کتاب استعاره نوشته ترنس هاوکس، یکی از کتابهای مجموعه «مکتبها، سبکها و اصطلاحهای ادبی و هنری» است که توسط نشر مرکز منتشر شده است. نویسنده در این کتاب، ابتدا به تعریف استعاره میپردازد و نشان میدهد که استعاره چیست و چگونه کار میکند. سپس به بررسی انواع مختلف استعاره میپردازد و ویژگیهای هر یک را بیان میکند. در ادامه به کاربرد استعاره در زبان و ادبیات میپردازد و نشان میدهد که استعاره چگونه میتواند برای بیان معنا، خلق تصاویر و تأثیرگذاری بر مخاطب استفاده شود. کتاب «استعاره» برای افرادی که علاقهمند به زبان و ادبیات هستند، یک منبع ارزشمند است. این کتاب به خواننده کمک میکند تا با مفهوم استعاره بهطور عمیقتر آشنا شود و درک بهتری از آثار ادبی داشته باشد.
برای خواندن کتابهای نظریه و نقد ادبی به فیدیبو سر بزنید.
ترنس هاوکس نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی است. او در سال ۱۹۴۳ در انگلستان متولد شد و تحصیلات خود را در دانشگاه آکسفورد به پایان رساند. هاوکس از سال ۱۹۷۱ به عنوان استاد در دانشگاه آکسفورد مشغول به کار است.
هاوکس نویسنده چندین کتاب و مقاله در مورد ادبیات انگلیسی است. از جمله آثار او میتوان به کتابهای «استعاره» (۱۹۷۲)، «رمزگشایی ادبیات» (۱۹۷۷)، «زبان و رمان» (۱۹۸۷) و «ادبیات به عنوان زبان» (۲۰۰۳) اشاره کرد.
هاوکس در آثار خود به بررسی موضوعات مختلفی در ادبیات انگلیسی میپردازد. او از جمله نظریهپردازان برجسته ادبیات ساختارگرا و پساساختارگرا است. هاوکس همچنین به مسائلی مانند استعاره، رمزگشایی و زبان در ادبیات توجه ویژهای دارد.
هاوکس از جمله چهرههای برجسته ادبیات انگلیسی در قرن بیستم و بیست و یکم است.
این کتاب به زبانی ساده و روان نوشته شده است و برای خوانندگان با هر سطحی از دانش زبان و ادبیات قابل فهم است.
این کتاب شامل مثالهای متعددی از استعاره در زبان و ادبیات است که به خواننده کمک میکند تا مفهوم استعاره را بهتر درک کند.
«انسانْ تنها در سرزمینِ استعاره شاعر است (والاس استیونز)
یونانیان کوچکترین تردیدی نداشتند که زبان از برجستهترین ویژگیهای انسان است، تا آنجا که برای تعریف انسان از زبان استفاده میکردند. به نظر آنان انسان zoon logon echon، حیوان ناطق است و همین توانایی به همراه توانایی تفکر (logos به هر دو معناست) انسان را از سایر جانوران متمایز میکند.
ارسطو
بنابراین ارسطو ظاهراً به خوبی از اساسی بودن پیشنهادش باخبر بود وقتی که فنون زبان را به دقت تمام به سه مقوله متمایز تقسیم کرد؛ منطق، فن خطابت و فن شعر: مقولاتی که چنان که از فلسفه او برمیآید، میتوان به صورت وجودهایی مجزا تلقیشان کرد زیرا چنان که ریچارد مککیان میگوید، «نیات گوناگون و معیارهای گوناگون جنبههای گوناگونی از زبان را برمیگزینند تا کلهای گوناگونی را از جزءهای گوناگون بسازند.» در نتیجه معنایش این بود که زبان شعر از زبان منطق و زبان خطابت مجزاست و هدف دیگری را دنبال میکند.
این تفاوت تا حدود زیادی از استعاره ناشی میشود. شعر از استعاره بسیار سود میجوید زیرا با فرایند «محاکات» (یا تقلید) سروکار بسیار دارد و ویژگیش جستجوی «تمایز» در بیان است. اما هدف منطق و خطابت به ترتیب «ایضاح» و «اقناع» است و هر چند ممکن است این دو برای ایجاد تأثیراتی خاص از استعاره سود جویند، پیش از همه با رسانه نثر و ساختارهای کلام «متعارف» سروکار مییابند.
پس کاملا روشن است که در تفکر ارسطو میان کاربرد «متعارف» یا «منثور» کلمات و کاربرد «متمایز» یا «شاعرانه» آنها تفاوتی ذاتی وجود دارد. در تمامی نوشتههایش در بحث از استعاره میتوان دید که استعاره را به منزله جدا شدن از شیوههای متعارف زبان میداند.
اگر از خواندن کتاب استعاره لذت بردید، پیشنهاد میکنیم که از خواندن کتابهای زیر غافل نشوید:
فرمت محتوا | epub |
حجم | 677.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 160 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۲۰:۰۰ |
نویسنده | ترنس هاوکس |
مترجم |