از نام کتاب نترسید. همهی ما همچنان معتقدیم که باید پارسی را پاس بداریم. «مزخرفات فارسی» به هیچ وجه سعی ندارد زبان فارسی و ارزشهای آن را زیر سوال ببرد. تمام هدف «رضا شکراللهی» این است که در این کتاب چند نکته را به فارسیزبانان یادآوری کند، نکاتی کوچک و ظریف که میتواند باعث بقا و ماندگاری بیشتر و باکیفیتتر این زبان شود. او در نوشتن این کتاب سعی کرده از یادداشتهایی که طی چندین سال در روزنامهها و رسانههایی مانند «اعتماد»، «وقایع تهرانیه» و «ایسنا» با عنوان «شیرینی زبان» منتشر شده و سایت «خوابگرد» هم آنها را بازتاب داده است، استفاده کند. مطالب این کتاب صرفا جنبهی آموزشی دارد که البته با توجه به طنزآمیز بودن زبان نویسنده و ماجراهای جالبی که در آن تعریف میکند، درنهایت با کتابی آموزنده، جذاب و خواندنی سروکار خواهیم داشت.
درباره کتاب مزخرفات فارسی اثر رضا شکراللهی
در کتاب مزخرفات فارسی نمونههای زیادی از اشتباهات رایج در گفتار و نوشتار زبان فارسی وجود دارد، که هر روز از طریق افراد و رسانههای مختلف، شاهد آن هستیم. شکراللهی تمام سعی خود را کرده تا در ذکر این نمونهها هیچ یک از ارجاعات تاریخی مانند رویدادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی حذف نشوند، تا مخاطب بهتر جان کلام را در موقعیتهای معمول روزمره درک کند. البته در ذکر این وقایع ترتیب تاریخی رعایت نشده و براساس موضوعات، نمونههای مختلف کنار هم قرار گرفتهاند. در این کتاب مطالب کوتاهی جمعآوری شده که هر کدام عنوان خاصی دارد. البته همین عنوانها هم با زیرکی و طنز انتخاب شدهاند و جذابیت نوشتهها را بیشتر کردهاند. «گردن نازک زبان مادری»، «مزخرفات لایتچسبک»، «چه کشکی، چه پشمی، چه دوغی»، «دمار روزگار یعنی کجا؟» و... عنوانهای مطالب این کتاب هستند. زبان نویسنده در مزخرفات فارسی، خودمانی و راحت است. نویسنده خیلی سرراست و با صداقت حرفش را میزند. چندان هم اصراری روی لفظ قلم حرف زدن ندارد، اصلا هدف از نوشتن این کتاب همین بوده است، که اگر میخواهید چیزی بگویید یا بنویسید، خیلی سخت نگیرید و مسائل را پیچیده نکنید. به قول نویسنده در همین کتاب: «برسیم سروقت بدبختیهای فارسی نوشتن خودمان». شکراللهی در ابتدای کتاب مطالب مفید و آموزندهای هم دربارهی ارتباط زبانهای فارسی، عربی، کردی، ترکی، انگلیسی و... نوشته است که پیش از شروع متن اصلی کتاب، به درک مطالب آن کمک میکند.
واقعیت این است که ابتکاراتی که در نوشتن و خواندن زبان فارسی میبینیم، شبیه به معجزههای زبان هستند. درست است که راز بقای هر زبان، مانند هر موجود زندهی دیگر، در تعاملات آن زبان با زبانهای دیگر است. اما اگر کردزبانها از رسمالخطی برای نوشتن زبان کردی استفاده میکنند که در آن علائم خوانش رعایت میشود، به این معنی نیست که چنین روشی برای زبان فارسی هم کاربرد دارد. استفاده از چنین روشهایی بیشتر باعث کژخوانی و برداشتهای اشتباه از کلام میشود. ضمن این که مدت بیشتری طول میکشد تا مغز بتواند چنین جملات ساختارشکن و غریبی را پردازش و درک کند. اما موضوع فقط کسرههای اضافه نیست. ماجرا خیلی پیچیدهتر از این حرفهاست. ترکیب کردن کلمات هممعنی، یکی دیگر از آن جلوههای فخرفروشی برای کسانی است که فکر میکنند هرچه بیشتر از آنها استفاده کنند، افراد باسوادتر و باهوشتری بهنظر خواهند رسید. مثلا «دستاوردهای بزرگی به دست آوردهایم». البته شکراللهی معتقد است که شاید بعضی از