
«پدرم همیشه میگفت که ما به این دلیل زندگی میکنیم که آماده بشیم که تا مدت درازی مرده باشیم.»
جملهای که خواندید از کتاب گور به گور نوشتهی ویلیام فاکنر بود. این کتاب داستان یک خانوادهی آمریکایی در مواجهه با مرگ را تشریح میکند که خوانش آن بسیار لذت بخش است.
.jpg?width=700)
کتاب گور به گور نوشتهی ویلیام فاکنر برای نخستین بار در سال 1930 منتشر شد. عنوان اصلی این کتاب «جان که میدادم» یا «As I Lay Dying» است که برگرفته شده از کتاب ششم ادیسهی هومر است. متن این کتاب مانند بیشتر داستانهای این نویسنده خوانش سختی دارد اما فاکنر با استفاده دقیق از نمادها و شخصیتها توانسته است که خط داستان را به خوبی منتقل کند. شخصیتهای این داستان انسانهای ساده و روستانشینی هستند که در حاشیهی ایالت می سی سی پی زندگی میکنند. موضوع کتاب رابطهی تنگاتنگی با مرگ دارد.
کتاب گور به گور داستان خانوادهای روستایی است که در جریان انتقال جنازه مادرشان به شهری دیگر روایت میشود. مادر خانواده وصیعت کرده است که شهر خودش و در کنار خویشاوندانش به خاک سپرده شود. داستان از زبان پنج راوی روایت میشود.
ویلیام فاکنر (William Faulkner) (که گاهی به اشتباه ویلیام فالکنر تلفظ میشود) نویسندهی آمریکایی کتاب خشم و هیاهو در میسیسیپی بهدنیا آمد و در همانجا نیز مرد. ویلیام فاکنر یکی از مشهورترین رماننویسان قرن نوزدهم به شمار میآید. او در سال 1949 برای تاثیرگذاری هنرمندانه و قدرتمندش در نوشتن رمان مدرن، برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. نام فاکنر به عنوان بزرگترین رماننویس بین دو جنگ جهانی در تاریخ ادبیات جهان ثبت شده است.
سخنرانی ویلیام فاکنر در مراسم اهدای جایزه نوبل بسیار به یادماندنی و تاثیرگذار بود:« این لحظه را چون بلند جایی بدانم، که از فراز آن صدایم به گوش مردان و زنان جوانی خواهد رسید که هم اکنون خود را وقف این درد و تلاش کردهاند و آن را که روزی اینجا به جای من خواهد ایستاد، در میان خود دارند. تراژدی ما امروز، ترسی جسمی، جهانی و همگانی است و آنچنان دیرپاییده است که اکنون حتی میتوانیم آن را بر خود هموار کنیم. این زنان و مردان باید به خود بیاموزند که ننگی پستتر از ترسیدن نیست؛ و چون این را آموختند ترس را یکسره فراموش کنند.»
ویلیام فاکنر در کارنامهی ادبیاش حدود سیزده رمان و تعداد زیادی داستان کوتاه دارد. «خشم و هیاهو»، «گور به گور» و « آبشالوم، آبشالوم!» مشهورترین رمانهایش هستند و «شاخه گلی برای امیلی» و «سپتامبر بیپایان» را بهترین داستان کوتاههای او میدانند. آثار فاکنر را مترجمان بزرگی مثل ابوالحسن نجفی، نجف دریابندری و بهمن شعلهور به فارسی برگرداندهاند.
نجف دریابندری نویسنده و مترجم ایرانی در سال 1308 در آبادان به دنیا آمد. او دورهی ابتدایی و دبیرستان را در آبادان گذراند و در سال سوم دبیرستان تحصیل را رها کرد و به سراغ کار رفت. حضور انگلیسیها در آبادان و تردد آنها در سطح شهر سبب شد تا نجف زبان انگلیسی را به خوبی بیاموزد و حتی به دنبال یادگیری آن به صورت حرفهای برود. او در سال 1332 نخستین کتاب خودش را که شاهکار جاودان ارنست همینگوی، وداع با اسلحه بود، ترجمه کرد و برای انتشار به تهران فرستاد. او همزمان با انتشار کتابش به دلیل فعالیتهای سیاسی به زندان افتاد و در زندان به فلسفه علاقمند شد. در مدتی که در زندان بود کتاب تاریخ فلسفهی غرب نوشتهی برتراند راسل را ترجمه کرد و در نهایت در سال 1337 از زندان آزاد شد. بعد از آزادی از زندان به عنوان سردبیر انتشارات فرانکلین مشغول به کار شد و در آنجا آثار مهمترین نویسندگان آمریکایی را به فارسی برگرداند. فعالیتهای نجف دریابندری در حوزهی ترجمه سبب شد که او جایزهی تورنتون وایلدر را از دانشگاه کلمبیا دریافت کند.
