0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  تمدن و سرمایه داری، سده های پانزدهم تا هجدهم میلادی جلد 2 نشر انتشارات علمی و فرهنگی

کتاب تمدن و سرمایه داری، سده های پانزدهم تا هجدهم میلادی جلد 2 نشر انتشارات علمی و فرهنگی

چرخ های بازرگانی؛ سنجش امکان های بازار و مبادلات

کتاب متنی
نویسنده:
درباره تمدن و سرمایه داری، سده های پانزدهم تا هجدهم میلادی جلد 2

اگر قرار باشد تنها به دنبال یک ایماژ ساده برای کتاب حاضر بگردم، پاسخ خواهم داد که این جلد ما را از طبقه همکف که به زندگی روزمره اختصاص داشت -- موضوع جلد اول کتاب -- به طبقۀ بالا می‌برد؛ جایی که چیزی را به نمایش می‌گذارد که من «زندگی اقتصادی» می‌خوانم. بعد از آن‌، ما را به بالاترین طبقه، یعنی عرصه عمل سرمایه‌داری، می‌برد. تشبیه یا استعارۀ خانه چندطبقه گرچه ممکن است معنای مضمر طبقات را تحت‌الشعاع قرار‌ دهد، در عین حال ترجمان عاقلانه‌ای از فهم مقولات مورد توجه ما نیز هست.

مابین «زندگی مادی» (در معنای کاملاً بنیادی اقتصادی) و «زندگی اقتصادی»، سطح ارتباطی مداومی وجود ندارد، اما به هزاران شکل در کناکنش ریز و درشت خودنمایی می‌کند: مثلاً بازار، نمایشگاه، و فروشگاه. هر یک از این مکان‌ها دلالت بر یک گسل دارد: در یک سو، زندگی اقتصادی با بازرگانی، پول‌های رایج آن، نقاط تلاقی و ابزارهای برتر آن وجود دارد، مانند شهرهای بزرگ تجاری، بازار سهام و مبادله و نمایشگاه‌ها، و در سوی دیگر، «زندگی مادی» یا جنبه‌های غیراقتصادی است که ضمناً در چنگال خودبسندگی گرفتار است. اقتصاد در آستانه وفادارِ «ارزش مبادله» آغاز می‌شود.

در جلد دوم (مجلد حاضر) کوشیده‌ام سازوکار و تشکیلات مبادله را به عنوان یک کل، از ابتدایی‌ترین نوع آن، یعنی نظام تهاتر، تا پیچیده‌ترین سطح، یعنی سرمایه‌داری، به تحلیل بگذارم. با آغاز از یک توصیفِ تا حد ممکن دقیق و بی‌طرف کوشیده‌ام قواعد و سازوکار موضوع را بفهمم تا بتوانم یک تاریخ عمومی اقتصادی (مثل اینکه ما «اصول کلان جغرافیا» داریم) ارائه دهم؛ یا اگر با مفاهیم دیگری بیان کنم، کوشیده‌ام یک شالوده نوعی، یک مدل یا شاید قاعده و دستوری [از اقتصاد] را صورت‌بندی کنم تا ما را یاری دهد به معنای نهایی، به برخی مفاهیم کلیدی یا برخی شواهد حقیقی راه پیدا کنیم، بدون اینکه فرض کنم می‌توان به یک تاریخ عمومی کاملاً جزمی، یک شالوده نوعیِ کامل و نهایی، یک مدلِ ریاضی اثبات‌پذیر یا قاعده و دستوری رسید تا ما را قادر کند کلیدی به زبان یا گفتمان اقتصادی بیفزاییم؛ حتی اگر فرض کنیم امکان چنان چیزی وجود دارد یا به کفایت در سراسر زمان‌ها و مکان‌ها وجود داشته است. به طور خلاصه، آنچه در این کتاب می‌آید کوششی است برای قابل فهم یا آشکار کردن برخی تبویب‌ها و توسعه‌ها، و به همان اندازه قابل فهم کردن نیروهایی قوی که نظم سنتی یا چیزی را که ژان‌پل سارتر [۱۹۰۵-۱۹۸۰، فیلسوف و داستان‌نویس فرانسوی] «خشونت بی‌تحرک» می‌خواند، حفظ کرده‌ باشد. بنابراین این کتاب مطالعه‌ای در مرزهای امر اجتماعی، امر سیاسی و امر اقتصادی است.

