
کتاب آدم و حوا
نسخه الکترونیک کتاب آدم و حوا به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
نقد و بررسی کتاب آدم و حوا
درباره کتاب آدم و حوا
کتاب آدم و حوا اثری از محمد محمدعلی است. این کتاب را میتوان در زمرهی کتابهای اساطیری و تاریخی اما به شیوهی نگارش رمان گونه دانست که توانسته توجه علاقهمندان به این سبک را به خود جلب کند.
بیشتر ما از واقعهی آدم و حوا و تلاشهای ابلیس برای گول زدن آنها و بیرون راندنشان از بهشت از طریق کتب آسمانی و مذهبی کموبیش آگاهیم، اما محمد محمدعلی این نویسندهی توانمند به گونهای این واقعه را به رشتهی تحریر درآورده است که گویی برای اولین بار است که این بخش از تاریخ را اینگونه ملموس میخوانیم و میتوانیم آن را در ذهنمان مجسم کنیم.
در واقع این کتاب از زبان «اقلیما» دختر حوا روایت میشود. اینگونه شما خوانندهی داستانی واقعی و تاریخی هستید که برای اولین بار هم از دید شخصی روایت میشود و هم راوی اولشخص آن، یک دختر است که شاید تا به الآن خبری از آن نداشتید. این از خلاقیت و توانایی محمد محمدعلی بوده است که این داستان بسیار آشنا را از زبان شخصی عنوان کرده است که شاید خیلی از افراد از وجود او در کنار هابیل و قابیل معروف بیخبر بودهاند. همین نوآوری باعث شده تا خواننده به خواندن کتاب و شروع آن ترغیب شود و آن را اثری تکراری و خستهکننده قلمداد نکند. محمد محمدعلی از منابع فراوانی مثل کتب آسمانی، روایات تاریخی و مذهبی و غیره برای نوشتن این کتاب استفاده کرده است. در واقع او این کتاب را بعد از تحقیقات فراوانی که چندین سال به طول انجامیده نوشته است؛ اما در کنار آن توانسته که با نثری بهظاهر قدیمی اما ساده و روان که اتمسفری کهن و اساطیری به کتاب داده است، خوانندهی امروزی را با یکی از قدیمیترین داستانهایی که به جد بشریت مرتبط است، بیشتر آشنا کند. این داستان تمی تاریخی-اساطیری دارد، اما نویسنده به شیوهای روایی این بخش از تاریخ را که کمتر کسی از جزئیات آن خبر دارد، عنوان کرده و همین موجب جذابیت داستان شده است.
یکی از نکات بارزی که میتوان آن را نقطهی قوت این کتاب دانست این است که در این کتاب آدم و حوا دو انسان فرازمینی و غیرملموس نیستند، بلکه آنها هم مثل همهی ما بشر هستند و میتوانند اشتباه و خطا کنند. آدم و حوا دیگر دو فرد مقدس و دور از ما انسانهای عادی نیستند، بلکه مانند همهی انسانها، دو موجود آفریده از گلاند که با پروردگارشان صحبت میکنند و برخلاف هشدارهای دلسوزانهی او، گول ابلیس پر تلبیس را میخورند و از بهشت رانده میشوند. شاید تراژدیترین قسمت داستان نیز همان رانده شدن از بهشت باشد، آنجایی که آدم و حوا عشق و دلسوزی را در نگاه پروردگارشان میبینند، اما در هرصورت باید تاوان گناهی که کردهاند را پس بدهند.
یکی از مواردی که موجب جذابیت بیشتر داستان محمد محمدعلی میشود، تاکید دلنشین و عامدانهی او به عشق و مصائب آن است. او در طول داستان از عشق در وجوه و اشکال مختلف آن صحبت میکند. از متعالیترین مفهوم عشق یعنی عشق خدا به بندههایش یعنی آدم و حوا که به خاطر آنها، ابلیس آن برندهی چندین و چند هزارسالهی خود را از بهشت و درگاه کبریایی خود میراند، از ابلیس که به خاطر عشق به خدا به آدم و حوا حسادت میکند و با گول زدن آنها، آنها را از آستان مقدس عرش کبریا بیرون میاندازد و درنهایت از ملموسترین و به تعبیری سادهترین مفهوم عشق که همهی ما آن را در وجود خود احساس کردهایم، عشق بین آدم و حوا که بعد از رانده شدن از بهشت به شکل زمینی اما جاودانهای جلوه میکند، صحبت میکند.
