0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  غار سایکلوپس نشر انتشارات کتابسرای تندیس

کتاب غار سایکلوپس نشر انتشارات کتابسرای تندیس

کتاب متنی
نویسنده:
درباره غار سایکلوپس

ریشه فرهنگ هر قوم در خاک ادبیات آن است. فرهنگ‌ها با ادبیات غنی، تاریخ باشکوهی نیز داشته‌اند. زیرا ادبیات تاریخ را زنده و مانا نگه داشته‌است.

about book image

نقد و بررسی کتاب غار سایکلوپس

کتاب غار سایکلوپس توسط هومر بزرگ به رشته تحریر در آمده‌است. این کتاب در سال 2005 چاپ و منتشر شد. کتاب غار سایکلوپس در بخش داستان‌های ادیسه هومر جای دارد. ادیسه هومر یکی از داستان‌های بنیادین در تمدن غرب است. این کتاب داستان مبارزه ادیسه برای بازگشت به خانه از جنگ تروا است. در این داستان، ادیسه برخی از شگفتی‌های سفر خود را توصیف می‌کند. از جمله زندانی شدنش توسط سایکلوپ‌های ترسناک و سفرش به دنیای مردگان در این داستان روایت می‌شوند. در داستان غار سایکلوپس، ادیسه از سرکنجکاوی به بازدید از غار سایکلوپ می‌پردازد. وی می‌داند که در این راه فقط خداوند محافظ او و همراهانش است. در غاز سایکلوپ موجوداتی وحشی زندگی می‌کنند. آنها اگر انسان ببیند، آن را می‌خورند. ادیسه و دوازده یارش غار سایکلوپس را یافته و در آنجا به استراحت می‌پردازند. اما از فرط خستگی به خواب می‌روند. بعد از ساعاتی یکی از موجودات سیکلوپس به نام پولیفیموس Polyphemus به غار باز می‌گردد و اثارت ادیسه و یارانش آغاز می‌شود. پولیفیموس در ابتدا بسیار مهمان‌نوازی می‌کند. اما سپس ذات وحشی خود را نشان می‌دهد. او در یک حرکت وحشیانه دو نفر از یاران ادیسه را می‌بلعد و ادیسه و دیگر یارانش را برای دیگر وعده‌های غذایی در غار محبوس می‌کند. درب غار با یک تخته سنگ بزرگ بسته شده‌است. اگرچه ادیسه و یارانش افراد نیرومندی هستند اما قادر به جابه‌جایی تخته سنگ نمی‌باشند. فقط پولیفیموس توانایی چنین کاری را دارد. در این داستان ادیسه و یارانش به مدت ده سال در این غار اسیر هستند. ده سال طولانی بازگشت آنها به سرزمین مادری به تعویق می‌افتد. ادیسه فرصت کشتن پولیفیموس را در خواب می‌باید. اما وی را نمی‌کشد. زیرا تنها راه خروج آنها از غار فقط به دست پولیفیموس با برداشتن آن تخته سنگ غول پیکر است. پوزیدن پدر پلیفمیوس است. پس از اینکه پسرش توسط ادیسه و یارانش کور شد، ادیسه را توسط خدای دریا و زمین لرزه نفرین کرد. داستان این کتاب مجموعه تلاش‌های ادیسه و یارانش برای بیرون رفتن از غار سایکلوپس و فرار از دست پولیمیفوس است. زبان کتاب غار سایکلوپس مانند دیگر آثار هومر بسیار ادبی است. هومر تمامی آثار ادبی خود را در قالب دو شخصیت اصلی ایلیاد و ادیسه بیان می‌کند.

ترجمه کتاب غار سایکلوپس به زبان فارسی

کتاب غار سایکلوپس توسط مترجم خوشنام کشورمان نازنین کی‌نژاد ترجمه شده‌است. این کتاب در سال 1398 به کمک انتشارات کتابسرای تندیس به چاپ رسید. کتاب غار سایکلوپس راوی یک داستان باستانی از ادیسه است. به همین دلیل ترجمه آن دانش ادبی بسیاری را طلب می‌کند. نازنین کی‌نژاد با علم کامل به ادبیات زبان انگلیسی به ترجمه این کتاب پرداخته‌است. او توانسته به راحتی زبان ادبی را زبان قابل درک تبدیل کند. شما می‌توانید کتاب الکترونیکی غار سایکلوپس به قلم نویسنده بزرگ‌ترین داستان‌های حماسی هومر و ترجمه نازنین کی‌نژاد با کمک انتشارات بهنام را از همین صفحه در فیدیبو دانلود و تهیه نمایید.

درباره داستان‌سرای یونانی هومر

هومر نامی از که تمامی افراد بروی کره خاکی قرن‌ها است، آن را می‌شناسند. هومر زاده قرن 8 پیش از میلاد در یونان است. هومر شاعر و داستان‌نویس بوده‌است. وی آثار بسیاری داشته‌است. اما دو اثر جاویدان او به نام ایلیاد و ادیسه در اختیار بشر است. ایلیاد و ادیسه هومر مجموعه اشعار اوست. هرآنچه بشر امروز از یونان باستان اطلاع دارد، از ایلیاد و ادیسه هومر دریافت شده‌است. هومر در سال‌های پایانی عمر خود نابینا شده بوده‌است. وی با ساز چنگ خود به شهرهای مختلف سفر می‌کرده و اشعارش را همراه با نوای چنگ می‌خوانده‌است. داستان ایلیاد و ادیسه در ادامه یکدیگر نوشته شده‌اند. ایلیاد مجموعه از قهرمانان و خدایان در جنگ تروا است. ادیسه در ادامه داستان به بازگشت این قهرمانان از جنگ اشاره دارد. این بازگشت ده سال به طول می‌انجامد و ماجراهای بسیاری از جمله سایکلوپ‌ها، سیرن و ... را رقم می‌زند. در هردوی کتاب ایلیاد و ادیسه، قهرمان‌ها یکی هستند. ایلیاد و ادیسه از بزرگ‌ترین آثار ادبی جهان به شمار می‌روند.

