«جلال آل احمد» یکی از مطرحترین نویسندگان ایرانی است که مطالعهی آثارش میتواند چکیدهای از فرهنگ، طرز فکر و بینش ایرانی دههی سی و چهل را به خواننده عرضه کند. او کتاب «از رنجی که میبریم» با رویکرد سیاسی و محوریت جامعهشناسی ایران نگاشته است که یکی از آثار برجسته و شاخصش بهحساب میآید.
کتاب «از رنجی که میبریم» نوشتهی «جلال آل احمد» نویسندهی برجستهی ادبیات معاصر ایران اولین بار سال 1326 منتشر شد. این کتاب دومین مجموعه داستان این نویسنده است که شامل هفت داستان «درهی خزانزده»، «زیرآبیها»، «در راه چالوس»، «آبروی از دست رفته»، «محیط تنگ»، «اعتراف» و «روزهای خوش» است. این کتاب یکی از سیاسیترین کتابهای «آل احمد» است که در وصف و شرح زندانیان سیاسی و وقایع اجتماعی و سیاسی نگاشته شده است. این کتاب تصویری از مردمان عادی و حتی قشر کارگر است که به سبب وضعیت رقتبار معیشتی با انواع رنج و درد روبهرو میشوند. این نویسنده این اثر را هم مانند سایر آثارش با نثری روان و محاورهای نوشته و تصویری از دههی سی و چهل ایران را به نمایش گذاشته است.
کتاب «از رنجی که میبریم» در طی چند دههی اخیر چندین بار توسط انتشارات متعدد به چاپ رسیده است؛ نسخهی صوتی این اثر را ناشر صوتی آوا نامه با صدای «آرمان سلطانزاده» منتشر کرده است که در همین صفحه برای دانلود و شنیدن وجود دارد. همچنین نسخهی الکترونیک این اثر هم از سوی انتشارات مجید در سال 1392 به چاپ رسیده است که در فیدیبو برای دانلود است.
«جلال آل احمد» نویسنده و روشنفکر ایرانی در سال 1302 به دنیا آمد. او کودکیاش را در خانوادهای مذهبی گذراند و برخلاف میل خانواده به دارالفنون رفت. او به خواست پدرش در جوانی برای تحصیل علوم دینی به نجف رفت و حدود سه ماه در آنجا زندگی کرد. اندیشههای «آل احمد» در این دوران بسیار دگرگون شد و او پس از بازگشتش به ایران به حزب توده پیوست و در جریانهای سیاسی و اجتماعی مشارکت کرد. او در این دوران تحصیل در دانشسرای عالی تهران در رشتهی زبان و ادبیات فارسی را آغاز کرد و به فعالیت در حوزهی ادبیات و ترجمهی آثار مشغول شد. او مجموعهی «دیدوبازدید» که شامل دوازده داستان بود را منتشر کرد و با زبانی طنز اوضاع اجتماعی را به تصویر کشید. «جلال آل احمد» با انتشار آثار برجسته با زبانی محاوره توانست به جایگاه شاخصی در ادبیات معاصر فارسی دست یابد. او با «سیمین دانشور» شخصیتی برجسته در زبان و ادبیات فارسی ازدواج و تمام زندگیاش را وقف نوشتن داستان کرد. او به دلیل مصرف بیشازحد نوشیدنی الکلی در چهلوپنجسالگی در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در گیلان درگذشت.
«جلال آل احمد» نویسندهی تأثیرگذار ایرانی بهعنوان مترجم و منتقد ادبی هم شناخته شده و از خودش آثار متعددی به جا گذاشته است. او در حرفهی ترجمه خوش درخشیده و آثار نویسندگان بزرگی همچون «فئودور داستايفسكی»، «آلبر کامو»، «اوژن يونسكو» و «ژان پل سارتر» را ترجمه و منتشر کرده است. آثار دیگر این نویسنده شامل داستانها، مقالات و سفرنامهها است که از ارزش ادبی بالایی برخوردار هستند. برخی از داستانهای این نویسنده که و نسخهی الکترونیک آنها برای دانلود و مطالعه در سایت و اپلیکیشن فیدیبو موجود است عبارتاند از «زن زیادی»، «بچه مردم»، «نفرین زمین» و «سه تار» که «انتشارات مجید» آنها را منتشر کرده است.
از هشتادوسه نفری که از زیرآب حرکت کرده بودند، فقط هفتادونه نفرشان به کرمان رسیدند. مادر اسد را در تهران به جا گذاشته بودند و وقتی از اصفهان حرکت میکردند، خبر مرگش را تلگرافی از ادارهی ژاندارمری گرفته بودند. سه نفر، دیگر یکی برادر کوچک اسد بود که در یزد به خاکش سپرده بودند و دو نفر هم رفقای اسد که میان راه، پایین یزد سر به نیست شده بودند و معلوم نبود جه به سرشان آمده است.