قصهی آدم و حوا قصهای آشنا و تازهای است که نویسندگان دیگری مثل مارک تواین و میخائیل بولگاکف نیز دربارهی این موضوع نوشتهاند و آثاری نیز به همین نام دارند.
این رمان جذاب را میتوان به بزرگسالان علاقهمند به داستانهای تاریخی-روایی پیشنهاد کرد. همچنین این رمان میتواند موردتوجه علاقهمندان به حوزه ادیان الهی قرار بگیرد، زیرا این بخش از تاریخ در واقع بخشی از خلقت بشریت است که همگان بهاتفاق به کلیت آن اعتقاددارند و آن را پیشینهی خود میدانند.
درباره محمد محمدعلی
محمد محمدعلی متولد 1327 شمسی در تهران است. او علاوه بر داستان آدم و حوا دارای آثار دیگری مثل مشی و مشیانه، برهنه در باد، جمشید و جمک، نقش پنهان، جهان زندگی و غیره است. سبک نوشتار او واقعگرایانه و نوعی سمبولیسم اجتماعی است که معمولا پایانبندی پر تعلیق و نامعلوم دارد. این کتاب توسط ناشر برجسته انتشارات کتابسرای تندیس که کتابهای صوتی نیز چاپ کرده است در اختیار علاقه مندان قرارگرفته تا با خواندن این اثر نهایت لذت را ببرند.
در بخشی از کتاب آدم و حوا میخوانیم
چون جنیان بار دیگر در زمین تباهی کردند و خون ریختند و یکدیگر را کشتند، خدای، حارث را با هزار هزار سپاهی از فرشتگان فرستاد تا با جنیان عصیانگر و تباهکار پیکار کند. تارومارشان سازد و همه را به جزایر دریاها و اطراف کوهها و به پشت زمین براند. آزمون بزرگی بود برای حارث که جن جوانی بود و چون سر از سجده برنمیداشت اقرب مقربان درگاه بود.
حارث فرمان گرفته و به زمین فرود آمد. با قدرت تمام فتنه جنیان تباهکار را خواباند. همان کرد که خدای فرمان داده بود. خدای نیز بار دیگر به او قدرت بالا رفتن داد. قضاوت بین تمامی جنیان را به او سپرد. او نیز سالها میان ایشان به عدالت قضاوت کرد. تا لقب «حَکم» گرفت از جانب خدای. لاکن آرام آرام غرور بر او چیره شد. چون علم فراوان خدا داده آموخته بود با دیگر جنیان تکبر کرد. خود را عزازیل نامید و دیگران را فرودست و برده خود دانست. پس دعوی برابری با خدای را آورد. گفت: «کاری کردم که کس نکرد.» با این سخن پریشانی و اندوه انداخت بین جنیانی که جز خدای، خالق دیگری را نمیشناختند و نمیپذیرفتند. خدای چون عاقبت کار حارث را میدانست بازهم صبوری پیشه کرد.
حارث فرودستان را به پرستش خویش خواند. پنداشت که به قدرت و فضیلت از همه، حتی از خدای برتر است. بزرگی کرد به غرور. میان جنیان نیکوکار و بدکار اختلاف و دشمنی شعلهور بود، او هیزم فراوانی بر آتش نفاق آنان افکند. گویند در هزار سال حکومت او بر زمین، جنیان بارها با یکدیگر پیکار کردند و خون بریختند، خونی که گاهی تا زیر زانوهاشان بالا میآمد؛ و خدای هیچ نمیگفت، چرا که میدانست کارزار به سودِ که و به ضررِ که میانجامد.
حارث که دانسته بود خدای از چه رو، از ابتدا خلق او نیکو کرده و خاندانش را بین فرشتگان معتبر کرده بود و از چه رو علمهای فراوان به او آموخته بود و از چه رو حکمیت بین زمین و آسمان را به او داده بود... آرزومند بود خود نیز با عشق و علاقه برابر خدای قد علم کند و دنیای خود را با دست خویش بسازد. پس او نیز به انتظار فرصت بود تا ضربههای کاری بزند بر آنهمه رحمت که دیده بود، از جانب خدای.
برزخ فرشتگان...
خدای چون غرور و تکبر و تفرقه حارث را دید بر آن شد که حکمیت را از او بگیرد. در انجام این قصد، ابتدا لشکری از فرشتگان را به همراه آتشی سهمناک فرستاد و رهبران تباهکاران را بسوخت و پس... چون حارث عذاب عظیم قوم خویش را دید روی درهم کشید و به آسمان رفت.
نظرات کاربران درباره کتاب آدم و حوا