دنیای شیشهای و آرام کتی در آن نیمه شب برای همیشه درهم شکست و او را با حقیقتی وحشتناک روبه کرد. رمان جنایی کودک را به من بده را مل مکگرات به رشتهی تحریر در آورده است. این رمان روانشناختی و هیجان انگیز پر از ماجراهای غیرقابل پیشبینی است که مخاطب را ساعتها با خود همراه میکند. این رمان پرکشش یکی از پرفروشترین کتابهای یو اس اس تودی معرفی شده است.
این کسی نبود که ما قصد داشتیم. پس چگونه بود که به اینجا رسیده بودیم؟ داستان از یک خانوادهی خوشبخت سه نفره آغاز میشود که در یک شب با صدای زنگ در از خواب برمیخیزند و پلیس با خبر مرگ لیلی، مادر روبی، زندگی شیرین آنها را برای همیشه خراب میکند. کت یک روانشناس عصبی است که بر روی کودکان آسیب دیده تحقیق میکند. وقتی که دختر بی نام و نشان همسرش روبی، وارد خانوادهی آنها میشود، تام و دختر مشترکشان فریا به سختی میتوانند با آن کنار بیایند و مشکلات زیادی در زندگی آنها به وجود میآید. اما این اتفاقات تقصیر چه کسی است؟ روبی یا تام ؟
ماجراها و اتفاقات ناخوشایندی در طول داستان رخ میدهد که کت را از حضور رابی در خانه و کنار فریا نگران میکند. تام که خود مقصر تمام این اتفاقات است هیچ کمکی به بهبود اوضاع نمیکند و ماجرا پیچیدهتر از قبل میشود. او کت را دیوانه جلوه میدهد و کارهای او باعث میشود دیگران نیز او را فردی خشن و دیوانه بدانند. در نهایت کت از خانه فرار میکند و به دنبال کشف ماجرا میرود.
کتاب «کودک را به من بده» از دو بخش و سی و سه فصل تشکیل شده است. مل مکگرات با قلم جادویی خود داستانی پیچیده را با قلمی ساده و گیرا به تصویر کشیده است.
مل مکگرات در سال 1964 در انگلیس متولد شد. او نویسندهی کتابهای غیرداستانی، رمانهای جنایی، روزنامه نگار، معلم و برگزار کننده رویداد و سخنران است. مل مکگرات دوران کودکی پر سفری را پشت سر گذاشته است. او در دوران کودکی بارها و بارها به همراه خانواده در شهر و کشورهای اروپایی زندگی کرده است. مل مکگرات تحصیلات خود را در رشتههای فلسفه و سیاست و اقتصاد ادامه داد و مدرک خود را از دانشگاه آکسفورد اخذ کرده است.
مل مک گرات نویسندگی را در سال 1995 آغاز کرد. اولین اثر او تحت عنوان «متل نیروانا» در سال 1996 منتشر شد و جایزهی جایزه جان لوللین رایس را از آن خود کرد. این کتاب دربارهی جنبش عصر نو و سفرنامهی او در ایالتهای مختلف آمریکا است. او در دیگر کتابهای غیر داستانی خود به موضوعاتی نظیر عصر اطلاعات، تاریخ اجتماعی انگلیس در قرن بیستم و جابجایی قطب شمال پرداخته است. اما نام مل مکگرات بیشتر با آثار جنایی و ترسناکش شناخته میشود. او تاکنون یک مجموعهی سهگانه و یک کتاب مستقل جنایی و ترسناک را به رشتهی تحریر درآورده است. جدیدترین اثر او با نام کودک را به من بده در سال 2017 منتشرشد.
مل مک گرات علاوه بر نویسندگی تهیهکنندهی برنامههای مستند تلویزیونی است و در شبکهی دیسکاوری چنل به عنوان مجری حضور داشته است. او همچنین با روزنامههای معتبری نظیر گاردین، تلگراف و وال استریت ژورنال همکاری داشته است.
