کتاب نازارین نوشتهی بنیتو پرث گالدوس، رمانی است که در سال ۱۸۹۵ منتشر شد. این رمان، داستان زندگی یک کشیش جوان اسپانیایی به نام نازارین است که پس از مرگ همسرش، به روستایی دورافتاده در اسپانیا میرود تا به عنوان یک کشیش به خدمت بپردازد. نازارین، مردی است که به اصول اخلاقی و مذهبی خود پایبند است. او معتقد است که باید به همهی انسانها، فارغ از طبقهی اجتماعی یا مذهب آنها، با احترام رفتار کرد. نازارین، در طول زندگی خود، با چالشهای مختلفی روبرو میشود. او از سوی مردم روستا مورد بیاحترامی و آزار قرار میگیرد و حتی به زندان میافتد. اما او، علیرغم همهی این مشکلات، به اصول خود پایبند میماند. کتاب نازارین، یکی از مهمترین آثار بنیتو پرث گالدوس است. این رمان، با نگاهی انتقادی به جامعهی اسپانیای زمان خود، به موضوعات مختلفی مانند مذهب، اخلاق، و عدالت میپردازد.
بنیتو پرث گالدوس، رماننویس، نمایشنامهنویس و سیاستمدار اسپانیایی، یکی از مهمترین نویسندگان تاریخ اسپانیا است. او به عنوان پدر رماننویسی اسپانیایی شناخته میشود و آثار او، به دلیل نگاه انتقادی به جامعهی اسپانیای زمان خود، تأثیر عمیقی بر ادبیات اسپانیا داشته است.
در مجموع، کتاب نازارین، اثری ارزشمند است که میتواند برای مخاطبان عام و علاقهمندان به ادبیات و تاریخ، مورد توجه قرار گیرد. این کتاب، با داستانی جذاب و گیرا، به موضوعات مهمی میپردازد و میتواند برای مخاطبان، آموزنده و تأثیرگذار باشد.
کشف مهمانسرای عمه چانفاینا (که به نام استفانیا تعمید گرفته بود) را مدیون یکی از این روزنامهچیهای متجدد هستم که اسم غریب و بیگانهی رپرتر بر خود گذاشتهاند، از همانهایی که، مثل تازی که رد خرگوش را میگیرد، دنبال اطلاعات بو میکشند و میدوند، در ایام عادی، حریق، مرافعه، انتحار، جنایت مضحک یا اندوهبار، ریزش یک عمارت، و هر واقعهی دیگری که به نظم عمومی و عدلیه مربوط شود، برایشان جالب است، و چون بیماری واگیرداری شیوع پیدا کرد، حوادثی را میجویند که با صحت و سلامت مردم ارتباطی داشته باشد. مهمانسرای کذایی در کوچهای واقع شده بود که حقارت و فلاکتش بهطرزی کنایهآمیز با نام مطنطن و پرطمطراقش تضاد داشت: کوچهی آمازونها.
کسانی که با لودگی چارهنشدنیِ مادریدیها، که شهر (یا ولایت)شان مهد ر یشخند و دروغهای موذیانه است، آشنا نباشند، مبهوت میمانند که اسمی چنین باشکوه با محلی چنین گندگرفته چه تناسبی دارد، و کنجکاو میشوند که بدانند آمازونهایی که نامشان را به این کوچه بخشیدند که بودند، از کجا آمده بودند و پای درخت جناب خرس دنبال چه میگشتند. اینجا خلائی است که بیدرنگ آن را با معلوماتم، که حاصل مطالعات مستمر است، پر خواهم کرد و با غرور وقایعنگاری نکتهدان به اطلاعتان خواهم رساند که، در ایام خوش گذشته، آنجا تماشاخانهای سر باز بود و در مراسمی که به مناسبت ورود ملکه ایزابل والوا به مادرید برپا شد، زنان خوشقدوقامتی که مانند آن قهرمانان مؤنث اسطورهای ورزیده و چالاک بودند، سوار بر اسب، از تماشاخانه بیرون آمدند تا با عملیاتشان چشمها را خیره کنند. و ناظر خوشقریحهای که این نکات ذیقیمت به همت او به من رسیده است میگوید: «آن شیرزنان، که مخصوص این مراسم دستچین شده بودند، در خیابانها و میدانهای پایتخت با شهامتشان محشر کردند؛ بازیهای جسورانهشان پرخطر بود: یکپایی روی زین میایستادند، پشتک میزدند، و در همان حال، مردانی، در هیئت جنگجویان خصم، وانمود میکردند که گیسوانشان را میچسبند، آنان را از اسب به زیر میکشیدند و بر زمین میافکندند. لاید این نمایش فراموشنشدنی بود، زیرا از آن پس تماشاخانه به تیاتر آمازونها مشهور شد؛ این است حکایت گذشتهی پرافتخار این کوچه، که امروز به برکت مهانسرای نافع و مهماننواز عمه چانفاینا اسم و رسمی دارد.
به گمان این حقیر، آمازونهایی که وقایعنگار فیلیپ دوم، سرور و والامقامم، از آنها یاد میکند، مشتی لکاتهی بیشرم سدهی شانزدهم بودند؛ هر چند، خبر ندارم مردم آن دوره با چه لفظی از این جماعت نام میبردند. درعوض، بهیقین میدانم که استفانیای ترسناک، بچه محلِ پنیون، یا چانفاینا، یا به هر اسم دیگری که او را بخوانیم، از تبار حرامزادهی آنان بود، یعنی دختر خلف همان ماده دیوهای زمخت و قلچماقی که نمیدانستند پدر بچههایشان کیست. به خدا قسم، قلم از دستم میافتد، وقتی بخواهم نام دلنشین زن را بر این موجود کمنظیر اطلاق کنم؛ کافی است فقط از قیافه، اطوار، صدای رعدآسا، طرز گفتار و نحوهی رفتارش شرحی برای خوانندگانم بنویسم تا بپذیرند که هرگز مادریدیهای قدیم چنین عفریتهای ندیده بودند و بعید میدانم که آیندگان هم هیچگاه چشمشان به چنین جمال و کمالی روشن شود.
· کتاب وقتی که گرمابه داری شهردار شهر می شود
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۵۰ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 268 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۵۶:۰۰ |
نویسنده | بنیتوپرث گالدوس |
مترجم | کاوه میرعباسی |
ناشر | نشر مرکز |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Nazarin |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۹/۰۴ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |