نام آگاتا کریستی برای تمام کتابخوانها آشناست. او زنی با ذهنی عجیب و فوقالعاده است که داستانهای جنایی زیادی را خلق کرده است. کتابهای او پر از جزئیات حیرتآورند و خواننده نمیتواند آنها را زمین بگذارد. مرگ خانم مگینتی یکی دیگر از آثار اوست که مخاطبان استقبال بسیار خوبی از آن کرده است. این کتابی است که اگر در دست بگیرید زمین نخواهد گذاشت.
کتاب مرگ خانم مگینتی با عنوان اصلی «mrs mcGintys Dead» اولین بار سال ۱۹۵۲ منتشر شد. این داستان جذاب و خواندنی یکی دیگر از ماجراهای هرکول پوآرو کارآگاه مشهور است که آگاتا کریستی با لحنی جذاب و رازآلود برای مخاطب روایت کرده است.
داستان مرگ خانم مگینتی مانند بسیاری از آثار کریستی با استقبال زیادی از سمت مخاطبان مواجه شده است. سال ۱۹۶۴ در سینما نیز فیلمی از روی این داستان ساخته شد. مرگ خانم مگینتی به بیش از سی زبان مختلف برگردانده شده است و میلیونها جلد از آن فروختهشده است.
خانم مگینتی پیرزنی است که در یک روستای دورافتاده زندگی میکند. داستان با مرگ خانم مگینتی آغاز میشود. مستأجر او به قتل متهم میشود اما هرکول پوآرو معتقد است که این اتهام اشتباه است. ماجرا با مرگ فرد دیگری ادامه پیدا میکند، مرگی که باعث میشود داستان سمتوسوی دیگری به خود بگیرد. حالا پوآرو باید ارتباط بین مرگها و رازی که پشت داستان وجود دارد کشف کند.
آگاتا کریستی، نویسندهی انگلیسی معروف به ملکهی جنایت متولد ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ است. او از پدری آمریکایی و مادری انگلیسی متولد شد اما تا پایان عمر بهعنوان یک انگلیسی زندگی کرد.
دوران جوانی آگاتا کریستی با جنگ جهانی همراه بود و همین باعث شد او بهعنوان پرستار داوطلب کار کند. او مدتی هم در داروخانه فعالیت میکرد که باعث شد با بسیاری از سمها و داروها و ترکیبات آنها آشنا شود. این آموزهها بعدها در نوشتههایش بسیار به کارآمد و قتلهای جالبی را برنامهریزی کرد.
آگاتا کریستی دو بار در طول زندگیاش ازدواج کرد. همسر دومش باستانشناس بود و آن دو باهم برای کشف آثار تاریخی سفرهای زیادی به مناطقی مانند مصر سفر کردند. این سفرها بعدها انگیزهی نگارش تعدادی از داستانهای آگاتا شد.
آثار زیادی از آگاتا کریستی بهجا مانده است که اغلب آنها معماهایی بسیار جذاباند. از میان آثار او میتوان به کتابهای «چهار قدرت بزرگ»، «تلهموش»، «قتلهای الفبایی»، «دست پنهان»، «دختر سوم» و «راز قطار آبی» اشاره کرد. آگاتا کریستی سال ۱۹۷۶ به مرگ طبیعی درگذشت.
آثار آگاتا کریستی در سراسر جهان بسیار مشهورند. بیشتر آثار او در سراسر جهان بارها و بارها ترجمه و منتشرشدهاند، این آثار در ایران نیز با استقبال زیادی مواجه شدهاند. مرگ خانم مگینتی نیز یکی از این کتابهاست. انتشارات هرمس کتاب مرگ خانم مگینتی را با ترجمهی مجتبی عبدالله نژاد عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
ادبیات پلیسی یکی از بخشهای جذاب ادبیات است که مخاطبان زیادی دارد. آگاتا کریستی یکی از کسانی است که آثارش لحظات خوشایندی را برای خوانندگان به وجود آورده است و خیلی از نوجوانها نیز با آثار او کتابخوان شدهاند. مرگ خانم مگینتی یکی از آثار رازآلود و جذاب اوست که میتواند شما را از زمان حال جدا کند و به همراه هرکول پوآرو به کشف یک جنایت جذاب ببرد.
کتاب مرگ خانم مگینتی در دستهی کتابهای داستان پلیسی قرار دارد.
کتاب مرگ خانم مگینتی مناسب برای گروه سنی نوجوانان و علاقهمندان برای داستانهای پلیسی است.
تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 271 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 13 روز بخوانید.
کتاب مرگ خانم مگینتی جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع داستان پلیسی است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند در زمینهی داستان پلیسی زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب مرگ خانم مگینتی اثر آگاتا کریستی بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستان پلیسی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
پوآرو با نفرت اطراف اتاقی را که توی آن ایستاده بود، نگاه کرد. اتاق بزرگی بود، ولی غیر از بزرگی امتیاز دیگری نداشت. پوآرو انگشتانش را روی قفسههای کتاب کشید و چهرهاش در هم رفت. همانطور که حدس میزد پر از گردوخاک بود. با احتیاط روی کاناپه نشست و فنرهای درب و داغون کاناپه فوری پایین رفت. دو تا مبل کهنه هم بود که میدانست وضع بهتری دارد. سگ خشمآلودی که حدس میزد گرسنه باشد، روی صندلی چهارم که ظاهراً راحتتر از بقیه بود، نشست بود و خرخر میکرد.
