فیلم موزیکال بانوی زیبای من را سالها پیش دیدم، بارها و بارها. در آن زمان هیچگاه تصور نمیکردم شاید روزی متن اصلی نمایشنامه را برای ترجمه در دست بگیرم و کلمه به کلمه و جمله به جمله همراه با الیزا و هیگینز پیش بروم. این فیلم، برداشتی است از نمایشنامهی پیگمالیون، نوشتهی برنارد شاو (کتابی که در دست دارید). برنارد شاو نیز این نمایشنامه را تحت تأثیر اسطورهی یونانی پیگمالیون نوشته است. پیگمالیون، پادشاه قبرس، مجسمهساز ماهری بود و مجسمهی زن زیبایی را میسازد و او را گالاتیا (که امروزه نام یکی از قمرهای سیارهی نپتون نیز هست) مینامد. پیگمالیون، عاشق گالاتیا میشود. آفرودیت، ربالنوع عشق و زیبایی، که عشق شدید پیگمالیون به گالاتیا را میبیند، مجسمه را زنده میکند و بر ازدواج آنها اصرار میورزد.