بیشک در ادیان بزرگ و پیشرفته کنونی، یک سلسله مناسک و باورهایی موجود است که ریشه در ژرفای قرون و اعصار دارد و صدها هزار سال است که جزو جداییناپذیر اندیشه و زندگی آدمیان گشته و آنان را به خود مشغول میدارد. اینگونه مناسک و باورها را که به هیچ قوم و نژاد و ملت و دیاری بستگی ندارد ـ میتوان جزو «مناسک بینالمللی ادیان» شمرد، از آنهاست آیینهای قربانی که از کهنترین ادوار، تا به امروز، در سرتاسر جهان بهعنوان یک سنت و عادت دیرین دینی برگزار میگردد.
مراسم قربانی و فرعیات مربوط به آن، آنچنان متنوع و گوناگون است که اگر تمامی آنها را بخواهیم گردآوری نموده، در دفتری ثبت کنیم، بیشک، کتابی پرداخته خواهد شد که دستکم در حجم و قواره، بزرگتر از تاریخ تمدن ویل دورانت.
باری ـ گمان میرود، انسان ابتدایی، نخستین قربانی را بهمنظور تقدیم به خدا و یا خدایان خویش، از جنس خود برگزیده باشد و بعدها انواع گوناگون یافته است، مثل قربانیهای حیوانی، پیشکشی از محصولات زمینی، خون از بینی گرفتن، رگ زدن، حجامت کردن، انگشت بریدن (مانند مردم استرالیا)، دندان کندن، خون شرمگاه در معابد ریختن (مانند یونانیان)، ختنه کردن دختران و پسران (مانند مصریان و عبرانیان)، بیضه کشیدن و خود را اخته ساختن (مانند بابلیان و سومریان)، موی سر تراشیدن و نثار کردن (مثل اعراب)، شکافتن بازوان و با خون آن پیمان بستن (مانند تازیان)، انتحار و خود را در رودهای مقدس غرق کردن و خودسوزی (مثل هندویان و چینیها)، خودکشی و هاراکیری Harakiri (مانند ژاپنیها) و هزاران اعمال دیگر.
پیداست که برافتادن قربانی انسانی یا به عبارت درستتر «تعدیل شدن» آن (زیرا چنانکه نشان خواهیم داد، هنوز هم رسم قربانی انسانی در قسمتهایی از جهان جاری است) بهیکباره و ناگهانی صورت نگرفته است، بلکه رنجهای مصلحان جهان از یک طرف و تعالی فکری و ترقی شعور آدمیان در طی میلیونها سال، از جانب دیگر، مایه تعدیل و تبدیل آن گشته است که در این تحقیق روشن خواهد شد.
این پژوهش که سیر و سفری است در لابلای برگهای تاریخ، در ویرانههای تمدن گمشده، در میان مردمانی که هزاران سال پیش، از جهان رخت بربستهاند و امروزه نسلهای آنان نیز نابود شده است، در دربارها و بارگاههای سلاطینی که فقط نامی از آنها در اوراق تاریخ باقی است، در پرستشگاههایی که در حال حاضر، شناخت درست مکان روزگاران آبادانی آنها نیز مشکل مینماید، همچنین، در میان مردمانی از قبایل نقاط ناآشنا و عقبمانده جهان کنونی در قارههای آسیا، آفریقا، آمریکا و استرالیا و جزایر اقیانوسیه. سفری خونآلود و دیداری جگرخراش که گویای توحش ذاتی و فطری موجودی به نام «اشرف مخلوقات» است.
اما پیش از آنکه به چگونگی نتایج سیاحت خود بپردازیم و سفرنامه خود را عرضه داریم، لازم میآید جهت رفع هرگونه سوءتعبیر احتمالی، یادآور شویم که ممکن است پارهای از اعمال و رفتار در ادیان ابتدایی و دوران جاهلی، مشابه و همانند اعمال و مناسک ادیان بزرگ توحیدی و الهامی و الهی بوده باشد. این امر بدان معنا نیست که خدای نخواسته، پیوندی میان ادیان توحیدی با ادیان مردمان ابتدایی و بتپرستان دوران بعدی وجود داشته و دارد. زیرا اولاً محض شباهت میان دو موضوع یا دو مفهوم، دلیل بر همسان بودن آن دو موضوع و مفهوم نیست. دوم آنکه، برخی از باورهای باطنی و اعمال ظاهری، اگرچه میان ادیان ابتدایی و ادیان توحیدی و الهی ـ شبیه به هماند، اما مقصود و هدف هریک از آنها با دیگری تفاوتهای بسیار دارد و با هزاران برهان عقلی و نقلی نیز نمیتوان آنها را به هم نزدیک ساخت.
از جملهی این رفتار و اعمال، آیینهای گوناگون قربانی است که هم در ادیان الهی جاری است و هم در ادیان خاموش گذشته و میان بسیاری از قبایل عقبمانده و دور از تمدن امروزی وجود داشته و دارد. اما چنانکه خواهد آمد، با اهدافی کاملاً متفاوت، مثل وجوب قربانی حیوانی در اسلام که بنا بهتصریح قرآن کریم در آیه شریفه ۳۲ از سوره مبارکه حج که بهمنظور کمک به تهیدستان و بیچارگان و اطعام فقرا مقرر شده است ـ نه برای تغذیه خداوند ـ چنانکه اعراب چنان میپنداشتهاند، اما در ادیان ابتدایی و برخی از ادیان بزرگ کنونی، جهت تغذیه خداوند است که در فصول کتاب بدان خواهیم پرداخت. و یا سنت پاکیزه ختنه که در دین مقدس اسلام جنبه نظافت تن و نزاکت اجتماع را در خود نهفته دارد، درحالیکه آغازکنندگان آنکه مصریان پنج هزار سال پیش دانسته شدهاند، از آن، گونهای از قربانی اراده میکردهاند که یاد خواهد شد.