«چنگال» اولین داستان از مجموعه «روایت آواهای سوپرانو» است. صادق هدایت را به عنوان یکی از مشاهیر سبک ادبی پستمدرنیسم در ادبیات معاصر ایران میشناسند. ما ایرانیها داستان کوتاه را با هدایت خوانده و شنیدهایم. داستانهایی که هنوز هم حرفی نو برای گفتن دارند. مثل داستان «چنگال» که هدایت در آن، جهان زنانه و مردانه را با نگاهی نو و متفاوت به تصویر کشیده است. حالا کتاب صوتی «چنگال» با صدای فیروزه لطفی تا حد زیادی شما را با آن آشنا خواهد کرد. کتاب صوتی «چنگال» درباره یک خواهر و برادر به نام سید احمد و ربابه است که در منزل پدری در زیر سایه زنبابا، روزگار بسیار سختی را میگذرانند و مدتهاست که به فرار از خانه فکر میکنند، اما چیزی مانع از این میشود که آنها به هدفشان برسند. صادق هدایت در این داستان خود هم مثل سایر آثارش نگاهی جدی و نقادانه به افکار متعصبانه، فرهنگ مردسالاری و عقبماندگی اندیشه دارد و جهانبینی خاص خود را در دل داستانپردازی، معرفی میکند. او در همان زمان هم توانسته نگاه متفاوتی به زن داشته باشد، نگاهی که حتی با جامعه ایران قرنِ جدید نیز تطابق دارد و هنوز میتوان از آن استفاده کرد و نقدها سراغشان رفت. - در بخشی از این کتاب صوتی میشنویم: «امروز من آشپزخانه را جارو میزدم، چادرم گرفت به کاسه چینی، همانی که رویش گلهای سرخ داشت، افتاد و شکست... اگر بدانی ننجون چه به سرم آورد... گیسهایم رو گرفت مشت مشت کند... هی سرم را به دیوار میزد، به ننهام فحش میداد. میگفت آن ننه گوربهگوریت، بابام هم اونجا وایساده بود میخندید... سید احمد خشمگین: می خندید؟ هی خندید خندید… میدونی حالش به هم خورده بود. همان جوری که یک ماه پیش شد. بعد یک مرتبه دهنش کف کرد، کج شد. آن وقت پرید ننجون رو گرفت. آنقدر گلویش را فشار داد که چشمهایش از کاسه در آمده بود. اگر ماه سلطان نبود خفهاش کرده بود. حالا فهمیدم ننهمون را چه جور کشت. چشمهای سید احمد با روشنایی سبز رنگی درخشید و پرسید: کی گفت که ننهمون رو اینجور کشت؟ ماهسلطان بود که رفت سر نعش او و میگفت که گیسهایش را دور گردنش پیچیده بود. نمیدونی وقتی که دستهایش را انداخت بیخ گلوی ننجون... سید احمد، همین طور که به او نگاه میکرد، دستهای خشک خودش را مثل برگ چنار بلند کرد، انگشتهایش باز شد و مانند اینکه بخواهد شخص خیالی را خفه بکند دستهایش را به هم قفل کرد.» بسیاری از تحلیلگران ادبیات معاصر معتقدند در این کتاب، نویسنده به نوعی به عقده ادیپ (تمایل پسران به مادرشان و یا خواهرشان، به جای مادر) نیز نگاهی داشته است. شما این اثر را با صدای فیروزه لطفی میشنوید. فیروزه لطفی که از هنرجوبان مدرسه صدا و گفتار به سرپرستی پیام دهکردی بوده، بهخوبی از پس کار برآمده و با لحنی گیرا و بازیهای صدا، داستان چنگالِ صادق هدایت را روایت کرده است. زنان، این نیمی از جمعیت جهان، که بسته به اینکه فرهنگ زمانه در چه اوضاعی به سر ببرد، احساس خوشبختیشان کم یا زیاد میشود، هر یک داستانهایی ناگفته در دل دارند که اگر عیان شود، چه خندهها و گریهها و فریادها و آوازها که شنیده نخواهد شد؛ نوین کتاب در قالب مجموعهای به نام «روایت آواهای سوپرانو» صدای لطیف و گاه حزنانگیز و گاه سرخوشانه جمعی از زنان تاریخ ایران و جهان را منتشر کرده است که داستان پیش رو، یکی از آنهاست.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 22.۰۰ مگابایت |
مدت زمان | ۲۳:۳۵ |
نویسنده | صادق هدایت |
راوی | فیروزه لطفی |
ناشر |