کتاب گرمای روز نوشته الیزابت بوئن، رمانی جذاب و تأثیرگذار است که در دوران جنگ جهانی دوم و در قلب لندن روایت میشود. این اثر با ترجمه خانم آناهیتا مجاوری و توسط نشر نی منتشر شده است. داستان حول محور استلا رادنی، زنی میانسال و مستقل میچرخد که درگیر یک رابطه عاشقانه با رابرت کلوِی است. اما ورود هریسون، مأمور ضد جاسوسی بریتانیا، به زندگی او، اوضاع را پیچیدهتر میکند. این نسخه از این کتاب، از نوع کتاب الکترونیکی است. ناشر چاپی این کتاب نیز نشر نی میباشد.
بوئن با نثری شاعرانه و توصیفهای دقیق، فضای سنگین و پرتنش لندن در دوران جنگ را به تصویر میکشد. شخصیتها به خوبی توسعه یافتهاند و خواننده را به عمق احساسات و تردیدهای آنها میبرد. این رمان نه تنها یک داستان عاشقانه است، بلکه به بررسی موضوعاتی چون هویت، خیانت و تأثیرات جنگ بر زندگی انسانها میپردازد. "گرمای روز" به عنوان یک اثر ادبی، خواننده را به تفکر درباره انتخابها و پیامدهای آنها دعوت میکند و تجربهای فراموشنشدنی را رقم میزند.
کتاب گرمای روز نوشته الیزابت بوئن داستانی در دل لندن جنگزده در دوران جنگ جهانی دوم را روایت میکند. داستان حول محور استلا رادنی، زنی میانسال و مستقل میچرخد که درگیر یک رابطه عاشقانه با رابرت کلوِی است. این رابطه در شرایطی پیچیده و پرتنش شکل میگیرد، زیرا استلا با ورود هریسون، مأمور ضد جاسوسی بریتانیا، مواجه میشود. هریسون به استلا میگوید که رابرت جاسوس آلمان است و از او میخواهد که در ازای سکوتش، رابرت را ترک کند و به او بپیوندد.
استلا در این میان، در یک وضعیت دشوار قرار میگیرد و باید بین عشق به رابرت و تهدیدات هریسون تصمیم بگیرد. این کشمکشهای عاطفی و اخلاقی در فضایی پر از ترس و ناامنی، به تصویر کشیده میشود. بوئن با توصیف دقیق احساسات و تردیدهای شخصیتها، به خواننده این امکان را میدهد که با عمق روانشناختی آنها آشنا شود.
در طول داستان، بمبارانها و ویرانیهای جنگ بر زندگی شخصیتها سایه میافکند و روابط آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. استلا به عنوان یک زن قوی و مستقل، نمادی از زنانی است که در دوران جنگ مجبور به اتخاذ تصمیمات سخت و تحمل بار سنگین مسئولیتها هستند. در نهایت، داستان به بررسی مفاهیم هویت، خیانت و عشق در بستر جنگ و ویرانی میپردازد و نشان میدهد که چگونه جنگ میتواند زندگی افراد را دگرگون کند.
الیزابت بوئن، نویسنده برجسته ایرلندی، در تاریخ ؛ 7 ژوئن ۱۸۹۹ در دوبلین به دنیا آمد و در تاریخ ۲۲ فوریه ۱۹۷۳ در لندن درگذشت. او به عنوان یکی از مهمترین نویسندگان قرن بیستم شناخته میشود و آثارش به دلیل نثر زیبا و عمیق انسانیاش مورد تحسین قرار گرفته است. بوئن در خانوادهای فرهنگی بزرگ شد.
از جمله آثار معروف او میتوان به رمانهای "گرمای روز" و "مرگ قلب" اشاره کرد. "گرمای روز" به ویژه به خاطر بررسی عمیق روابط انسانی و تأثیرات جنگ بر زندگی افراد شناخته شده است. الیزابت بوئن با نثر شاعرانه و توانایی در ایجاد شخصیتهای پیچیده، تأثیر عمیقی بر ادبیات معاصر گذاشته و آثارش همچنان مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند.
کتاب گرمای روز نوشته الیزابت بوئن، با ترجمه خانم آناهیتا مجاوری، یکی از آثار برجستهای است که خواندن آن به شدت توصیه میشود. یکی از دلایل اصلی این توصیه، تسلط و دقت خانم مجاوری در ترجمه است. او با درک عمیق از زبان و فرهنگ اصلی اثر، توانسته است احساسات و معانی نهفته در متن را به خوبی منتقل کند. این امر باعث میشود که خواننده ایرانی بتواند به راحتی با داستان و شخصیتها ارتباط برقرار کند و از زیباییهای نثر بوئن لذت ببرد.
علاوه بر این، خانم مجاوری به عنوان یک مترجم با تجربه، توانسته است زبان و لهجه خاص شخصیتها را به خوبی در ترجمه خود حفظ کند. این ویژگی به خواننده این امکان را میدهد که فضای تاریخی و فرهنگی داستان را به طور کامل درک کند و در دنیای داستان غرق شود. همچنین، ترجمههای او معمولاً با دقت و توجه به جزئیات همراه است که این امر به غنای متن کمک میکند و خواننده را به تفکر درباره مضامین عمیقتری از جمله عشق، خیانت و تأثیرات جنگ بر زندگی انسانها دعوت میکند.
آن یکشنبه، از شش عصر به بعد، گروه نوازندگان وینی مینواختند. دیگر فصل اجرای موسیقی در فضای باز به سر آمده بود. تکوتوک برگهایی روی چمن افتاده بود. گهگاه جایی برگی میلغزید و صدای خشخشی برمیخاست، گویی صدای زوال برگ. در حین اجرای موسیقی برگهای بیشتری از درختها فرو میافتادند. تماشاخانهی روباز با یک سراشیبی از درختهای انبوه و تکو توک بلندی که احاطهاش کرده بودند جدا میشد. بالای سراشیبی پرچینی دروازهدار تماشاخانه را محصور کرده بود. دو دروازه باز بودند و ردیفی از صندلیها که پایین سراشیبی، روبهروی جایگاه نوازندگان، قرار داشت کمکم اشغال شد. نوای ساز چندان نمیتوانست از این گودال، که صداها را در خود خفه میکرد، دورتر برود، اما همان اندک صدایی که فرصت گریز مییافت شوری به پا میکرد. مردم که احساس میکردند چیزی دارد از کفشان میرود از سرازیریها، از باغچههای گل، از مسیر پیادهروی دورتادور دریاچه رفتهرفته به سوی تماشاخانه کشیده میشدند. خیلیها در آستانهی دروازهها پا سست میکردند. مردد بودند، چون پشت سرشان آفتاب بر همهچیز پرتو افکنده بود، اما آنچه در این گودال که صدای ساز از آن برمیخاست پیشرو داشتند تاریکی و ظلمت بود.
در صورتیکه خواندن کتاب گرمای روز برای شما جذاب بوده است، کتابهای زیر را نیز به شما پیشنهاد میکنیم:
کتاب مادرم دو بار مرد، نشر رهی
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۰۶ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 414 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۳:۴۸:۰۰ |
نویسنده | الیزابت بوئن |
مترجم |