لقب شخصیتی در قرآن که اختلافهای اساسی دربارۀ هویت، دورۀ تاریخی و جزئیات سرگذشت او بحثهای پردامنهای را در منابع اسلامی در پی داشتهاست. چون از دیرباز باور عمومی بر آن بوده که ذوالقرنین اسکندر مقدونی (حک: ۳۵۶ـ۳۲۳ق م) است، بخشی از مطالب مربوط به ذوالقرنین در منابع اسلامی و ایرانی، بهویژه اسکندرنامهها، چیزی جز اطلاعات منابع تاریخی و افسانهها و اسطورهها دربارۀ اسکندر نیست. اما این مقاله دربارۀ بازتاب شخصیت ذوالقرنین، بهویژه تعیین هویت او، در منابع اسلامی است و به اسکندر نیز فقط در همین چهارچوب پرداخته خواهد شد. همچنین در دوره اخیر برخی کوروش هخامنشی (حک: ۵۹۹ـ۵۳۰ق م) را ذوالقرنین دانستهاند، که جزئیات تاریخی و بحثهای باستانشناختی مرتبط با او خارجاز موضوع مقاله حاضر است. افزونبراین، در برخی منابع هویت یأجوج و مأجوج و تعیین محل جغرافیایی سد ساخته ذوالقرنین در برابر آنها یکی از مسائل اصلی مرتبط با ذوالقرنین بوده و بهتفصیل از آن بحث شدهاست، که این بحثها بخشی جنبی از این مقاله خواهد بود.
براساس معنای مشهور «قَرن» در زبان عربی (شاخ)، ذوالقرنین را میتوان بهسادگی «صاحب دو شاخ» ترجمه کرد، اما با توجه به دیگر معانی ذکرشده همچون گیسو، قسمت فوقانی یا فَرق سر، کناره قرصخورشید، دوره زمانی محدود معادل سی یا هشتاد سال، و مردم اهل یک زمان، و نیز بسته به اینکه این لقب بر چه شخصیتی منطبق شده باشد معانی نمادین و وجوه نامگذاری مختلفی را برای ذوالقرنین ذکر کردهاند. بررسی لغوی و ریشهشناختی واژه قرن در زبانهای سامی نشان میدهد که معانی این واژه در زبانهای اکدی و عبری و سریانی با معنای آن در زبان عربی، بهویژه شاخ، تقریباً یکسان است و در همه این زبانها واژه قرن و مشتقات آن بهنوعی با مفهوم قدرت و شوکت پیوند دارد.
بحث دربارۀ ذوالقرنین در فرهنگ اسلامی از قرآن سرچشمه میگیرد که این نام سه بار در داستان او در قرآن آمدهاست؛ هرچند پیش از قرآن مفهوم ذوالقرنین بهمعنای «صاحب دو شاخ» با لفظ عبری «قرانئیم» در متون مقدس یهودیان سابقه داشته و در یکی از رؤیاهای دانیالنبی از قوچی با دو شاخ سخن رفتهاست. بنابر باب هشتم کتاب دانیال نبی، او در رؤیا میبیند که قوچی با دو شاخ بلندش به سمت مغرب و شمال و جنوب شاخ میزند و هیچ حیوان وحشی نمیتواند در برابر او مقاومت کند؛ ناگهان بز نری با تکشاخی میان چشمانش به او حمله میکند، هر دو شاخش را میشکند و او را از بین میبرد. جبرئیل رؤیای دانیال را این گونه تعبیر میکند که آن قوچ پادشاهان ماد و پارس است و آن بز نر پادشاه یونان. همچنین در شعر عربی پیش از اسلام، تعبیر ذوالقرنین در اشاره به برخی پادشاهان یمن و حیره بهکار رفته، چنانکه مُنذربن ماء السماء لَخمی، ملقب به صَعب، ذوالقرنین خوانده شده و در شعر امرؤالقیس ذوالقرنین ظاهراً در اشاره به همین صعب بهکار رفتهاست.