کتاب صوتی اتاق شماره ۱۹ نشر نوین کتاب

«اتاق شماره ۱۹» یکی از داستان‌های مشهور دوریس لسینگ است که برای اولین بار در سال ۱۹۶۳ منتشر شد. این داستان به بررسی زندگی سوزان رولینگ، زنی میانسال و خانه‌دار می‌پردازد که در میان روزمرگی‌های زندگی و نقش‌های مادری و همسری، با بحران عمیقی درونی روبرو می‌شود.

نویسنده در این داستان، زندگی زن میانسالی به نام سوزان رولینگ را روایت می‌کند که به ظاهر در یک زندگی خانوادگی ایده‌آل با همسر و فرزندانش به سر می‌برد. در آغاز، سوزان و همسرش متیو یکدیگر را به عنوان دو انسان مستقل می‌شناسند که به‌شدت به آزادی‌های فردی و زندگی خانوادگی خود اهمیت می‌دهند؛ اما با گذشت زمان، این استقلال و آزادی به ناگاه به قید و بندهای نادیده‌ای تبدیل می‌شود.

سوزان که از طریق نقش‌های سنتی خود به عنوان همسر و مادر زندگی‌اش را تعریف کرده، درون خود احساس بیگانگی می‌کند و به تدریج به بحران‌های عاطفی و روحی دچار می‌شود. به دنبال یافتن هویت خود، او به یک اتاق در یک هتل پناه می‌برد که «اتاق شماره ۱۹» نام دارد. این اتاق برای سوزان به مکانی برای تنهایی و یافتن آرامش درونی تبدیل می‌شود، جایی که او می‌تواند بدون نقش‌ها و محدودیت‌های اجتماعی، خود واقعی‌اش را تجربه کند.

دوریس لسینگ، نویسنده‌ برجسته‌ بریتانیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۰۷، در داستان «اتاق شماره ۱۹» به عمیق‌ترین مسائل روانی، اجتماعی و فلسفی می‌پردازد که زندگی زنان میانسال را درگیر می‌کند. لسینگ در سال ۱۹۱۹ در ایران به دنیا آمد و دوران کودکی‌اش را در آفریقا گذراند. تجربه‌های او از زندگی در مستعمرات، از جامعه‌شناسی و روانشناسی تا مسائل نژادی و نقش‌های اجتماعی، تأثیرات عمیقی در نوشته‌هایش گذاشت. او در آثار خود، از جمله اتاق شماره ۱۹، به تحلیل‌های روانشناختی از جایگاه زنان در جامعه و تأثیرات فشارهای اجتماعی و نقش‌های تحمیلی بر زندگی فردی پرداخته است.

در بخشی از این داستان با صدای مونا فرجاد می‌شنویم:

«چهار روز بیشتر از این تعطیلات لذت­بخش نگذشته بود که سوزان متوجه شد دارد عصبانیت خودش را سر دوقلوها خالی می­کند: دو برادر دست در دست هم خودشان را جمع کرده بودند و با ناباوری تمام به مادرشان نگاه می‌کردند. (همین باعث شد سوزان جلوی خودش را بگیرد.) یعنی این همان مادر آرام آن‌ها بود که سرشان داد می‌زد؟ آخر برای چه؟ آ‌‌ن‌ها پیش مادرشان آمده بودند تا کمی بازی کنند و مسخره‌بازی دربیاوردند. دوقلوها بهم نگاه کردند و برای حمایت از یکدیگر به هم نزدیکتر شدند و دست در دست هم از مادرشان دور شدند و سوزان همانطور که به لبه‌ پنجره اتاق نشیمن تکیه داده بود نفس عمیق می­کشید. حال آدم­های مریض را داشت.»

مجموعه صوتی «تنهایی‌های بلند» قصه‌گوی شب‌های بلند و تاریک تنهایی‌های انسانی‌ست که قلم را برای توصیف این تنهایی‌ها کشف کرده است و در هر قسمت به سراغ قلم نویسنده‌ای می‌رود تا، در قالب قصه، تجربیات تنهایی‌اش را به بلندای کلمات بر صفحه کاغذ بنشاند.