ادبیات پلیسی و داستانهای جنایی یکی از پرطرفدارترین انواع ادبیات در سراسر جهان است. شخصیتهایی مانند خانم مارپل، شرلوک هولمز، کارآگاه مگره و کارآگاه پوآرو بخش جذابی از خاطرات کودکی و نوجوانی علاقهمندان به داستانهای پلیسی و معماهای عجیبوغریب را تشکیل میدهند. آگاتا کریستی یکی از نویسندگانی است که توانسته با آفرینش داستانهایی جذاب و بینظیر جایگاه خود را بهعنوان ملکه جنایت تثبیت کند. داستان آیینه سرتاسر ترک برداشت یکی از بهترین داستانهای این نویسنده است که اگر خواندنش را شروع کنید گذر زمان را متوجه نخواهید شد.
آیینه سرتاسر ترک برداشت یکی از داستانهای آگاتا کریستی است که سال ۱۹۶۲ منتشر شد. عنوان اصلی این داستان «the mirror crack’d from side to side» است و از سری داستانهای خانم مارپل بهحساب میآید. این رمان پس از انتشار نقدهای مثبتی دریافت کرد و توانست نظرات زیادی را به خود جلب کند.
خانم مارپل با زنی به نام هِدِر آشنا میشود و او برایش از آمدن مارینا گرگ بازیگر معروف و همسرش جیسون راد تعریف میکند که ملکی را در منطقه خریدهاند. هدر داستان علاقهی خود به این بازیگر و اینکه سالها قبل حتی زمانی که بیماری مسری سرخجه داشته به دیدار او رفته و از او امضا گرفته است را تعریف میکند.
در ادامهی داستان هدر میمیرد و علت مرگ او خوردن شش برابر دز آرامبخش اعلام میشود اما همهچیز مشکوک است و تحقیقات دربارهی این مرگ ادامه پیدا میکند. در ادامه طی بیست و چهار ساعت دو مرگ دیگر اتفاق میافتد.
داستان آیینه سرتاسر ترک برداشت سوژهی سریالها و فیلمهای مختلفی شده است که یکی از معروفترین آنها اقتباسی در سال ۱۹۸۰ است که الیزابت تیلور در آن نقش مارینا و آنجلا لنزبوری (Angela lansbury) نق خانمش مارپل را بازی کرده است.
آگاتا مری کلاریسا میلر (Agatha mary clarissa miller) که با نام آگاتا کریستی شناخته میشود نویسندهی انگلیسی ماجراهای کارآگاهی بسیار معروف است. او پدری آمریکایی و مادری انگلیسی داشت و سال ۱۸۹۰ در انگلستان به دنیا آمد. او در همین کشور بزرگ شد و در دوران جنگ جهانی اول بهعنوان پرستار در درمانگاه و داروخانه کار میکرد. او در سالهای کار در کادر درمان اطلاعات زیادی به دست آورده بود که بعدها در آفرینش داستانهای جناییاش از آنها استفادههای زیادی میکرد.
او سال ۱۹۱۴ با آرچیبالد کریستی ازدواج کرد و علیرغم اینکه ۱۴ سال بعد از او جدا شد برای همیشه از نام فامیل همسر اولش استفاده کرد. آگاتا کریستی ۶۶ رمان جنایی نوشته است و به خاطر آنها نامش در صدر فهرست پرفروش ترین نویسندهی تمام دورانهاست. کتابهای او به بیش از ۱۰۰ زبان ترجمهشدهاند که آمار بینظیری بهحساب میآيد. بسیاری از کتابهای آگاتا کریستی به شکل فیلم درآمدهاند که از میان معروفترینهایشان میتواند به قتل در قطار سریعالسیر شرق و قطار ساعت ۴:۵۰ دقیقه پدینگتون اشاره کرد. از این نویسنده کتابهای جذابی باقیمانده است که نسخهی الکترونیک بسیاری از آنها را میتوانید از فیدیبو تهیه کنید. از جمله بهترین داستانهای کریستی میتوان به «تله موش»، «راز قطار آبی»، «مرگ بر روی نیل»، «قتل در بینالنهرین»، «ملاقات با مرگ» و «کریسمس هرکول پوآرو» اشاره کرد.
آگاتا کریستی سال ۱۹۷۵ در سن ۸۵ سالگی براثر مرگ طبیعی درگذشت.
کتابهای آگاتا کریستی در ایران نیز مانند سایر نقاط جهان با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده است و تاکنون مترجمان و ناشران مختلفی اقدام به چاپ این آثار کردهاند. مجتبی عبدالله نژاد یکی از کسانی است که بسیاری از آثار کریستی را به فارسی برگردانده است. او پس از انتشار ترجمهاش از کتاب آیینه سرتاسر ترک برداشت دربارهی آثار کریستی گفت: «به نظر من داستانهای پلیسی و بهویژه کارهای کریستی تنها یک جورچین و وسیله سرگرمی نیست، بلکه ساختار آنها برگردان ساختار اجتماعی اروپا در قرن بیستم و نماد یک نوع پارادایم علمی است که وقتی جامعه تغییر میکند داستانهای پلیسی هم تغییر میکند که کریستی هم دچار این تغییر در آثارش میشود. تأکیدم بر این است که اینگونه آثار را نباید صرفاً عامهپسند دید.» ترجمهی مجتبی عبدالله نژاد از کتاب آیینه سرتاسر ترک برداشت را انتشارات هرمس روانهی بازار کتاب ایران کرده است.