دستاوردها را با پا آوردهایم. «مفیدِ فایده» و «مثمرِ ثمر» هم از آن عبارتهایی است که انگار اگر هر دو کلمه را کنار هم استفاده نکنیم، مخاطب فکر میکند منظورمان «مفیدِ ضرر» بوده است. باشیدن، میداشتن، نماییدن هم از آن افعالی است که هر جا دیدید باید بهسرعت زنگ خطر را بهصدا درآورید. به طور خاص، باشیدن نوعی بیماری لاعلاج برای زبان فارسی است که حتی کسی نمیداند کی و از کجا سر در آورده است. «انتظار کشیدن» هم در نوع خود نمونهی خیلی جالبی است. انتظار کشیدن به معنی چشمبهراهی و امیدواری است. حالا تصور کنید روزنامهی همشهری تیتر میزند: «انتظار میرود در 10 سال آینده، تعداد موارد جدید سرطان دوبرابر افزایش یابد». یعنی جامعهی مطبوعات و پزشکی کشور امیدوار است تعداد مبتلایان به سرطان دو برابر شود؟ البته قطعا جواب «نه» است. اما استفاده از عبارتهای اشتباه در بعضی از جملات، معنا و پیام نویسنده و گوینده را کاملا تغییر میدهد. مثلا وقتی به کسی بدهکار هستید، با او «تصفیه حساب» میکنید یا «تسویه حساب»؟ یا «کج دار و مریز» راه میروید یا «کج دار و مریض»؟ یا مثلا وقتی در مناسبتی فرخنده، به کسی میگویید مبارک باد، به قیاس با آن، تسلیت را هم میگویید یا میبادید؟ در کنار همهی اینها موج شاعرهها، مکرمهها، محترمهها، مدیرهها و تحریریهها هم از آن عجایب زبان فارسی است. از همهی اینها هم که بگذریم میرسیم به بحث محبوبِ فارسی را با حروف انگلیسی نوشتن و انگلیسی را با حروف فارسی. البته با توجه به همهگیر شدن رسانههای جمعی و صرفهجویی در زمان برای تایپ سریع پیامها، این پدیده دیگر چندان هم غریب نیست. مشکل از آنجا شروع میشود که رسمالخطی قراردادی برای این سبک نوشتن،دستکم هنوز، وجود ندارد. فقط بحث فضای مجازی و پیامهای گوشی همراه نیست. تصور کنید توریستی از کشوری دیگر به ایران سفر کرده و وارد تهران شده است. اسامی و نامهای لاتین روی تابلوهای شهری و حتی ایستگاههای مترو هر کدام رسمالخطی متفاوت دارند، که در برخورد اول ممکن است او را گیج یا یا حتی گمرا کند. البته خیلی از صاحبنظران و متخصصان زبان فارسی طی چند سال گذشته پیشنهادات زیادی برای ایجاد رسمالخطی واحد برای تابلوهای شهری پیشنهاد داده بودند، که البته به دلایلی نامعلوم و از سمت طرفداران پروپاقرص زبان فارسی به نتیجه نرسید. نمونهها و مصداقهای مشابه زیادی در کتاب مزخرفات فارسی وجود دارد. شاید حالا درک نام کتاب آسانتر شده باشد. مطالب این کتاب بیشک برای افزایش کیفیت نگارش و صحبت کردن به زبان فارسی برای جوانان و نوجوانان، نویسندگان، ویراستارها و روزنامهنگارها مفید خواهد بود.
درباره نویسنده
شاید کسی بهتر از یک ویراستار حرفهای مثل «رضا شکراللهی»، نمیتوانست این کتاب را با این دقت و حساسیت بنویسد. او به دلیل داشتن تجربهی چندین ساله در نویسندگی و روزنامهنگاری، دانش گستردهای از زبان فارسی و اشتباهات رایج آن دارد. کار به جایی رسید که او در برابر این مسائل بهظاهر پیشپاافتاده تصمیم گرفت کتابی بنویسد و تمام حرفهایش را در آن بزند. رسالت این نویسنده آگاهیبخشی و آموزش مواردی است که همه میدانیم، اما شاید نیاز به یادآوری یا تلنگر داریم. شکراللهی چهرهی سرشناس و موفقی در حوزهی رسانههای جمعی و دنیای کتاب است. راهاندازی و مدیریت سایتهای «خوابگرد»، «هفتان»، برگزاری و داوری جوایز ادبی، ویرایش تخصصی کتابهای داستانی و... بخشی از فعالیتهای این نویسنده در سالهای اخیر است.
