تجربۀ توسعۀ کشورهای آسیای شرقی از این جهت جذاب است که سیاستها و نهادهای این کشورها غالباً از آنچه مردم، از جمله شهروندان همین کشورها «تجربة برتر» میپندارند، فاصله گرفته است. اقتصادهای شرق آسیا (بجز هنگکنگ) به جای پیروی از سیاستهای اجماع واشنگتن (سیاستهایی چون اقتصاد کلان مبتنی بر تورم، سرمایهگذاری و تجارت خارجی آزاد، مقرراتزدایی و خصوصیسازی) از سیاستهای صنعتی و کسبوکار مداخلهگرایانه بهره گرفتند. با ارائۀ مقالات گردآمده در این کتاب بر آنیم تا با افشای حقایقی جدید، با کاربست نظریههایی نامعمول در تفسیر انبوهی از «حقایقی» که بسیار هم مورد پذیرش قرار گرفتهاند و نیز با پیشنهاد سیاستهای نامتعارف، دریچۀ جدیدی بر گفتمان حاضر بگشایم. به همین جهت، این مقالات گاهی مخاطب را شگفتزده میکند، نظم ذهنیاش را آشفته یا علاقه و توجهش را جلب میکند. اما امید داریم مخاطب پس از مطالعۀ این مقالات، از منظری جدید به تجربۀ آسیای شرقی و توسعۀ اقتصادی به طور کلی بنگرد.