این کتاب، «نجاتبخشی» را مسئله اول معضل فرسودهها در ایران میشناسد و بر آن است که علی رغم کمبود بسیار، تا هنگامی که مسئله «حیات» در میان مسائل بافت فرسوده وجود دارد، هیچ دستگاهی حق ندارد نجاتبخشی را نادیده بگیرد یا حتی در عرض سایر اقدامات قرار دهد.
در عین حال، سازمانهای نوسازی کلانشهرها و شرکت بازآفرینی وزارت راه در انحرافی آشکار از مسئله اصلی، به ارتقای کیفیتهای محیط و معماری معطوف شدهاند که اثری در حفظ جان ساکنان ندارد. گویی مدیران این دستگاههای عریض و طویل با صدها میلیارد تومان اعتبار هنوز نمیدانند که اغلب شهرهای بزرگ ایران و علیالخصوص تهران در خطر زلزله قرار دارند و خانههای فرسوده قبل از همه کمبودها، فاقد سازه مقاوم در برابر زلزله هستند.
این رویکرد، مسئله این کتاب را به مانیفست نوسازی بافتهای فرسوده در ایران بدل می سازد که:
«نجات بخشی، هدف اول و راهبرد اصلی هر نوع مداخله نوسازانه در شهرهاست و سازمانهای نوسازی کشور باید بر اساس آن برنامهریزی و تجدید سازمان شوند. به نحوی که هر وظیفهای جز نجاتبخشی از سازمان نوسازی منتزع شود».