این کتاب را میتوانید به چهار شیوه استفاده کنید. اول اینکه، میتوانید این کتاب را به عنوان یک روش خود درمانی در مورد افسردگی بهکار ببندید. همواره، احتمالاً تعداد زیادی از مردم احساس افسردگی یا افکار واهی دارند. مشخصاً همه آنها نیاز به مراجعه به یک رواندرمانگر ندارند. برقراری نظم ذهنی با این روش میتواند برای بسیاری از افراد کافی باشد.
اما همواره به خاطر داشته باشید که برخی شرایط ایجاب میکند شما به یک مشاور یا یک متخصص سلامت روانی مراجعه کنید. مثلا هنگامی که:
احساس ناامیدی یا تمایل به خودکشی دارید.
علیرغم تمامی تلاشها حداقل به مدت چهار هفته، افسردگی شما بهبود نیافته است.
احساس درهم شکستگی و ناامیدی شدیدی دارید بهطوریکه در مدرسه یا سرکار، از کارآئی لازم برخوردار نیستید.
نمیتوانید با افراد دیگر به روشی رضایتبخش و مثبت ارتباط برقرار کنید.
صداهای عجیبی میشنوید یا دچار وهم و تجارب غیر معمولی هستید بهگونهای که دیگران نمیتوانند آنها را بفهمند یا بلافاصله درک کنند.
شما تمایلات جنسی پرخاشگرانه یا تکانههای شدیدی دارید که نمیتوانید آنها را کنترل کنید.
از مواد مخدر یا الکل استفاده میکنید.
روش دوم استفاده از این کتاب این است که بهصورت ابزار کمکی در جلسات درمانی انفرادی استفاده شود. در واقع، هنگام تقریر کتاب در ابتدا تصور میکردم که از کتاب اینگونه استفاده شود. تمایل داشتم بیماران از این کتاب بین جلسات درمانی استفاده کنند تا درمان سریعتر صورت گیرد، و هرگز در رویای خود نمیدیدم که این کتاب روزی بهعنوان یک روش درمانی در خصوص افسردگی مورد استفاده قرار گیرد.
بهنظر میرسد که پزشکان بیشتری به بیماران خود، مطالعه کتابهای خودیاری را بین جلسات درمان توصیه میکنند. در سال ۱۹۹۴، نتایج ارزشیابی عمومی در مورد استفاده از کتابدرمانی توسط متخصصین سلامت روان در «کتابهای راهنمای مقتدرانه برای خودیاری» چاپ و منتشر شد. دکتر جان و. سنتروک و آن م. مینت و باربارا د. کمپبل دستیار تحقیق از دانشگاه تگزاس در دالاس، این تحقیق را انجام دادند.