about book image

بخشی از کتاب غار سایکلوپس

پروردگار قفل‌های کور دعای پسرش را شنید. سایکلوپس بار دیگر تخته سنگی بسیار بزرگ تر از دفعه‌ی قبل برداشت و آن را با چرخشی پرتاب کرد چنان نیرویی صرف این کار کرد که صخره کمی عقب تر از کشتی آبی رنگ و با فاصله‌ی کمی از سکان سقوط کرد. آب دریا بار دیگر متلاطم شد و موجی برخاست که ما را به ساحل عقبی برد. به این ترتیب به جزیره‌ی خودمان، جایی که کشتی‌ها انتظار می‌کشیدند، رسیدیم. کارکنان کشتی مأیوسانه نشسته بودند و در انتظار بازگشت ما نگهبانی می‌دادند. کشتی را به ساحل بردیم، پیاده شدیم و گله‌های سایکلوپس را از ته کشتی خارج کردیم. آن‌ها را به شکلی تقسیم کردیم که به هیچکس از سهمی که مستحقش بود کم‌تر نرسید. همراهان مسلح من از روی احترام قوچ بزرگ را نیز برای من در نظر گرفتند. قوج را در ساحل قربانی کردم و تکه‌های بزرگ رانش را به زئوس، پسر کرونوس، پروردگار بارهای سیاه و پروردگار همه‌ی جهانیان تقدیم کردم. اما زتوس توجهی به قربانی من نکرد گویی ذهنش مشغول برنامه‌هایی بود که برای از بین بردن کشتی‌های تندرو و یاران وفادارم ترتیب داده بود.

به این ترتیب تمام روز را تا غروب آفتاب با ذخیره‌ی غنی گوشت و شراب مطبوع‌مان جشن گرفتیم. با غروب آفتاب و تاریک شدن هوا در ساحل خوابیدیم. با طلوع سپیده‌ی روشن و سرخ فام، مردانم را بیدار کردم و از آن‌ها خواستم به عرشه بروند و لنگرها را بکشند. بار دیگر به جایگاه‌های خود پشت پاروها رفتند و همگی موج‌های سفید را با پاروهای‌شان شکافتند. جزیره را ترک کردیم و با اراده‌ای قوی کشتی‌های‌مان را به پیش راندیم. درحالی که از غم از دست دادن یاران‌مان غمگین و از زنده ماندن خود خرسند بودیم.

پس از این به جزیره‌ی آولیا، سرزمین آئولوس پسر هیپوتاس- محبوب خدایان -رسیدیم. یک ماه تمام میهمان آئولوس بودم و او درباره‌ی همه چیز – تروی، ناوگان آچیان و بازگشت ما - از من پرس وجو کرد. همه چیز را مو به مو برایش بازگو کردم. به هنگام بازگشت ازاو خواست مرا روانه کند و پرسیدم آیا می‌توانم روی کمکش حساب کنم؟ مشتاقانه پاسخ مثبت داد. ترتیب کارهای سفر را داد. مشکی چرمی از پوست گاو نر بالغ به من هدیه کرد که در آن بادهای خروشان را محبوس کرده بود. او به فرمان زثوس مسئولیت برخیزاندن يا خواباندن هر کدام از بادها را مطابق خواست خود  به عهده داشت. مشک را که با سیم نقره‌ای صیقلی بسته شده بود ته کشتی گذاشت. سپس بادی را ازجانب غرب فراخواند تا کشتی‌ها را به دریا ببرد. با این حال تلاش‌های او محکوم به شکست بود زیرا مقدر بود با دست خود به خاک سیاه بنشینیم. نه شب و نه روز در دریا بودیم و روز هشتم توانستیم کشورمان را از نزدیک ببینیم. به حدی نزدیک بودیم که می‌توانستیم مردم را در حال برپا کردن آتش مشاهده کنیم. در این هنگام خوابی عمیق بر من چیره شد. به شدت خسته بودم زیرا به خاطر دلهره‌ی فراوان بندینک بادبان را تمام وقت خود در دست داشتم و آن را به کس دیگری نداده بودم.

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
453.۷۲ کیلوبایت
تعداد صفحات
66 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۲:۱۲:۰۰
نویسنده هومر
مترجم نازنین کی نژاد
ناشرانتشارات کتابسرای تندیس
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
the cave of cyclops
تاریخ انتشار
۱۳۹۴/۰۲/۳۰
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
3,500 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۴۵۳.۷۲ کیلوبایت
۶۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4
از 5
براساس رأی 6 مخاطب
5
50 ٪
4
33 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
16 ٪
1 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

عالی

4
(6)
15,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
غار سایکلوپس
هومر
انتشارات کتابسرای تندیس
4
(6)
15,000
تومان