علی محمد افغانی نویسندهی کتاب پرآوازهی «شوهرآهو خانم» یازدهم دی ماه ۱۳۰۳ در شهر کرمانشاه به دنیا آمد. پدر و مادرش اصفهانی بودند، اما دست تقدیر خانواده را به کرمانشاه کشانده بود. او تحصیلات دبیرستان را در شهر کرمان به پایان رساند و پس از آن تصمیم گرفت به تهران بیاید تا در رشتهی پزشکی تحصیل کند، مادرش هم برای اینکه فرزندش بتواند روانهی تهران شود طلاهایش را فروخت و پولش را به علی محمد داد. اما دست روزگار او را به دانشکده افسری کشاند. افغانی از سر علاقه و شوق به ارتش نرفت بلکه هدفش این بود که مدتی سرپناه برای زندگی داشته باشد تا بتواند بعدها در دانشکدهی طب قبول شود. علی محمد اما هیچ وقت پزشک نشد. بعد از پایان دانشگاه چون افغانی از دانشجویان ممتاز و پرتلاش دانشگاه بود از دانشکده افسری برای بورس تحصیلی به آمریکا اعزام شد. این سفر برای افغانی فرصتی شد تا با ادبیات انگلیسی و رماننویسی آشنا شود و رفته رفته در این مسیر قدم بردارد و به قول خودش، بداند که رمان چیست.
علی محمد افغانی در سال 1333 زمانی که از آمریکا به ایران باز میگشت به دلیل عضویت در حزب توده توسط ماموران حکومت وقت دستگیر شد و تحت شدیدترین شکنجهها قرار گرفت. طوری که دست چپش مدتها فلج و ناتوان بود. افغانی قبل از زندان هم دستی بر قلم داشت اما کتابی منتشر نکرده بود. این تصادف و زندان رفتن، او را به سمت و سویی کشاند که در نهایت منجر به نویسنده شدن او شد.
افغانی کتاب «تکنیک داستانسرایی» را از آمریکا با خود آورده بود که شیوههای داستاننویسی را از این کتاب یاد گرفت. او میگوید: « اوایل دهه 30 که به آمریکا رفته بودم کتابی را خریدم که بعدها ابراهیم یونسی آن را از من گرفت. این کتاب تکنیک داستانسرایی نام داشت. من بخشهایی از آن را خواندم. به نظرم این ذوق ادبی است که باعث میشود یک نفر نویسنده شود. خیلیها در رشته ادبیات درس خواندهاند و در حوزهی کاری خودشان هم خوب کار کردهاند اما نویسنده نشدهاند». او میگوید «قدری از این کتاب را خوانده بودم که در زندان ابراهیم یونسی آن را از من گرفت. یونسی آدم بااستعدادی بود و انگلیسی را در زندان یاد گرفت».
راست است که میگویند اگر خدا نخواهد برگی به زمین نمیافتد. افغانی و همبندیهایش از جمله «اسماعیل محقق دوانی» پروندهای داشتند که خیلی سنگین نبود اما هر آن ممکن بود حکم اعدامشان صادر شود. همین هم شد و به فرمان شاه محقق دوانی دوست نزدیک افغانی که در زندان با او بود اعدام شد. در دادگاه بدوی افغانی هم محکوم به اعدام شد اما بعد در دادگاه تجدید نظر با یک درجه تخفیف مجازات او به حبس ابد تغییر کرد و به زندان قصر فرستاده شد.
محقق دوانی از افرادی بود که افغانی را تشویق میکرد تا بنوسید و به او گفت «اگر تبرئه شدی و از اینجا بیرون رفتی این جریانات را بنویس». همین تشویقها یا شاید وصیت دوانی به افغانی، دغدغههای نویسندگی را در او بیدار کرد و از این زمان رسالتی سنگین بر دوش او افتاد که باید هر آنچه که اتفاق افتاده بنویسد.
خود افغانی میگوید کتاب معروف شوهر آهو خانم را طی سه سال در زندان نوشته است. شوهر آهو خانم رمان بلندی است که زندگی زن ایرانی را در پستوی محدود خانهها در آن دوره نشان میدهد و از این حیث یکی از آثار برجستهی ایرانی در توصیف وضعیت زنان ایران است. افغانی در مصاحبهای گفته است که «مأموران زندان جلوی نوشتنش را می گرفتهاند و یادداشتهایش را بازرسی می کردهاند، به همین دلیل در هنگام نوشتن یک دیکشنری انگلیسی جلوی خود باز می کرده تا وانمود کند در حال ترجمهی یک کتاب انگلیسی است و کتاب، کتاب خودش نیست».
علی محمد افغانی در ادبیات بیشتر تحتتاثیر آثار «صادق هدایت»، «صادق چوبک» و «محمد علیجمالزاده» بوده است. او کتاب شوهر آهو خانم اثر معروف خود را با سرمایهn>ی خودش در دو هزار نسخه منتشر کرد، جسارتی که باعث شد تا ناشران در آن دوره حیرت زده شوند. خود او در این باره گفته است:«اگر زندان نمیرفتم، ممکن بود نویسنده نشوم» از نظر او بعضی از نویسندگان مثل جک لندن با یک اتفاق ناگهان تبدیل به یک نویسنده میشوند: «مسابقهای را در روزنامهای برای انتخاب بهترین مقاله دربارهی دریا راه انداخته بودند. معلوم است کسی که روی دریا بوده بهتر میتواند دربارهی دریا بنویسد. البته ذوق و قریحهی نویسندگی هم لازم است، اما این قلم را باید کشف کرد. جک لندن هر دو را داشت، یعنی هم تجربهی زندگی روی دریا و هم ذوق و قریحهی نویسندگی، مقالهای دراینباره نوشت که انتخاب شد. بعد هم مسیر زندگیاش عوض شد و افتاد در عرصه داستاننویسی». در واقع همین زندان رفتن افغانی هم تجربهای بود که او را در مسیر نویسندگی قرار داده بود.