برای چنین طرحی، تنها روشِ ممکن مشاهده است که باید آن قدر ادامه داد تا چشم آزار ببیند. قدم بعدی کمک گرفتن از دیگر علوم انسانی است. بالاتر از این، باید به مقایسه‌ای نظام‌یافته دست زد تا تجربه‌هایی را که طبیعتِ یکسان دارند جمع‌آوری کنیم و وقتی با نظام‌هایی سروکار داریم که این قدر کم تغییر کرده‌اند، ترس نداشته باشیم از اینکه احتمالاً گذشته‌گرایی در روند روبه‌رو شدن با نظام‌های متفاوت برای ما تله بگذارد. این همان روش تطبیقی است که به ویژه مارک بلوخ به ما توصیه می‌کند و من از آن استفاده کرده و به نگرشِ «دوران - ماندگار» رسیده‌ام. در وضع فعلی دانش، پدیده‌های قابل قیاسی درباره دوره‌ها و جاهای مختلف در اختیار ماست که انسان فکر می‌کند مطالعاتی که ما می‌کنیم صرفاً مقایسه از روی شانس نیست، بلکه بررسی مجموعه‌ای از تجربه‌هاست. بنابراین من کتابی تألیف کرده‌ام که در میان تاریخ، حد واقعی آن، و دیگر علوم بشری قرار دارد.

در تقابل بین مدل‌سازی و مشاهده است که به طور مداوم خود را در تباین میان اقتصادِ بهنجار و اغلب مبادلۀ جاری اقتصادی (که در سده هجدهم به اقتصاد طبیعی شهرت داشت) و یک اقتصاد برتر و پیچیده‌تر (که در آن زمان، اقتصاد مصنوعی خوانده می‌شد) یافته‌ام. قانع شده‌ام که این تمایز ملموس است و در آن‌ها کاسب‌کاران و کارآفرینان، افراد درگیر، و اقدامات و ذهنیت‌ها در سپهرهای متفاوت، یکسان نیستند. و این واقعیت درست است که قاعده بازار، مثلاً در مورد رقابت آزاد، به وجهی که در اقتصاد کلاسیک تعریف می‌شود، گرچه در برخی سطوح قابل مشاهده است، در سطوح بالاتر که عرصه حسابگری و زدوبند است، با تکرار کمتری روی می‌دهد. در این سطح، انسان به حوزۀ سایه وارد می‌شود؛ یک منطقه سایه‌روشن برای ابتکارکننده که به گمان من در بنیان آن، چیزی قرار دارد که در اصطلاح سرمایه‌داری مستتر است. منظور از سرمایه‌داری تجمع قدرت است (تجمعی که تبادل را بیشتر برآمده از توازن قوا می‌داند تا احتیاجات متقابل)، و نوعی زندگی انگلی اجتماعی که مثل دیگر انواع آن ممکن است گریزناپذیر باشد یا نباشد. به طور خلاصه، یک سلسله‌مراتب در جهان تجارت وجود دارد، حتی اگر، همان ‌طور که در تمام نظام‌های سلسله‌مراتبی وجود دارد، طبقات بالاتر نتوانند بدون طبقات پایین‌تر که به آن‌ها وابسته‌اند، به وجود آیند. و نباید فراموش کنیم که حتی در پایین‌تر از ساده‌ترین شکل مبادلۀ آن، چیزی وجود دارد که در مورد نظام کهن گسترده‌ترین لایه‌ بود که به دلیل نداشتن اصطلاحی بهتر، من آن ‌را زندگی مادی خوانده‌ام.

اما آیا خواننده، استفادۀ من از کلمۀ سرمایه‌داری را برای توصیف این لایه زیر سؤال نمی‌برد؛ کلمه‌ای حتی پرسش‌برانگیزتر از تباین بین لایه‌های مختلف اقتصاد؟ کلمه سرمایه‌داری به شکل پخته آن و با نیرویی انفجارآمیز، تا مدت‌ها بروز نکرد، یعنی آغاز سده بیستم. این واقعیت که معنای سرمایه‌داری باید به طور عمیق از تاریخ «حقیقی» تولد آن متأثر شده باشد، مورد بحث نیست؛ اما به شکلی چتربازانه آن را برای دوران ۱۴۰۰-۱۸۰۰ مورد استفاده قرار می‌دهیم. با این کار، آیا من گناه کبیره خارج از تاریخ حرف زدن را مرتکب نشده‌ام؟ حقیقت این است که این قضیه خیلی مرا اذیت نمی‌کند. تاریخ‌نگاران با نگاه به گذشته، کلماتی را برای برچسب زدن و شناسایی مسائل و دوره‌هایی از تاریخ می‌سازند، مانند جنگ‌های صدساله، نوزایی، انسان‌گرایی و اصلاحات مذهبی. من به یک اصطلاح خاص نیاز داشتم تا حوزه‌ای را توصیف کنم که واقعاً اقتصاد بازار نیست، بلکه بر عکس، دقیقاً نقطه مقابل آن است. و اصطلاحی که به طور مقاومت‌ناپذیر خودنمایی می‌کرد دقیقاً سرمایه‌داری بود. به رغم اینکه این اصطلاح تصورات و ایماژهای خاصی را برمی‌انگیزد و با فراموش کردنِ بحث‌های داغی که در گذشته برانگیخته یا حالا برمی‌انگیزد، چرا نباید از آن استفاده کرد؟