انتشارات آوانامه کتاب صوتی گور به گور را با ترجمهی نجف دریابندری عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است. ابداع کتابهای صوتی یکی از تاثیرگذارترین اتفاقاتی بود که در قرن اخیر رخ داده است. این روزها که زندگیها به شدت ماشینی شده است کمتر کسی زمان کافی برای مطالعه پیدا میکند. کتابهای صوتی به دلیل سهولت استفادهشان میتوانند اوقات خالی خواننده را پر کنند. به این معنی که شما میتوانید هنگامی که مشغول کارهای دیگر هستید به کتاب صوتی گوش کنید و از شنیدن آن لذت ببرید. آوانامه یکی از بهترین ناشران و تولیدکنندگان کتاب صوتی در ایران است. آوانامه با انتشار نسخهی صوتی بهترین آثار ادبیات و فلسفه به انتشاراتی معتبر تبدیل شده است.
راستش زندگی زنها سخته. بعضی زنها. مادر خودم هفتاد و خوردهای عمر کرد. هر روز خدا هم کار میکرد. بعد از زاییدن پسر آخرش یک روز هم ناخوش نشد، تا یک روز نگاهی به دور و بر خودش انداخت، رفت اون پیرهن خواب دانتلش رو که از چهل و پنج سال پیش هیچوقت هم تنش نمیکرد از صندوق در آورد تنش کرد، بعد رو تختخواب دراز کشید پتو رو کشید روش چشمهاش رو بست گفت: “بابا رو سپردم دست همهی شما. من خستهام.
من دیدهام بعضی از آدمها به بخت خودشون فحش میدن، حق هم دارند، چون اینها اهل معصیتاند. ولی من مستحق لعنت نیستم، چون کاری نکردهام که فحش بخورم. من مومن نیستم، گمون نکنم. ولی قلبم صافه: خودم میدونم. من هم یک کارهایی کردهام، ولی نه بهتر و نه بدتر از اونهایی که یک جور دیگر وانمود میکنند، خودم هم میدونم اوساکریم هوای منو داره، عین هوای جوجه پرستویی که از لونهاش افتاده. ولی حق نیست آدم مستحقی مثل من این جور از دست یک جاده عذاب بکشه.
مرگ پدیدهای است مربوط به بدن آدم؛ حالا میفهمم که فقط یکی از احوال روحی آدمه – اون هم احوال روحی اونهایی که کسی رو از دست دادهاند.
ادی مرا میپاد، من چشمهاش رو حس میکنم. مثل اینه که داره با چشمهاش منو هل میده. من این رو قبلا هم تو زنها دیدهام. دیدهام آدمهایی رو از اتاق بیرون میکنند که با محبت و دلسوزی اومدهاند سراغشون، اومدهاند کمکشون کنند، اون وقت به یک جونور بیقابلیتی میچسبند که هیچ وقت براشون چیزی به جز یابوی بارکش نبودهاند. اینه اون چیزی که بهش میگن عشق – عشقی که از حد فهم آدمیزاد گذشته، همون غرور، همون میل شدید به پوشوندن برهنگی نکبتی که ما با خودمون میآریم، با خودمون میبریم تو اتاق عمل، با کمال سماجت باز با خودمون میبریم زیر خاک.
.jpg?width=700)
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب صوتی گور به گور اثر ویلیام فاکنر بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستانهای آمریکایی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید
| فرمت محتوا | mp۳ |
| حجم | 365.۳۴ مگابایت |
| مدت زمان | ۰۶:۳۸:۱۸ |
| نویسنده | ویلیام فاکنر |
| مترجم | نجف دریابندری |
| گوینده | آرمان سلطان زاده |
| گوینده دوم | مریم پاکذات |
| ناشر | آوانامه |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۱۰/۰۲ |
| قیمت ارزی | 13 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |