کتاب صوتی هوش عاطفی نشر انتشارات کتاب‌سرای نیک

آیا ضریب هوشی سرنوشت ما را تعریف می‌کند؟ «دانیل گلمن» نویسنده‌ی کتاب «هوش عاطفی» معتقد است دیدگاه ما درباره‌ی هوش انسانی بسیار محدود است و احساسات ما نقش اصلی را در هنگام فکر کردن، تصمیم‌گیری و موفقیت فردی ایفا می‌کند.

خودآگاهی، کنترل تکانه‌ها، پافشاری، انگیزه، هم‌دلی و مهارت اجتماعی، ویژگی‌هایی هستند که افراد موفق را برجسته می‌کند. «دانیل گلمن» در این اثر با رویکرد جدید نسبت به معماری مغز که در واقع زیربنای احساسات و عقلانیت است، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان هوش هیجانی را پرورش داد و آن را تقویت کرد.

درباره‌ی کتاب صوتی هوش عاطفی

کتاب «هوش عاطفی» به قلم دنیل گلمن با عنوان انگلیسی «Emotional Intelligence» برای اولین بار در سال 1995 منتشر شد. این کتاب درباره‌ی هوش عاطفی و تاثیر آن در زندگی روزمره و جامعه صحبت می‌کند. کتاب به طور کلی از 5 بخش تشکیل شده است.

بخش اول کارهای غیر منطقی انسان را با رویکرد عصب‌شناسی توضیح می‌دهد

بخش دوم هوش عاطفی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد

بخش سوم کاربرد هوش عاطفی را در محل کار، زندگی مشترک و مراقبت‌های پزشکی بیان می‌کند

بخش چهارم به پرورش هوش عاطفی در کودکان می‌پردازد و راهکارهایی را به والدین آموزش می‌دهد

بخش پنجم به هزینه‌هایی که بی‌سوادی عاطفی به جامعه تحمیل می‌کند صحبت می‌کند و ویژگی‌های یک برنامه‌ی مناسب برای آموزش سواد عاطفی را بیان می‌کند.

دانیل گلمن کتاب خود را با موضوع ضریب هوشی آغاز می‌‌کند. به اعتقاد گلمن، ضریب خوشی در بهترین حالت می‌تواند 20 درصد (IQ) در موفقیت انسان تاثیر بگذارد و 80 درصد باقیمانده به هوش عاطفی (EQ) بستگی دارد. در حال حاضر ترندهای جهانی باعث شده است جوانان پیش از گذشته با مشکلات عاطفی دست و پنجه نرم کنند. این موضوع می‌تواند عواقب جدی مانند جرم، اعتیاد و بیماری‌های روانی به همراه داشته باشد. مدارس نیز آن طور که باید جوانان را برای آشفتگی‌های عاطفی آماده نمی‌کند. مشکل دیگری که دانیل گلمن در این اثر به آن پرداخته است، عدم آگاهی جمعیت بزرگ‌سال از هوش عاطفی است. چرا که آنها هم درباره‌ی این موضوع آموزشی دریافت نکرده‌اند. هدف گلمن از نگارش کتاب «هوش عاطفی» کمک به مردم در زمینه‌ی‌ «هوش هیجانی» و راهکارهایی درباره‌ی آموزش سواد عاطفی است.

 

ترجمه‌ی کتاب صوتی «هوش عاطفی» را حمیدرضا بلوچی به زبان فارسی برگردانده و انتشارات کتابسرای نیک آن را عرضه کرده است. حجم کتاب صوتی «هوش عاطفی» 390 مگابایت بوده «باران» آن را روایت کرده است.

فصل‌های کتاب صوتی هوش عاطفی

کتاب هوش عاطفی از 5 بخش و 16 فصل تشکیل شده که عبارتند از:

بخش اول: مغز عاطفی بشر

فصل اول: نقش عواطف و احساسات در زندگی

فصل دوم: کالبدشکافی یک تسخیر هیجانی

بخش دوم: سرشت هوش عاطفی

فصل سوم: وقتی که تیزهوشی به حماقت می‌انجامد

فصل چهارم: خودت را بشناس

فصل پنجم: اسیر خشم و شهوت

فصل ششم: استعداد خارق‌العاده

فصل هفتم: ریشه‌های وحدت و همدلی

فصل هشتم: مهارت‌های اجتماعی

بخش سوم: کاربرد هوش عاطفی

فصل نهم: دشمنان درونی

فصل دهم: اداره‌ی امور با قلب

فصل یازدهم: تاثیر ذهن بر جسم

بخش چهارم: دوران کودکی، فرصت استثنایی برای یادگیری درس‌های عاطفی

فصل دوازدهم: خانواده نخستین مدرسه‌ی یادگیری عواطف

فصل سیزدهم: شوک‌های عاطفی و یادگیری مجدد درس‌های عاطفی

فصل چهاردهم: مزاج جنبه‌ی تقدیری ندارد

بخش پنجم: سواد عاطفی

فصل پانزدهم: ارزش سواد عاطفی

فصل شانزدهم: آموزش عواطف و احساسات

درباره‌ی دانیل گلمن نویسنده کتاب هوش عاطفی ‌

دانیل گلمن (Daniel Goleman) یکی از تاثیرگذارترین متفکران عصر حاضر، روانشناس بالینی و یک روزنامه‌نگار برجسته است. او به مدت 12 سال به در نیویورک تایمز مشغول به کار بود و نگارش مقالاتی در حوزه‌ی ارتباط با مغز و علوم رفتاری را بر عهده داشت. دانیل گلمن یکی از افرادی است که مفهوم «هوش عاطفی» را معرفی کرد و توانست آن را در حوزه‌های مختلف ترویج دهد.

دانیل گلمن در سال 1946 در کالیفرنیا و در خانواده‌ای تحصیل کرده به دنیا آمد. دانیل گلمن بیشتر تحصیلات خود را با استفاده از بورسیه‌ی هاروارد در رشته‌ی روانشناسی در هند گذراند و همان‌جا با آموزه‌های فلسفی هند آشنا شد. او اولین کتابش را در سفر به هند و سریلانکا نوشت.

کتاب «هوش هیجانی» موفق‌ترین و پرفروش‌ترین اثر گلمن به شمار می‌آید که به مدت یک سال و نیم در لیست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت و به بیش از 40 زبان ترجمه شده است. از دیگر آثار او که به فارسی ترجمه شده است می‌توان کتاب‌های «تمرکز»، «هوش اجتماعی»، «هوش هیجانی در رهبری و مدیریت سازمانی» را نام برد.

در بخشی از کتاب صوتی هوش عاطفی می‌خوانیم

در گنجينه احساسات آدمی، هر احساس (همان طور که ساختار زیست شناسانه متفاوت آن نشان می‌دهد) نقش یگانه‌ای را ایفا می‌کند. محققان به کمک روش‌های جدیدی که امروزه برای نگریستن به درون بدن و مغز آدمی ابداع شده‌اند، توانسته‌اند به جزئیات روان‌شناسانه بیشتری در مورد این‌که چه طور هر احساس، بدن را برای نوع خاصی واکنش آماده می‌کند، دست یابند:

احساس خشم باعث می‌شود خون به طرف دست‌ها جریان یابد و در دست گرفتن سلاح یا ضربه زدن به دشمن آسان‌تر صورت بگیرد. ضمنا ضربان قلب هم افزایش می‌یابد و ترشح هورمون‌هایی مل آدرنالین باعث تولید انرژی کافی برای تهاجم می‌شود

احساس ترس باعث می‌شود خون به طرف عضله‌های بزرگ مثل عضلات پا، برود و فرار را آسان‌تر کند. به همین خاطر است که به هنگام ترس، رنگ چهره مثل گچ سفید می‌شود و زیرا  خون به طرف پاها جاری شده است (در این لحظات حس می‌شود خون سرد شده است). در همین موقع بدن برای مدتی کوتاه سرد می‌شود. شاید برای مقایسه با فرار، واکنش بهتری است یا نه. مراکز احساسات در مغز، ترشح هورمون‌های مختلفی را دستور می‌دهند تا بدن را به حالت هوشیاری کامل درآورند و آن را برای هر عملی آماده توجه روی دست‌ها متمرکز می‌شود تا در حد امکان واکنش مناسب‌تری انجام دهند.

در هنگام شادی، آن بخش از مغز که بازدارنده احساسات منفی است فعال و انرژی بدن زیاد می‌شود و مراکزی در مغز که اندیشه‌های نگران کننده را تولید می‌کنند از فعالیت بازمی‌ایستند. اما هیچ تغییر خاصی در فیزیولوژی بدن وجود ندارد که سکون و رامش را به ارمغان بیاورد تا بدن بتواند هر چه سریع‌تر از برانگیختگی بیولوژیکی ناشی از احساسات ناخوشایند رهایی یابد. این وضعیت موجب استراحت کلی بدن می‌شود و آن را برای انجام هر فعالیتی آماده می‌کند و شور و اشتیاق لازم را برای حرکت به سوی اهداف عالی‌تر در اختیارش قرار می‌دهد.

عشق، مهربانی و رضایت جنسی، نوعی برانگیختگی خودمختار ایجاد می‌کنند که در واقع نوعی مقابله فیزیولوژیک با واکنش « جنگ یا گریز» است که در هنگام ترس یا خشم بروز می‌کند. اين الگوی پاراسمپاتیک که واکنش « آرمیدگی » لقب گرفته. مجموعه‌ای از واکنش‌های موجود در سراسر بدن است که نوعی آرامش و رضایت خاطر را به وجود می‌آورد و همکاری و تعاون در بخش‌های مختلف بدن را تسهیل می‌بخشد.

در هنگام تعجب، با بردن ابروها، میدان دید را وسیع‌تر می‌کند و همچنین باعث می‌شود نور بیشتری به شبکیه چشم برسد.