علی محمد افغانی تا بهمن 57 در زندان پهلوی بود و با انقلاب مردم و همزمان با سقوط رژیم شاهنشاهی از زندان آزاد شد.
با بررسی داستانهای افغانی میتوان فهمید که او روایتی از اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه و نقد آن را در بستر داستان ارائه میدهد. افغانی شخصیتهای مطرح و اصلی داستانهای خود را از بین زنان انتخاب کرده است به طوری که محوریت اصلی داستانهای او نقش زن در جامعه است. افغانی در داستانهای خود زنانی را به تصویر میکشد که هر کدام با ویژگی خاص خود نمایندهای از یک گروه خاص هستند که با سختیها و محدودیت ها در حال زندگی هستند. در واقع نقش زنان در این داستانها به قدری پررنگ است که نادیده گرفتن آنها ارزش ادبی نویسنده را زیر سوال میبرد. اگرچه زنان رمانهای افغانی زنان فعال در جامعه و بیرون از خانه نیستند اما نقش با اهمیت آنها در خانواده نشان میدهد که نویسنده این شخصیتها را از دل جامعه و پیرامون خود خلق کرده است. افغانی زبانی روان و دلنشین در روایت داستان دارد و توانایی او در نشان دادن دردها و دغدغههای شخصیتها و رشد فکری و دیدگاه آنها به هیچوجه شبیه قالبهای کلیشهای نیست بلکه شبیه آدمهایی هستند که ما در پیرامون خود میبینیم. او معمولا طرح رمان هایش را در ذهنش میپروارند: «همه شخصیتهای داستانهایم در ذهنم هستند و بعد موقع نوشتن رنگ میگیرند». افغانی نویسندهای است که از تجربیاتش به ویژه تجربیات زندگیاش مینویسد. تجربههایی که گاهی با تخیل تلفیق میشوند و نتیجهای راضیکننده برای خوانندگان دارد.»
علی محمد افغانی اکنون سالهاست که به امریکا مهاجرت کرده است و اخیرا زندگینامهی خود را به زبان انگلیسی منتشر کرده است.
علی محمد افغانی زمانی که در زندان رمان شوهر آهو خانم را مینوشت هیچگاه فکر نمیکرد که روزی این رمان به قدری مشهور شود که همه نام او را از کتاب شوهر آهو خانم بشناسند. او در مصاحبهای گفته که هیچگاه فکر نمیکرده این کتاب تبدیل به یک رمان بلند شود « اول میخواستم داستان کوتاه بنویسم ولی بعد که شروع کردم داستان مرا کشید و حاصل کار شد همینی که میبینید».
پنجاه سال بعد از انتشار کتاب شوهر آهو خانم نویسندهی این اثر اذعان دارد که فضای جامعهی آن زمان به شکلی بوده که نگارش چنین رمانی نیاز به دل و جرئت داشته است. افغانی در مصاحبهای نسبت به سوالی با این مضمون پاسخ داد: «از یک طرف سلطهی ادبیات سیاسی، شعاری و از یک طرف مدرنیسم ادبی! وارداتی و این وسط شوهر آهو خانم روایت سادهی رنج زن ایرانی و سنتهای خانوادگی بود و مهمتر این که این رمان را یک افسر تودهای محکوم به اعدام نوشته بود». نویسنده در پاسخ به این سوال که «میخواهم بدانم بعد از نوشتن و انتشار این رمان برای شما دردسری درست نشد؟» گفت:
«البته بعد از نوشتن این رمان من انتظار دردسرهای بدی را میکشیدم و گاهی دوستانم میگفتند منتظر باش! میدانید که این طور دردسر ها میتوانست به شکلهای مختلف باشد. از یک اتهام بیمورد یا با موردی که به تو بزنند یا یک ماشین تصادفاً!! در خیابان تو را زیر بگیرد، این کارها برای دستگاه راحت بود، حتی میتوانستند نگذارند کتاب منتشر بشود. همهی این ترسها را داشتم».
استقبال مردم از کتاب شوهر آهو خانم به قدری زیاد بود که افغانی پس از آزادی از زندان رمان دوم خود «شادکامان دره قره سو» را نوشت. افغانی تا ده سال بعد چیزی ننوشت و برای تامین هزینههای زندگی مدتی موقت در یک شرکت ژاپنی مشغول به کار شد. «بوتهزار»، «محکوم به اعدام»، «دکتر بکتاش»، «همسفرها»، «دختردایی پروین»، «صوفی صحنه، دزد کنگاور»، «سیندخت» و «بافته های رنج»، «دنیای پدران و فرزندان»، «حاجالله باشی» و «خداحافظ دخترم» و «شلغم میوه بهشته» از آثار دیگر محمد علی افغانی هستند که از میان آثار او کتابهای «شوهر آهو خانم»، «بافتههای رنج»، «محکوم به اعدام»، «شادکامان دره قره سو» و «شلغم میوه بهشته» برای خرید و دانلود در فیدیبو قرار گرفته است.