کتاب حسرت نمی خوریم نشر ثالث

کره‌ی شمالی سرزمین رازهاست و حسرت نمی‌خوریم کتابی است که تلاش کرده است این راز را بگشاید. این سرزمین جایی است که سال‌هاست مردمش آن‌سوی مدار ۳۸ درجه زندگی‌ای دارند که نه ما در جهان به‌درستی از آن خبر داریم و نه آن‌ها می‌دانند در جهان ما چه می‌گذرد. شاید همین هم باعث شده است بسیاری از مردم این سرزمین فکر می‌کنند یک زندگی عادی دارند. جایی که اینترنت آزادی وجود ندارد هیچ‌کس نمی‌داند آزادی در قسمت‌های دیگر کره‌ی زمین چه معنایی دارد؛ اما آیا مردم در کره شمالی خوشحال‌اند؟ آن‌ها واقعاً رهبرشان را ستایش می‌کنند؟ وضع معیشت مردم چگونه است؟ آیا خبرهایی که از گرسنگی مردم این سرزمین می‌شنویم راست است؟ این‌ها سؤالاتی است که پیداکردن پاسخشان بسیار دشوار است؛ اما کتاب حسرت نمی‌خوریم به تعدادی از آن‌ها پاسخ می‌دهد.

کتاب حسرت نمی‌خوریم، زندگی عادی مردم کره شمالی کتابی است که اولین‌بار با عنوان «Nothing to Envy:Ordinary Lives in North Korea» در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. این کتاب نامش را از فیلمی که در دهه‌ی هفتاد میلادی در این کشور ساخته شد گرفته است. در کتاب  حسرت نمی‌خوریم نویسنده با بیش از صد نفر مصاحبه کرده است که از کره شمالی به کره جنوبی فرار کرده‌اند. او از قحطی دهه‌ی ۹۰ گفته است. از اصلاحات ارزی در ۲۰۰۹ و از مسیری که این افراد برای رسیدن به کره‌ جنوبی طی کرده‌اند. کتاب حسرت نمی‌خوریم جایزه‌ی غیرداستانی بی بی سی را دریافت کرده است و یکی از نامزدهای جایزه‌ی ملی کتاب انگلستان در سال ۲۰۱۰ بود.

باربارا دمیک کیست؟

باربارادمیک روزنامه‌نگار آمریکایی لس آنجلس تایمز است. او در دانشگاه ییل درس‌خوانده است و مدرک لیسانس تاریخ اقتصاد را دریافت کرده است. او به مدت ۴ سال در اروپای شرقی خبرنگار بود و در بوسنی هم کارکرده است. او جوایز مختلفی را دریافت کرده است. مشهورترین اثر این نویسنده حسرت نمی‌خوریم است.

چرا باید کتاب حسرت نمی‌خوریم را بخوانیم؟

حسرت نمی‌خوریم پاسخ بسیاری از سؤال‌های ما درباره‌ی سرزمینی است که انگار دورش حصار کشیده‌اند و دست‌نخورده باقی‌مانده است. سرزمینی که همه می‌دانیم حقوق بشر در آن زیر پا گذاشته شده است و مردم در خفقان کامل زندگی می‌کنند. راز بقای این سرزمین درسی است که بسیاری از مردم جهان برای حفاظت از حقوق خود باید آن را بیاموزند. در این سرزمین چه خبر است؟ چه می‌شود که مردم درد و رنج بسیاری را به جان می‌خرند تا از آن عبور کنند. هرکسی که می‌خواهد جهان اطرافش را بهتر بشناسد و بداند دنیا چگونه کار می‌کند باید این کتاب را بخواند. اگر به این موضوع علاقه‌مند هستید این کتاب را در دسته‌بندی علوم اجتماعی بخوانید. نسخه الکترونیک این کتاب را می‌توانید با ترجمه زینب کاظم خواه در همین صفحه از فیدیبو دانلود کنید. ناشر این کتاب نشر ثالث است.

در بخشی از کتاب حسرت نمی‌خوریم می‌خوانیم

جون - سونگ در تابستانی که برای تعطیلات به خانه رفته بود شاهد اعدامی در ملأعام بود. روزها، صدای کامیون‌هایی می‌آمد که چرخ می‌زدند و زمان و ساعت اعدام را اعلام می‌کردند. سرکرده این مین بان به خانه‌ها سرک می‌کشید و انتظار داشت مردم در این اعدام مشارکت کنند. جون - سونگ علاقه‌ای به این مضحکه‌ها نداشت. او از خون‌ریزی متنفر بود و نمی‌توانست رنج یک انسان یا حیوان را تحمل کند. وقتی دوازده‌ساله بود، پدرش مجبورش کرد یک مرغ را سلاخی کند. وقتی می‌خواست گردن پرنده را در چنگش بگیرد دستانش می‌لرزید. پدرش او را سرزنش کرد که «چطوری می‌خوای مرد بشی وقتی نمی‌تونی این کار رو انجام بدی؟» جون - سونگ به‌خاطر فرمان‌برداری تبر را پایین آورد. از تمسخر پدرش می‌ترسید تا یک مرغ بی‌سر. اما آن شب از خوردن شام امتناع کرد. با این تفاسیر  تماشای مرگ یک انسان برای او قابل‌تصور نبود. با خودش شرط کرد که برای اعدام نرود؛ اما وقتی که زمان موعود فرارسید همسایگان برای تماشا سرازیر شدند، خودش را دید که با جمعیت همگام شده است.

اعدام در محل بارگیری شن کنار رودخانه‌ای بود که از چشمه‌هایی که پاتوق او و می - ران برای پیاده‌روی شبانگاهی‌شان بود خیلی فاصله‌ای نداشت. حدود سیصد نفر جمع شده بودند.

پیشنهادهایی برای علاقه‌مندان به کتاب حسرت نمی‌خوریم

کتاب حسرت نمی‌خوریم از آن دسته کتاب‌هایی است که اجازه می‌دهد چیز بیشتری از کره شمالی بدانیم. اگر شما هم به این دسته از کتاب‌ها علاقه‌دارید کتاب‌های دیگری هم وجود دارند که می‌توانند برایتان جالب باشند. برای مثال آکواریوم‌های پیونگ یانگ اثر پی‌یر ریگولو و کانگ چول هوان یکی از بهترین انتخاب‌هایی است که می‌توانید داشته باشید و کتاب دختری با هفت اسم نوشته‌ی هیون سئو لی چیزهای زیادی از درون این سیستم تاریک به ما می‌گوید. کتاب دیگری که می‌توانید به سراغش بروید فرار از اردوگاه ۱۴ نوشته‌ی بلین هاردن است.

داستان روح گریان من نوشته‌ی کیم هیون هی  که داستان واقعی یک جاسوس زن کره‌ی شمالی است هم یک داستان تکان‌دهنده است که ابعاد مختلفی از پلیدی موجود در رژیم کره‌ی شمالی را به نمایش می‌‌گذارد.