کتاب پسر اسوئا نوشتهی لنا آندرشون، رمانی است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. این رمان، داستان زندگی رگنار یوهانسن، مردی سوئدی را روایت میکند که در سال ۱۹۳۲ به دنیا میآید. رگنار، در دوران کودکی، با فقر و سختیهای زیادی دست و پنجه نرم میکند. او، از همان ابتدا، علاقهمند به مهندسی است و آرزو دارد که مهندس شود. با این حال، به دلیل شرایط مالی خانوادهاش، نمیتواند تحصیلات خود را ادامه دهد و مجبور میشود که به عنوان کارگر در یک کارخانه کار کند. رگنار، در طول زندگی خود، شاهد تغییرات زیادی در جامعهی سوئد است. او، از دوران رکود اقتصادی دههی ۱۹۳۰، تا جنگ جهانی دوم، تا جنگ سرد، و تا دوران مدرن، را تجربه میکند. رگنار، مردی است که همیشه در جستجوی هویت خود است. او، در طول زندگی خود، با چالشهای زیادی روبرو میشود و مجبور میشود که راه خود را در زندگی پیدا کند. کتاب پسر اسوئا، رمانی است که به موضوعات مهمی مانند هویت، فقر، طبقهی اجتماعی، و تاریخ معاصر سوئد میپردازد. این کتاب، با زبانی روان و ساده نوشته شده است و برای مخاطبان عام قابل فهم است.
لنا آندرشون، نویسنده و روزنامهنگار سوئدی است. او، در ۱۸ آوریل ۱۹۷۰، در استکهلم متولد شد. آندرشون، دوران کودکی را در حومهی استکهلم سپری و بعداً به تورشبی نقل مکان کرد و به اسکی به عنوان ورزش رقابتی مشغول بود. سپس به استکهلم بازگشت. در آنجا در رشتههای زبان انگلیسی، علوم سیاسی و زبان آلمانی تحصیل کرد و در ابتدا به عنوان روزنامهنگار ورزشی مشغول به کار بود. او برای روزنامه سونسکا داگبلادت نقد ادبی مینوشت و در روزنامه داگنز نیهتر ستوننویس بود.
آندرشون، در سال ۱۹۹۹، برای اولین بار رمان آن موقع خوب بود؟ را منتشر کرد. این رمان، برندهی جایزهی آگوست در بخش ادبیات داستانی شد. او، پس از آن، رمانهای فعل بیوفایی، پسر اسوئا و تصرف عدوانی را منتشر کرد. آندرشون، بهخاطر داستانهای جذاب و گیرا و پرداختن به موضوعات مهم، مورد توجه قرار گرفته است. او، در سال ۲۰۱۸، برای رمان پسر اسوئا، برندهی جایزهی آگوست در بخش ادبیات داستانی شد.
در اواخر سال ۱۹۹۹، قومشناسی از دانشگاه اوپسالا در اطلاعیهای اعلام کرد خواهان مصاحبه با افرادی است که بتوانند پایهی تحقیقات او را در زمینهی تاریخ تحولات فکری و ذهنیت مردم در دوران گذار به جامعهی مدرن سوئد تشکیل دهند، و در اطلاعیه آمده بود که این امر فوریت دارد، زیرا تعداد چنین افرادی به دلیل کهولت بهتدریج کاهش مییابد.
در آن زمان، السا یوهانسُن بیستونهساله بود. او نامهای به قومشناس نوشت و از پدرش، معلم کاردستیِ بازنشسته، گفت که بنا به گفتهی دخترش در منطقهی ولینگبی، واقع در شمال غربی استکهلم، زندگی بیش از حد آرام و در حال محوشدنی را میگذراند که در آن از هیچ یک از تواناییهای چشمگیرش دیگر استفاده نمیشود.
السا در نامهاش نوشته بود که تصور میکند پدرش برای طرح تحقیقاتی او بسیار مناسب است، اما خودش هرگز فکر اعلام آمادگی برای مصاحبه را نخواهد کرد. و نامه را چنین ادامه داده بود: «این شکل از خجالتی بودن به احتمال زیاد شما را از بخشی از کسانی که میخواهید به آنها دسترسی داشته باشید محروم میکند. اگر فقط به کسانی رجوع کنید که خود را برای مصاحبه مناسب میدانند، گزینشتان یکسویه خواهد شد که بیتردید در نتیجهی تحقیقتان نیز انعکاس خواهد یافت.»
السا دانشجوی دکتریِ زبانشناسی بود و در نتیجه با اصول روش تحقیق علمی آشنایی داشت.
سه هفته بعد السا نامهای از قومشناس دریافت کرد که در آن نوشته بود با کمال میل خواهان دیدار با رَگنار یوهانسُن است تا ببیند برای مصاحبه مناسب است یا نه. السا پس از دریافت نامه موضوع را با پدرش در میان گذاشت. همانطور که پیشبینی کرده بود، پدرش به طرح تحقیقی با تردید مینگریست و نظری منفی دربارهی آن داشت، و السا به این نیز فکر کرده بود که چگونه او را به مصاحبه علاقهمند کند. برای پدرش توضیح داد که تحقیق به سوئد مربوط میشود که سابقاً کشوری نمونه در جهان شمرده میشده است، گذشتهی پرافتخاری که خود او بخش کوچک اما مهمی از آن است.
پدرش گفت: «اگر بتوانم در این خصوص کاری انجام دهم، خُب ممکن است کار مفیدی باشد، هرچند نمیفهمم من چه میتوانم بگویم که محققی آن را از قبل نداند.»
السا نامهی دیگری به محقق قومشناس نوشت و پیشنهاد کرد در کافه و شیرینیفروشی پَلاس در منطقهی ولینگبی با هم دیدار کنند. این کافه از زمان ساختن منطقهی ولینگبی در حومهی استکهلم در سال ۱۹۵۴ در آنجا بود. در زمان ساختن ولینگبی مردم از همهجا برای دیدن آن میآمدند تا الگوی شهرکهای مدرن آینده در حاشیهی شهرهای بزرگ را بررسی و مطالعه کنند؛ شهرک آرمانی آینده که ساختش در زمان حال تحقق یافته بود، شهرکی که در ساخت آن هم به همهی جزئیات عملی و ظرافت و زیبایی فکر کرده بودند و هم تأثیر کل آن را در احترام به انسان دموکراتیک در نظر گرفته بودند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۸۲ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 248 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۱۶:۰۰ |
نویسنده | لنا آندرشون |
مترجم | سعید مقدم |
ناشر | نشر مرکز |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Sveas son: en berättelse om folkhemmet |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۹/۰۷ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |