کتاب راننده تاکسی نوشتهی محمود فرجامی برای نخستین بار در سال 1387 منتشر شد. او در ابیتدای کتاب مینویسد: «نمی دانم این کتاب کی چاپ خواهد شد یا اصلاً چاپ خواهد شد یا نه، و از این رو نمی توانم در مورد زمانی که نمی دانم کی است حرف بزنم، ولی در مورد « الآن » ، یعنی زمستان سال ۸۷ می توانم بگویم که تلقی انتظار عمومی جامعه ما از مقوله طنز مخدوش است. امروزه، طنز مکتوب، و به خصوص طنز مطبوعاتی ما بیش تر عاملی شده برای ریشخندکردن، انتقام گرفتن از دیگران و مجموعه فعالیت های افشاگرانه ای که به «درازکردن» معروف شده است.
شخصا هیچ مشکلی با این چیزها، یعنی ریشخندکردن، انتقام گرفتن و رسواکردن دیگران، در قالب طنز ندارم. چه بسا که بخش مهمی از رسالت طنز در مطبوعات همین باشد و اصولاً در عرصه طنز جز با همین سلاح ها نمی توان به جنگ وقاحت ها، سوءاستفاده ها و نامردمی هایی که هر روز در عرصه سیاست و جامعه ظاهر می شوند رفت. اما سخن آن است که نه این تمام کارکرد طنز است و نه باید باشد. نمی خواهم مثل بزرگ ترها متر و معیار بردارم و انواع طنز و نوشته طنزآمیز را طبقه بندی کنم. نه در این حد هستم و نه به این مترها و معیارها و طبقه ها معتقدم. اما همین قدر می دانم که طنز اگر فقط در خدمت خندیدن به افکار و کردار دیگران باشد (دیگرانی که شاید مستحقش هم باشند) نقش اصلاحی چندانی در جامعه نخواهد داشت. و بر همین اساس گمان می کنم طنزی بهتر و اثرگذارتر است که در کنار رعایت مسائل تکنیکی طنزپردازی، نقایص بزرگ تر و ریشه دارتر انسانی را بنمایاند.
انتشارات نی کتاب راننده تاکسی نوشتهی محمود فرجامی را عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است. محمود فرجامی نویسنده، روزنامهنگار، مترجم و طنز پرداز ایرانی متولد 4 خرداد 1356 است. او از بنیان گذاران «انجمن جهانی طنز فارسی» است و خدمات شایانی را در عرصه طنز ایران ارائه داده است. محمود فرجامی» نخستین مترجم کتاب بیشعوری در ایران است. او نخستین ترجمههای این کتاب را در اختیار ناشران قرار داد، اما نتوانست مجوز چاپ آن را بگیرد. او در اقدامی عجیب و جالب، نسخهی ترجمهشدهی کتاب را بهطور رایگان در فضای مجازی قرار داد و از طرفداران و علاقهمندان خواست تا درصورت تمایل پول یک پیتزا را برای دانلود کتاب پرداخت کنند. طولی نکشید که موج گستردهای از دانلود و پرداخت آنلاین از کتاب بیشعوری شروع شد و در بسیاری از محافل ادبی و اجتماعی حرف از یسشعوری بود. تا این که بالاخره پس از پنج سال تلاش، فرجامی توانست کتاب بیشعوری را بهطور رسمی چاپ و روانهی بازار کتاب کند.
آدم شناس
راننده تاکسی باید آدم شناس باشه، یعنی اصلاً بعد از چند وقت خودبه خود می شه. آدم شناس یعنی کسی که با یه نگاه می فهمه طرفش کیه و چی کارهست.کمترین فایده آدم شناس بودن اینه که آدم راحت میتونه سر حرفو باز کنه و چونه رو گرم کنه و راه رو کوتاهتر. البته تو هر کاری استثناء هم وجود داره.
یه روز دور و برمیدون آزادی بودم که یه یاروی شیک وپیکی گفت: «فرودگاه.» گفتم: «داداش، فرودگاه چارقدم اون طرف تره ولی من ببرمت دو تومن مایه شه.»
معلوم شد منظورش فرودگاه امامه.
گفتم:«دوازده تومن میشه.»
سوار شد و گفت:«اشکالی نداره.»
گفتم:«البته پونزده تومن می برن. از شخصیت شما خوشم اومد گفتم دوازده.»
عینک آفتابی شو برداشت و گفت:«شخصیت من؟ چه چیز شخصیت من به نظر جنابعالی جالب اومد. آقا؟»
گفتم: «همهچی. مثلاً همین که ادکلن به این خوشبویی زدین. آقا بعضی ها سوار میشن بلانسبت بوی سگ گندیده میدن. شکنجهای میشیم تا برسونیم شون. بعضی وقت ها کار به جایی میرسه که به یه بهانهای مثلاً میگم ماشین خرابه، از خیر کرایه میگذرم و پیاده شون میکنم تو مسیر.»
با تعجب پرسید: «حضرتعالی از توی ماشین از کجا تشخیص دادید که بنده چه بویی میدم؟»
گفتم: «دهه، آقا رو... ما دیگه اگه از فاصله یک کیلومتری آدما رو نشناسیم که راننده تاکسی نیستیم. شلغمیم!»
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب راننده تاکسی اثر محمود فرجامی بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستانهای کوتاه و طنز میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 704.۴۲ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 112 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۴۴:۰۰ |
نویسنده | محمود فرجامی |
ناشر |