اتاق بزرگ بود و کاغذدیواریهای کهنه موریس داشت. چند تابلو گراور با موضوعاتی ناخوشایند کجوکوله به دیوار آویزان بود. یکی دو تابلو رنگروغن کوچک هم دیده میشد. روکش صندلیها کهنه و کثیف بود. فرش داخل اتاق طرح زشتی داشت و از چند جا سوراخ بود. وسایل و خرتوپرتهای مختلف توی اتاق ولو بود. میزها چرخ نداشت و دست که میزدی، تکان میخورد و نزدیک بود بیفتد. یکی از پنجرهها باز بود و ظاهراً بسته نمیشد. در موقتاً بسته بود، ولی معلوم بود که بسته نمیماند. جفتش جا نمیفتاد؛ بنابراین با کمترین وزشی باز میشد و باد سرد و سوزدار زمستانی اتاق را پر میکرد.
پوآرو دلش به حال خودش سوخت و با خودش گفت: «اذیت میشوم. خیلی اذیت میشوم.»
درباز شد و سرما و خانم سامرهیز باهم وارد اتاق شدند. خانم سامرهیز نگاهی به داخل اتاق انداخت و بعد در جواب یک نفر در دوردست جیغ کشید:
-چی؟
و دوباره از اتاق بیرون رفت.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۶۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 271 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۰۲:۰۰ |
نویسنده | آگاتا کریستی |
مترجم | مجتبی عبداللّه نژاد |
ناشر | نشر هرمس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Mrs. McGintys Dead |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 80,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اینهم مثل بقبه عالیه و گیج کننده فقط یه مشکلی هست اسامی کارکتراست.من خودم تا بیام حلاجی کنم کدوم به کدومه داستانشون چیه میبینم کتاب تموم شده سختی این کتابای کریستی اسامی شخصیتاست که هم زیادن هم هرکدوم داستان خودشو ن رو دادن.درکنار این مطلب داستان عحیبی بود مخصوصا قاتل که اصلا حتی ۱درصد هم بهش نه فک میکردم نه شک
در این داستان پوآرو از طرف همکار پلیساش مامور میشود تا جزئیات پرونده قتل خانم مگینتی را دوباره بررسی کند. جوانک مستاجر خانم مگینتی به جرم قتل دادگاهی و متهم شده و چوبه اعدام انتظار او را میکشد. پس پوآرو به دهکده کوچک محل جنای ت میرود تا یا قاتل اصلی را پیدا کند یا اینکه از قاتل بودن مستاجر اطمینان حاصل کند.
عالی بود واقعا دوسش داشتم عالی بود واقعا نمیشد حتی یه حدس نزدیک هم زد که قاتل کیه ❤ عاشق کتابای آگاتا هستم واقعا چه ذهنی داشته نویسنده ♥️♥️ کتاب قتل در خانه کشیش کتاب ماجرای اسرار آمیز در استایلز کتاب قتل راجر اکروید کتاب قتل در قطار سریع السیر رو پیشنهاد میکنم خیلی خوبن همشون غیر قابل حدسن
مثل همیشه خیلی باحال بود فقط اشتباه من این بود که داستانهای آگاتا کریستی رو از قوی ترینهاش شروع به خوندن کردم و از این یکی ها کمتر لذت بردم. مرگ در قطار سریع السیر و خطر در خانه آخر رو خیلی بیشتر دوست داشتم.
این داستان هم روایت جداب و متفاوتی داره. یه جمله توسط یک کاراکتر گفته میشه و حتی اگر مثل من پی ببرید که این جمله خیلی مهمه، ولی باز هم نمیتونید حدس بزنید پایان داستان چطودیه (من گذاشتم پای ترجمهای بد!)
خیلی خیلی خوب بود در همه جا کشش لازم رو داتش و هرگز خسته کننده نمیشد و نهایتا به رسم همیشگی قاتل دور از انتظار ترین مظنون بود و ملکه جنایت مارو تا اخر با خودش همراه کرد... از بهترین اثار آگاتا کریستی
کتابی بسیار زیبا، روان، قابل درک از این نوسنده بزرگ ترجمه ی خوبش باعث میشه خواننده مطالب رو به خوبی درک کنه و دنبال کنه... پیشنهاد میکنم این کتاب رو مطالعه کنید. ممنون از فیدیبو
کاش آگاتا کریستی هنوزم زنده بود و می نوشت
کتاب خوبیه،جالبه اگه از سبک جنایی و مرموز و به خصوص مجموعه کارآگاهی پوآرو خوشتون میاد.بهترین کتاب تو این زمینه نیست اما خوندنش لذت بخشه...توصیه میشه...
بالاخره تمومش کردم. خب مثل همه آثار کریستی،جالب و پرکشش.. اعتراف میکنم که باز هم نتونستم قاتل رو حدس بزنم...