخاطب خود اجازه میدهد تا بدون تکلف با او ارتباط برقرار کند
وضعِ ما در گردش ِ دنيا چه فرقی میكند
زندگی يا مرگ بعد از ما چه فرقی میكند
بعدِ يك سال بهار آمده میبينی كه
باز تكرار به بار آمده میبينی كه
بدخلقم و بدعهد زبانبازم و مغرور
پشتِ سرِ من حرف زيادست مگر نه
امروزه شهرت و محبوبیت فاضل نظری میان جوانان و علاقهمندان به شعر به دلیل صداقت مضامینی است که او از احوالات درونی خود بدون تکلف و کنایه به دنیای بیرون نشر میدهد. نظری در غالب غزلهایش از احساسات و خیالات لطیف انسان میگوید، اشعار او گاهی ما را یاد «سهراب سپری» میاندازد. او هم مثل سهراب از عناصر طبیعت استفاده میکند تا یکبار دیگر روح آدمی را مثل جویباری روان صیقل دهد و صاف کند. او دست خوانندهاش را میگیرد و به بهشتی که در آن گلها، گیاهان، دریا، موج، صخره، فواره، نسیم، باران، ماه، پرندگان، بهار و سرسبزی وجود دارند میبرد.
اما آنچه اکثر شاعران تاریخ همه با هم در آن هم نظرند«عشق» است. فاضل نظری هم از این قاعده مستثنی نیست. او در بیشتر اشعار خود از ستایش مرگ میگوید. مرگی که آغازگر عشق است و کمال. از نظر او این عشق است که ناممکن ها را عشق میکند و انسان را به معبود و معشوق حقیقیاش نزدیک میکند.
فاضل نظری شاعر معاصر، در۱۰ شهریور ماه سال ۱۳۵۸ در خمین در جنوب استان مرکزی متولد شد. او در سال 1376 برای تحصیل در رشتهی مدیریت به تهران آمد و مدرک دکترای رشتهی مدیریت تولید و عملیات از دانشگاه شهید بهشتی گرفت.
فاضل نظری در کنار شاعر بودن عناوین ادبی و هنری و علمی دیگری هم دارد. او در سمتهای دیگری از جمله دبیری سه دوره جشنواره بینالمللی فیلم صد، دبیری علمی جشنواره بینالمللی شعر فجر و عضویت در شورای علمی گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم مشغول است.
نظری یکی از شاعران پر مخاطب است که شعرهایش مضامینی نو و غافلگیرکننده دارند. در سال 1393فاضل نظری در کنار چهرههای سرشناس مثل «ابراهیم حاتمیکیا» و «نرگس آبیار» به خاطر «جریانسازی شعر انقلاب اسلامی» نامزد چهرهی شاخص هنر شد.
فاضل نظری مسئولیتهای زیادی در سمتهای مختلف داشته است. او به مدت 10 سال رئیس حوزه هنری استان تهران و حوزه هنری کودک و نوجوان، رئیس مرکز موسیقی، رئیس جشنوارهها و معاون هنری حوزه هنری بوده است. از سمتهایی دیگری که نظری در آنها مسئولیت داشته است میتوان به عضو شورای عالی شعر سازمان صدا و سیما و قائم مقام ستاد جذب و پرورش استعدادهای درخشان هنری اشاره کرد. او از سال ۱۳۸۳ در دانشگاههای تهران و شهید بهشتی در حوزه مدیریت تدریس میکند.
از این شاعر، شش مجموعه شعر منتشر شده است. انتشارات سوره مهر سه کتاب «گریههای امپراتور»، «اقلیت»و«آنها» را با عنوان سهگانهی شعریِ فاضل نظری منتشر کرد. «گریههای امپراتور» اولین کتاب فاضل نظری بود که در سال 83 منتشر شد این کتاب با استقبال و توجه علاقهمندان شعر معاصر مواجه شد و بارها تجدید چاپ شد. سه کتاب دیگر او «گزیدهی شعر»، «ضد» و «کتاب» دیگر آثار او هستند که به دنبال یک دیگر منتشر شدند. مجموعه شعر «کتاب» از فاضل نظری در یک ماه به فروش نزدیک 25 هزار جلد رسید و با فروش خوب خود علاقهی فارسی زبانان به شعر معاصر را نشان داد. این مجموعه شعر بعد از انتشار خود کمی بعد در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تنها در 10 روز 15 هزار جلد فروش داشت.
شهریور
گوشهی چشم بگردان و مقدر گردان
ما که هستیم در این دایرهی سرگردان؟!
دور گردید و به ما جرأت مستی نرسید
چه بگوییم به این ساقی ساغرگردان!
این دعایی ست که رندی به من آموخته است
بار ما را نه بیفزا، نه سبک تر گردان!
غنچه ای را که به پژمرده شدن محکوم است
تا شکوفا نشده، بشکن و پربرگردان
من کجا بیشتر از حق خودم خواسته ام؟
مرگ حق است، به من حق مرا برگردان!
میهمانی
کبریای توبه را بشکن! پشیمانی بس است
از جواهرخانه ی خالی نگهبانی بس است
ترس جای عشق جولان داد و شک جاییقین
آبروداری کن ای زاهد! مسلمانی بس است
خلق دل سنگ اند و من آیینه با خود می برم
بشکنیدم دوستان دشنام پنهانی بس است
یوسف از تعبير خواب مصریان دلسرد شد
هفتصد سال است می بارد! فراوانی بس است
نسل پشت نسل تنها امتحان پس می دهیم
دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است
بر سر خوان تو تنها کفر نعمت می کنیم!
سفره ات را جمع کن ای عشق! مهمانی بس است!
تماشا
از صلح می گویندیا از جنگ میخوانند؟!
دیوانه ها آواز بی آهنگ می خوانند
گاهی قناری ها اگر در باغ هم باشند
مانند مرغان قفس دلتنگ می خوانند
کنج قفس می میرم و این خلق«بازرگان»
مرگ مرا چون «قصه ها» نیرنگ می خوانند
روزی همین مردم که سنگم می زنند از رشک
نام مرا با اشک روی سنگ میخوانند
این ماهی افتاده در تنگ تماشا را
پس کی به آن دریای آبی رنگ میخوانند؟!
فرمت محتوا | epub |
حجم | 405.۱۲ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 176 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۵۲:۰۰ |
نویسنده | فاضل نظری |
ناشر |