بخشی از کتاب مزخرفات فارسی
چهل سال پیش همسایهای داشتیم، اسمش بود جواتاغار. بچه بودم و خیال میبافتم که نسبت این همسایهی ما با تغارِ ماست چیست یا چه بوده که همچو اسمی برایش ساختهاند. جواتاغار برای من جواتاغار ماند تا مُرد و اعلامیهاش را زدند روی دیوار: «مرحوم مغفور جوادآقا سورانی». اولین بار بود که اسمش را، به جای شنیدن، دیدم و تازه فهمیدم که جواتاغار در اصل جوادآقا بوده و هیچ تغاری هم نداشته. اگر فکر میکنید به کسی گفتم، اشتباه میکنید. این خاطره با من ماند تا بزرگتر شدم و فهمیدم که بیشتر غلطهای املایی در روند نوشته شدنِ شنیدار است که به وجود میآیند. مثل «ان. پی. تی» که یکی از نمایندگان مجلس، که صورت انگلیسیاش را درست ندیده بود، آن را در طرح پیشنهادیاش «ام. پی. تی» نوشت و کلی هم دشمن شاد شد از این غلط. البته این یک مثال نادر است، چون اغلب این غلطها در سایهی همزیستی زبان فارسی با عربی و همنشینی واژگانی آنها رخ میدهد.
خبرگزاری رسمی تیتر زده و بقیه هم نقل کردهاند: «انتقاد فرزند اخوان از سردیس این شاعر». ورِ بازیگوش ذهنم میگوید «آخه آدم عاقل از مجسمه انتقاد میکنه؟ اونم از مجسمهی باباش؟!». شاید از جنس سردیس یا شکل آن خوشش نیامده، شاید از متولی نصب آن شکایت دارد، شاید هم از طراح و سازندهاش. به این میماند که بگوییم «انتقاد از انتخابات». ما چه انتقادی میتوانیم داشت از آن؟ انتقاد ما یا از نتیجهی انتخابات است یا شیوهی برگزاری یا برگزارکننده یعنی دولت یا حکومت.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 747.۳۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 135 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۳۰:۰۰ |
نویسنده | رضا شکراللهی |
ناشر | گروه انتشاراتی ققنوس |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۹/۲۷ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 25,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
پس از خواندن نسخه نمونه عاشق کتاب شدم.به نظرم برای کسانی که دغدغه درست نویسی در فارسی را دارند به خصوص با طنز خاص آقای شکراللهی مطالعه کتاب بسیار مفید خواهد بود.
جناب شکراللهی خیلی ظریف بعضی از عقیده های سیاسی خود را در کتاب گنجانده است. ولی کاش مثالی هم برای ( تکرار) با فتحه ت می زد که این تکرار چنان دماری از تکرار کننده درآورده که دیگر هیچ چیز را تکرار نکند و به همان تکرار با کسره ت دل خوش باشد. ولی جدای از این شوخی ، کتابی بسیار کاربردی، شیرین و آموزنده است. حتما بخوانید.
کتابی خوب و بسیار مفید .بهتره هر فردی حداقل یک بار این کتاب را مطالعه کنه
من این کتاب رو خیلی دوست دارم؛ کمک خیلی زیادی به دانش ادبیم کرد. نکات مهم رو به طور مختصر و مفید و به یاد موندنی توضیح داده و واقعا اگر همه رعایتشون میکردن، چقدر خوب میشد!
اولین کتابی بود که درباره نگارش و ویرایش خوندم که اینقدر جذاب بود. خوندنشو به همه توصیه می کنم. عالی
من پشت کنکور mba هستم یه بخش از سوالاتمون اینه ک ایراد یه متنو بگیریم. دقیقا همین حشو که تو کتاب به زیبایی بهش اشاره شده.بهترین منبعی بود ک تو این زمینه مطالعه کردم.
بیشتر مباحثش تکراریه و قبلا خونده بودم. البته شیوه بیان مطالب که با شوخ طبیعی آمیخته شده جذاب هست و باعث میشه ارزش یکبار خوندن رو داشته باشه.
یکی از کتابهای مفیدی که چند سال اخیر خوندم. توصیه می کنم بخونیدش. خیلی کاربردیه مخصوصا الان که این همه غلط املایی و اشتباهات دستور زبانی میبینیم و میشنویم
کتاب خیلی خوب و کاربردیه و به نظرم خوندنش برای همه مترجمان ، نویسندگان و همینطور روزنامه نگاران لازم و ضروریه . دم آقای رضا شکراللهی عزیز گرم :-)
خواندن این کتاب برای تمام عزیزانی که با فارسی صحبت می کنند و با آن می نویسند، مفید است. مواردی که در این کتاب اشاره شده اند، بسیار متداول و رایج است!!