داستانهای آگاتا کریستی معماهایی جذاباند که در عین سادگی پیچیدگیهای خاص خود را دارند و همین آنها را به داستانهایی لذتبخش تبدیل کرده است که برای گروههای سنی مختلف مناسباند. میتوانید این کتابها را برای علاقهمند کردن نوجوانان به کتابخوانی به آنها هدیه دهید. آیینه سرتاسر ترک برداشت یکی از داستانهای طولانی آگاتا کریستی است که با جزئیات زیاد نوشتهشده است و میتواند چند ساعتی خواننده را کاملاً سرگرم کند. میتوانید نسخهی الکترونیکی این کتاب را از فیدیبو تهیه کنید و با نصب اپلیکیشن فیدیبو روی تبلت یا گوشی موبایلتان در هر فرصتی که میخواهید از مطالعهی این داستان پلیسی هیجانانگیز لذت ببرید.
خانم نایت سینی صبحانه را روی میز کنار تخت خانم مارپل گذاشت و گفت:
-خب، این هم از این. امروز صبح حالمان چطور است؟ میبینم که پردهها را کنار زدهایم.
این جمله آخری را که گفت، نوعی نارضایتی از لحن کلامش پیدا بود. خانم مارپل گفت:
-من صبح زود بیدار میشوم. تو هم وقتی به سن من برسی، زود بیدار میشوی.
خانم نایت گفت: - خانم بانتری زنگ زد. حدود نیم ساعت پیش. گفتم بهتر است بعداً زنگ بزند، بعدازاینکه صبحانه خوردید. نمیخواستم اول صبح قبل از اینکه صبحانه یا حتی یک لیوان چای بخورید، اذیتتان کنم.
خانم مارپل گفت:
-وقتی دوستانم زنگ میزنند، انتظار دارم خبر کنی.
خانم نایت گفت:
-متاسفم. به نظرم بیملاحظگی بود. حالا بعد از اینکه چای و تخممرغ و نان و کرهتان را خوردید، خودمان زنگ میزنیم که ببینیم چهکار داشته.
خانم مارپل فکورانه گفت:
-نیم ساعت پیش؛ یعنی حدود... ساعت هشت.
خانم نایت دوباره گفت:
-خیلی زود است.
خانم مارپل متفکرانه گفت:
-گمان نمیکنم خانم بانتری این وقت روز زنگ بزند، مگر اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشد. معمولاً صبح زود زنگ نمیزند.
خانم نایت دلداریاش داد و گفت:
-حالا خودتان را ناراحت نکنید. لابد خودش دوباره زنگ میزند، یا اگر مایلید من بهش زنگ بزنم.
خانم مارپل گفت:
-نه متشکرم. بهتر است اول صبحانهام را بخورم که سرد نشود.
خانم نایت با خوشرویی گفت:
-امیدوارم چیزی کم و کسر نباشد.
چیزی کم و کسر نبود. چای را با آب جوش دمکرده بود، تخممرغ را دقیقاً سه دقیقه و چهلوپنج ثانیه آب پز کرده بود، نان را بهاندازه کافی برشته کرده بود، کرهها را به تکههای مساوی تقسیم کرده بود و ظرف کوچک عسل هم توی سینی بود. خانم نایت از بسیاری جهات واقعاً جواهری بود. خانم مارپل صبحانهاش را با لذت خورد. چند لحظه بعد صدای جاروبرقی از طبقه پایین بلند شد. چری رسیده بود.
همراه صدای جاروبرقی، صدای زمزمه آرام و دلنشین یکی از آخرین آهنگهای روز هم شنیده میشد. خانم نایت که آمده بود سینی را ببرد، گفت:
-اصلاً از این کارش که مرتب توی خانه آواز میخواند، خوشم نمیآید. به نظرم دور از ادب است...
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۷۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 301 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۰:۰۲:۰۰ |
نویسنده | آگاتا کریستی |
مترجم | مجتبی عبداللّه نژاد |
ناشر | نشر هرمس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The Mirror Crackd from Side to Side |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 55,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
بنظرم یکی از بهترین ها بود به لحاظ روانشناسی شخصیت ها . شاید مارپل به محبوبیت پوراو نباشه اما طرح داستان خیلی خوب بود.این کتاب فیلم اش هم هست
جالب بود...بازهم چیزی که فکر نمیکردی پیش اومد.منطقی هم بود..فقط خیلی حس کشتن منشی و خدمتکار ایتالیایی رو توسط مارینا درک نکردم
من که به شخصه خانم مارپل رو بیشتر از پوارو دوست دارم ،،
اولین کتاب آگاتا کریستی که تونستم قاتلش رو بفهمم! خیلی تابلو بود که قاتل کیه. با این حال، کتاب بدی نیست
کتاب خوبی بود توضیحات و توصیفات بعضی جاها حوصله سرمیبرد و درکل کتاب طولانی و هیجانش کمتر از کارها دیگه بود
گر چه توضیحات گاهی حوصله سر بر بود ولی مفاهیم حیرت انگیزی داره این کتاب. میتونم بگم خیلی به فکر فرو برد منو
کتابهای اگاتا کریستی طوریه که اگه تا تمومش نکنی ذهنت اروم نمیشه و مدام درگیری
خیلی هیجان انگیز نبود اما قلم آگاتا کریستی و توضیحات و نکات جانبی جالبش کرده بود.
مثل بقیه عالی ودوست داشتنی برای کسانی که داستانهای پلیسی دوست دارند
حس می کنم کتابای خانم مارپل خیلی رو حساب کتاب تر از کتابای پواروئه