در کرمان چهار روز بازداشت بودند و پس از آن، آزادشان گذاشتند که در شهر بگردند و هر روز خود را به شهربانی معرفی کنند. این مهم نبود. میبایست کار پیدا میکردند.
اسد بیش از پنج روز به فکر مادرش نبود و وقتی به کرمان رسیدند، بیکاری و دربهدری، کارهای بزرگتری را به پیشباز او میفرستاد. فقط دلش از این میسوخت که چرا مادرش چهار ساعت پس از حرکت دستهی آنها از تهران، در همان بیمارستان راهآهن جان داده بود و چرا او نتوانسته بود در آخرین ساعت عمرش پهلوی او باشد.
هفت سال پیش بود که از مراغه با پدر و مادرش راه افتاده بود و شش سال بود که پدر خود را در زیر آوار یکی از دالانهای معدن زیرآب ازدستداده بود. اسد همان وقت هنوز پانزده سال نداشت که مجبور شد درستوحسابی کار بگیرد و مثل دیگران؛ روزیده ساعت هوای مرطوب و پر از گرد زغال معدن را ببلعد.
گرچه روزهای اول کار در ساختمان زندان جدید شهر کرمان، از اينکه توانسته بود کاری بگیرد، سردماغ بود و از نردبان با تردستی و عجلهی تمام بالا و پایین میرفت و برای بنای کرمانی خود گل و آهک میبرد و به آواز سر بنای او باعلاقهی تمام گوش میداد؛ ولی روزهای بعد کمکم از دلودماغ میافتاد. بیشتر فکر میکرد و آهستهتر قدم برمیداشت و کپهی گل و آهک را بهکندی زیر مالهی بنای کرمانی خالی میکرد.
همان روزهای اول و دوم کار، تمام داستان خود و همراهان خود را برای اوستا محمدولی نقل کرده بود و او که علاقهی آميخته به ترحمی نسبت به او پیدا کرده بود، دیگر به او فحش نمیداد و هروقت او را در حال کسالت و تفکر میدید، فقط با صدایی پدرانه و خشک میگفت: «اسد، چرا خوابی؟ یالا بابا، یالا...»
اسد آنچه را که در آن دو روز آخر در زیرآب دیده بود، هرگز نمیتوانست ازنظر دور کند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 153.۶۵ مگابایت |
مدت زمان | ۰۲:۴۷:۲۲ |
نویسنده | جلال آلاحمد |
راوی | آرمان سلطان زاده |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۹/۲۱ |
قیمت ارزی | 8 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
آقا سرجدتون نظر کتابای صوتی رو در مورد کتاب بنویسید نه راوی!!
اولش فکر کردم ماجرای یه نفره ولی این جوری نبود،چندتا داستان از چند نفر بود که مشکل سیاسی داشتن، تو یه داستان اون فرد زندانی و تبعیدی بود یه داستان فراری و ..... یکم تلخ بود ولی خب متن خوبی داشت و صدای راوی هم عالی بود
احتمالا خواب دیده بوده خیلی از داستان های این کتاب رو جلال آل احمد حیف سیمین دانشور که عمرش رو با این آدم تلف کرد اگه دانشور یه همسر آزاد اندیش داشت چه تاثیری میتونست ازش بگیره تا این آقا جلال...
آقای راوی جون هرکی میپرسنی انقدر اصداتو افسرده و بدبخت نکن هرچی کتاب تا الان خوندی و گوش دادم بعدش فقط حالم بد میشه و سردرد میگیرم ما غم داستان و خودمون میگیریم شما نمیخواد دوچندانش کنی
کتاب شامل داستان های غمانگیزی بود و داستانها پایانبندی خاصی نداشت ولی مسیر هر داستان زیبا بود و بیشتر شرایط اقشار مختلف در فضای سیاسی اون زمان به تصویر میکشه که قابل تأمله
راوی فوق العاده خوانش عالی تن صدا بیست حس بخشی جذاب در کل من که لذت بردم
من تو ماشین کتاب گوش میدم و صدای ا ین کتاب به اندازه ی کافی بلند و رسا نیست متاسفانه
افتضاح فوق العاده خسته کننده و بیخود هرگز وقتتون رو هدر ندید محتوا فوق العاده بیخود و دروغین
باورم نمیشه بعضیا راجب راوی بد نوشتن😑 ولی کتاب تلخیه اگر دنبال حس خوب هستین پیشنهاد نمیشه
بسیار راوی ضعیفی داره. اصلا نتونستم تمرکز کنم روی داستان 😡