...من سالکی غریبم که در بُعد، راهِ قُرب میرود و راههای طریقتِ قُرب، از هر سو بر او بسته است! میگویند چرا گلیمِ سیاهِ لعنت از دوش خود نمیاندازی؟ گر بفروشم، برهنه مانَد دوشم! کتاب «آن یای لعنتی»، نوشته عبدالحمید ضیایی، اثری است شامل سی روایت که درباره زندگی، مرگ و تنهایی عینالقضات همدانی نوشته شده. این کتاب، با لحنی شاعرانه و نثری مزین به آرایههای ادبی آشنا و همهفهم، مخاطب را به یک کشف معنوی دعوت میکند. شنیدن «آن یای لعنتی» برای کسانی مناسب است که عاشق ادبیاتند، واژه را میفهمند و دوست دارند به یک بازی پرمعنا و نغز با کلمات و البته دنیای عمیق معنا مهمان شوند. نویسنده در روایت «آن یای لعنتی» بدون آنکه پایش از لبه اعتدال بلغزد و وارد دایره لفاظیهای پرطمطراق و احیانا فقیر از معنا شود، به زیبایی عمل کرده است. او با بهرهگیری از جملات جذاب و گیرایی که گاهی حتی به ادبیات مدرن هم تنه میزند، زندگی، مرگ و تنهایی اندیشمندی را که در قرن ششم هجری از دنیا رفته، مرور میکند. عینالقضات همدانی با نام کامل عبداللهبنمحمدبنعلی میانجی همدانی (۵۲۵–۴۹۲ هجری قمری) محدث، فقیه، حکیم، نویسنده، شاعر و مفسر ایرانی بود. در کتابی که روزهای زیستن او را مرور میکند از درگزینی هم زیاد میشنویم و بد نیست بدانیم که او کیست و چه رد سیاهی در زندگی عین القضات بر جا گذاشته است؟ عینالقضات بر اثر حُسن بیان و نفوذ کلام خود، مریدان بسیاری را در میان بزرگان و گروه کثیری از مردم یافته بود که شیفته مقالات او شده بودند. از جملهی این افراد، عزیزالدین مستوفی اصفهانی، وزیر سلطان سنجر سلجوقی بود. وقتی وزیر سلطان بر اثر دسیسههای ابوالقاسم قوامالدین درگزینی (وزیر بعدی) به حبس افتاد و در تکریت به قتل رسید؛ عینالقضات همدانی به حرمت دوستیای که با عزیزالدین مستوفی داشت، با قوامالدین درگزینی مخالفت کرد و از همین رو، مورد مؤاخذه و غضب وزیر جدید واقع شد. به همین علت بود که قوامالدین، حکم قتل عینالقضات را گرفت و سپس دستور داد تا او را به بغداد بردند و در آنجا به زندان افکندند. عینالقضات در این زندان به تألیف یک کتاب پرداخت که «شکوی الغریب عن الاوطان الی علماءالبلدان» نام دارد. اگر میخواهید با این شخصیت برجسته معنوی بیشتر آشنا شوید، کتاب صوتی «آن یای لعنتی» را با نگاهی متفاوت و صدایی متناسب با متن بشنوید. مهدی زارع تلاش کرده که در آهنگسازی این اثر، موسیقی به کمک معنا بیاید و به ارتقای مفاهیم کتاب کمک کند. او با تفکری هنرمندانه برای تک تک جملات این کتاب موسیقی ساخته و اشعاری که در ابتدای برخی فصلهای این کتاب آمده با آوازخوانی و تلفیق قطعات موسیقی همراه شده که به دلنشینتر شدن این اثر افزوده است. - در نخستین بخش این کتاب صوتی با صدای حسن همایی میشنویم: زبان، از بسیاری خون پیشانیام، در دهان نمیچرخد. ای غیرت مطلق! آغازِ احسان کردی، پس به سرانجامش برسان! دلم را به تمامی در فاصلهی تهیِ انگشتانِ تو نهادم اما تنها رهایم کردی؛ برهنه بر بلندایِ صلیب. مگر نام تو، نشانیِ خانهی من نبود؟ پس چرا راه خانه را از یاد بردهام؟ جامه نمیخواهم! همین تن هم جامهای چرکین است بر بلندای روحم. - سرفصلهای کتاب صوتی «آن یای لعنتی»: * کتاب نخست: چه کفر دلپذیری؟ * کتاب دوم: زیر باران اندوهان * کتاب سوم: بنیآدم، بنیعادت است! * کتاب چهارم: ولی سیاست با ما کار دارد! * کتاب پنجم: اشارتهای دریا ... * موخره، تاوان گشودن رازِ هستی.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 217.۱۸ مگابایت |
مدت زمان | ۰۳:۵۳:۰۶ |
نویسنده | عبدالحمید ضیایی |
راوی | حسن همایی |
آهنگساز | مهدی زارع |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۱۲/۱۳ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
آقای ضیایی میتونه یه اتفاق خیلی خوب باشه در این آشفتهبازار هیاهوهای شهرها... کسیکه با تسلط بر فضا و حالوهوای شعر و ادبیات بهنحو احسن برعهدهی نوشتن متنهایی دلنشین و زیبا درباب عرفان و عاشقی برآمده. گوینده به همراه آهنگساز، بر جذابیت و خواندنیکردن این اثر چندین برابر افزودهاند.
وقتی روضه خون فاز عرفان و کتاب نوشتن برمیداره. اصلا نپسندیدم یه سری جمله قصار و شعر پشت هم ردیف شده بود که حتی دوتا جمله پست سرهم به هم ربط نداشت
فصل آن یای لعنتی و صحبت از زبان ابلیس دو فصل آخر موسیقی متن زیبا و صدای زیباتر و دلنشین راوی اشک در چشمانم جاری کرد.