با رعایت قواعدی که بر هر نوع مدل‌سازی‌ای حاکم است، در این مجلد با حزم و دوراندیشی از مدل ساده به سوی مدل پیچیده رفته‌ام. آنچه در مشاهده اولیه و بدون هیچ مشکلی هویدا می‌شود، این است که در جوامع گذشته چیزی به نام گردش کالاها یا اقتصاد بازار وجود داشت. در دو گفتارِ اول با عنوان‌های ابزارهای مبادله و بازارها و اقتصاد، بر توصیف بازار، دست‌فروش‌ها، فروشگاه‌ها، نمایشگاه‌ها و بازار سهام -- شاید با تأکید بیش از حد بر جزئیات -- تمرکز کرده‌ام. ضمناً کوشیده‌ام قواعد تبادل را، اگر چنان قواعدی وجود داشته باشد، شناسایی کنم. در دو گفتار بعدی با عنوان‌های سرمایه‌داری برون‌مرزی و سرمایه‌داری درون‌مرزی، به مسائل متفاوت تولید می‌پردازم که به موازات گردش اقتصاد قرار دارد. این دو گفتار همچنین معنای دقیق کلمات بارز را در بحثی که ما آغاز کرده‌ایم روشن می‌کنند: سرمایه، سرمایه‌دار، سرمایه‌داری؛ و در آخر می‌کوشند جایگاه سرمایه‌داری را با توجه به بخش‌های آن مشخص کنند. این گونه نوع‌شناسی، ما را قادر می‌سازد محدودیت سرمایه‌داری را بشناسیم و منطقاً به جوهر آن نیز پی ببریم. ما به این طریق، قلب مشکل را هدف قرار داده‌ایم، اما این پایان مشکلات ما نیست. آخرین گفتار که می‌توان گفت ضروری‌ترین گفتار ماست، یعنی اجتماع یا «رده رده‌ها» به دنبال این است که اقتصاد و سرمایه‌داری را در زمینه کلی واقعیت اجتماعی با چیزی جایگزین کند که خارج از آن هیچ چیز معنای کامل پیدا نمی‌کند.

توصیف، تحلیل، مقایسه و توضیح به معنای این است که در کنار روایت تاریخی قرار بگیریم: معنایش این است که جریان مداوم تاریخ را نادیده بگیریم یا عامدانه قطع کنیم. اما جریان مداوم تاریخ وجود دارد و ما مجدداً آن را در جلد نهایی این کتاب با عنوان چشم‌انداز جهانی ملاقات خواهیم کرد. پس در گفتار حاضر، در مرحله مقدماتی‌تر قرار داریم؛ مرحله‌ای که تداوم زمانی آن مورد توجه ما نیست، بلکه به عنوان ابزاری برای مشاهده، از آن استفاده می‌شود.

البته این اقدام، روش کار مرا ساده نکرد. من هر یک از گفتارهایی را که شما خواهید خواند، چهار یا پنج بار از نو آغاز کرده‌ام. آن‌ها را به عنوان سخنرانی در کالج دو فرانس و کالج مطالعات عالی ارائه داده‌ام. من آن‌ها را از ابتدا تا انتها نوشته و مجدداً بازنویسی کرده‌ام. یکی از دوستانم که زمانی به عنوان مدل در مقابل هنری ماتیس [۱۸۶۹-۱۹۵۴، هنرمند فرانسوی] قرار گرفته بود، روایت می‌کرد که ماتیس عادت داشت یک نقاشی را ده بار آغاز کند و طی چند روز متوالی نتیجه کار را به سطل آشغال بیندازد. تنها آخری را که فکر می‌کرد از سادگی و خلوص برخوردار است نگاه می‌داشت. متأسفانه من ماتیس نیستم. و اصلاً مطمئن نیستم که حتی آخرین نسخه کار من واضح‌ترین باشد، یا به آنچه من فکر کرده‌ام یا فکر می‌کنم نزدیک‌ترین باشد. من خودم را با این بیان مورخ انگلیسی، فردریک دابلیو. میت‌لند [۱۸۵۰-۱۹۰۶، پدر تاریخ حقوق در انگلستان] (۱۸۸۷)، تسلی می‌دهم که «سادگی نتیجه باریک‌بینی فناورانه است؛ و این هدف است و نه نقطه حرکت». امیدوارم که در آخر به این هدف رسیده باشم.


شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
17.۶۱ کیلوبایت
تعداد صفحات
831 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۲۷:۴۲:۰۰
نویسندهفرنان برودل
مترجمفرهنگ رجایی
ناشرانتشارات علمی و فرهنگی
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Civilisation matérielle, économie et capitalisme
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۰۶/۲۸
قیمت ارزی
25 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱۷.۶۱ کیلوبایت
۸۳۱ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
251,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
تمدن و سرمایه داری، سده های پانزدهم تا هجدهم میلادی جلد 2
چرخ های بازرگانی؛ سنجش امکان های بازار و مبادلات
انتشارات علمی و فرهنگی
منتظر امتیاز
251,000
تومان