اصغر اندرودی متولد سال 1329 است. او یکی از پیشکسوتهای عرصهی ترجمه و ویراستاری است. و تاکنون بیش از 40 عنوان کتاب را در زمینههای مختلف آثار زیادی در زمینهی ادبیات کودک و بزرگسال، روانشناسی، کارآفرینی ترجمه کرده است. از آثار ترجمه شده توسط اصغر اندرودی میتوان به کتابهای «سکوت برهها»،«قدرت عادت»، «باهوشتر، سریعتر،بهتر» و «ابله» اشاره کرد. انتشارات البرز در سال 1396 «کتاب کودک را به من بده» را با ترجمهی اصغر اندرودی عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است.
کتاب کودک را به من بده در دستهی کتابهای داستانی و روانشناختی قرار دارد. این کتاب برای گروه سنی بزرگسال مناسب است. تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 408 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 20 روز بخوانید. کتاب کودک را به من بده جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع روانشناسی و داستانهای انگلیسی است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند در زمینهی ادبیات انگلیسی قرن 21ام و روانشناختی زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.
درمانگر پس از بیماری من اعلام کرد شما به پیامدها اعتماد کردهاید. خب. اجازه دهید این گفته را کنار بگذاریم و به اين نگاه کنیم. زیرا من قضیه را این گونه میبینم. اکنون زنده بودن؛ در این زمان، در این جهان، درحالی که امکان دارد در هر صبحی، چشم از خواب باز کنید و با ورشکستگی مالی، یا شورش، یا دریافتن این امر رویارو شوید که مردی که با او ازدواج کرده اید. کسی نیست که تصور می کردید. یا آنکه شما فردی نیستید که گمان میکردید باشید. بایستی شما را خل وچل کرده باشد. نه اعتماد کردن به پیامدها.
مدیر من در دورهی دکتری زمانی به من گفت، به هیچ چیز اعتماد نکن به جز دلیل و مدرک.
درحالی که در ایستگاه اتوبوس برای رفتن به منزل کلر منتظرم، این توصیه را در ذهن دارم.و دلواپس هستم. امشب. در این دیروقت، هر کسی که با کوله پشتی بزرگی دیده شود که در این دوروبر پرسه میزند. هدفی است. چه برای گروه تبهکار و چه برای پلیس. من اکنون، از نظر فنی، ناقض احکام محافظت از خشونت خانگی هستم. هنوز امکان دارد نیکلاس فریک مرا لو بدهد. اگر پلیس دریابد که به خانه برگشتهام يا حتی به دانستررد، آنان حق دارند مرا دستگیر کنند. از این رو تصمیم دارم ناپدید شوم دست کم تا فردا که میتوانم آنی، تعمیرکار آبگرمکن را ملاقات کنم.
جایی، نه چندان دور شورش و آشوب بار دیگر آغاز شده است. بالگردهای پلیس بیرون آمده اند و هوا پر است از صدای وزوز آژیرها. اتوبوسی از دوردستهای هالندهیل پدیدار میشود و راهش را با رشتهای از تغییر مسیرها و پر سروصدا ادامه می دهد راننده در تقاطعها و پشت چراغ های راهنمایی ناآشنا توقف حرکت میکند. خیابانهای اصلی شهر دستخوش اتصالی شدهاند. این امر در مغز رخ میدهد. همه چیز از حرکت باز میایستد. سپس مسیرهای عصبی جایگزین, آرام آرام و به تدریج پدیدارمی شود. چندان طول نمی کشد که شهر راه خود را از دوروبر آسیب ها می گشاید. مسیرهای جدید باز میشود و ترافیک در امتدادشان جریان می یابد.
اگرچه، درحال حاضر رفتن به خانه سفری است طولانی تا زمانی که برگردم، کلر به اتاق خود رفته است. بر بالای كاناپهی تختخواب شده ملافهای مچاله شده قرار دارد و یادداشتی با این مضمون که مقداری سالاد ماکارونی سرد و یک بطری نوشیدنی در یخچال موجود است.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب کودک را به من بده اثر مل مکگرات بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی رمان و ادبیات انگلیسی قرن 21ام میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۳۹ مگابایت |
تعداد صفحات | 408 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۳:۳۶:۰۰ |
نویسنده | مل مک گرات |
مترجم |