کتاب در قند هندوانه رمانی پست مدرن است که به روایت یک جامعه پس از نابودی کردهی زمین میپردازد. این کتاب در سال 1964 نوشته شد و برای اولین بار در سال 1968 به چاپ رسید. این داستان به بررسی زندگی جامعهای انسانی میپردازد که پس از انهدام و نابودی تمدن به شکل امروزی آن مجبور به گرد آمدن در یک اجتماع بدوی میشوند. نام این اجتماع به زبان انگلیسی "iDeath" است که بازی نویسنده با کلمهی مرگ را نشان میدهد. در این اجتماع بسیاری از اشیا مورد استفاده از قند هندوانه ساخته شده است. هر روز در جامعهای که براتیگان روایت آن را میکند رنگ خورشید متفاوت است و در نتیجه هندوانههای رنگارنگی از این خورشیدها به عمل میآید.
بیرون رفتم و برای مدتی روی پل ایستادم و به رودخانه نگاه کردم. عرضش سه فوت بود. دو مجسمه در آب ایستاده بودند. یکی از آنها مادرم بود. زن خوبی بود. پنج سال پیش آن را ساختم. مجسمهی دیگر یک جیرجیرک بود. این یکی را من نساختم. سالها پیش در زمان ببرها یکی دیگر ساخته بودش. مجسمهی خیلی اصیلی بود. من پلم را دوست دارم چون از همه چیز ساخته شده است. چوب و سنگهایی که از دوردست آمدهاند و تختههای نرم قند هندوانه. از میان گرگ و میشی خنک و طولانی که چون یک تونل مرا پشت سر میگذاشت به طرف آیدس به راه افتادم. وقتی از جنگل کاج میگذشتم آیدس دیده نمیشد و درختان بوی سرما میدادند و تاریک و تاریکتر میشدند.
از میان کاجها به بالا نگاه کردم و ستارهی شب را دیدم. به رنگ قرمز دلچسبی در آسمان میدرخشید. اینجا ستارگان به همین رنگاند. همیشه به همین رنگاند. دومین ستارهی مغرب را در سمت دیگر آسمان پیدا کردم. نه به آن با ابهتی ستارهی اول اما به همان زیبایی. به پل فعلی و پل متروکه رسیدم. آنها کنار هم در عرض رودخانه قرار داشتند. ماهیهای قزلآلا در رودخانه میپریدند. ماهی قزلآلایی حدود بیست اینچ بالا پرید. به نظرم ماهی نسبتا قشنگی بود. میدانستم که تا مدتهای زیادی درخاطرم خواهد ماند. کسی را دیدم که از جاده میآمد. چاک پیر بود که از آیدس میآمد تا فانوسهای پل فعلی و پل متروکه را روشن کند. به آرامی راه میآمد چون خیلی پیر است. بعضیها میگویند که او برای روشن کردن پلها خیلی پیر است و بهتر است در آیدس بماند و سخت نگیرد. اما چاک پیر دوست دارد فانوسها را روشن کند و صبحها برگردد و خاموششان کند. چاک پیر میگوید هر کس باید کاری داشته باشد و کار او این است که پلها را روشن کند.
براتیگان نویسنده و شاعر آمریکایی در سال 1935 میلادی به دنیا آمد و 49 سال بعد در سال 1984 درگذشت. براتیگان غیر از کتاب پیش رو یعنی در قند هندوانه آثار مطرح بسیاری دارد که بسیاری از آنها از اپلیکیشن و وبسایت فیدیبو در دو نسخهی صوتی و متنی قابل دانلود هستند. از دیگر آثار مطرح براتیگان میتوان به کتاب صید قزلآلا در آمریکا اشاره کرد. آثار براتیگان درونمایهی طنز سیاه دارند و به شدت سوررئالیستی هستند. براتیگان حرفهی ادبی خود را به عنوان شاعر آغاز کرد. اولین رمان براتیگان در سال 1964 چاپ شود و توانست توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند.
این کتاب صوتی شده ازنسخهی چاپی این اثر با ترجمهی مهدی نوید است که توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است. انتشارات آوانامه کتاب صوتی در قند هندوانه را در اختیار علاقهمندان قرارداده است. این نسخهی صوتی نزدیک به چهار ساعت زمان دارد و در هشت بخش تهیه شده است.
در قند هندوانه اثری است که از عمق تاریخ هیپیگری به سبک آمریکایی آن برخواسته است. یعنی زمانی که صلحجویان طبیعتگرا زندگی ماشینی و صنعتی قرن بیستم را رها کردند و دسته دسته به زندگی طبیعی روی آورند. زندگیای که با احترام به بشر و کرهی زمین به عنوان مادر بشریت همراه بود. فارغ از اینکه طرز فکر این جامعه و دیدگاه طبیعتگرا تا چه اندازه اصیل و حقیقی است ریچارد براتیگان در کتاب در قند هندوانه به تشریح یکی از این جوامع که در سالهای دهه 70 آمریکا اوج محبوبیت خود را سپری میکردند پرداخته است. این جامعه به تعبیر بسیاری و حتی چنانکه براتیگان در نامگذاری آن نشان دادهاست نمونهای از بهشت عدنی است که انسان روزی از آن رانده شد. مطالعهی این اثر به عنوان یکی از مهمترین آثار ریچارد براتیگان، نویسندهی محبوب آمریکایی میتواند برای خوانندهی ایرانی زمینهی خوبی در آشنایی با آثار براتیگان فراهم کند.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب صوتی در قند هندوانه اثر ریچارد براتیگان بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستان میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 222.۶۱ مگابایت |
مدت زمان | ۰۴:۰۲:۲۵ |
نویسنده | ریچارد براتیگان |
مترجم | مهدی نوید |
راوی | عباس ابوالحسنی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۷/۱۸ |
قیمت ارزی | 9 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
شما این کتابو میخونی و تصویر سازی میکنی،از فضای گنگش لذت می بری ولی بازم تا انتها ادامه میدی.از نظر بعضیا در دنیایی مثل آخرالزمانی در جریانه.بعضیا میگن چون کتاب در دهه ۶۰ نوشته شده ،جنبش هیپی ها و بازگشت به طبیعت (مثلا مجسمه ی میوه ها و خود هندوانه )نقش داره داخلش.در کتاب دیگه ی نویسنده قزل آلا نماد تبهکارانه.ببر رو اگر نماد بدی و مدرن و صنعتی شدن بدونیم کمک میکنه.کلبه ی فراموشی جاییه که با وسائلش ویسکی میسازن.بعضیا میگن سیال بودن و برداشت آزاد از نمادهاش باعث تفاسیر متفاوتی میشه.مسئله ی جالب بی تفاوتی نسبت به مرگ افراده که در جاهای مختلف اتفاق میفته،انگار امری خیلی طبیعیه،شاید به خودکشی براتیگان ربط داشته باشه.در ضمن اسم شهر ideath هست .مرگ +من این چیزایی بود که من تونستم گیر بیارم ولی در کل فضای فانتزی و معما گونشو دوست داشتم.
بنظرم کتاب بدی نیست. البته من زیاد نویسنده اثر رو نمیشناسم. بنظرم باید بیشتر با روحیات نویسنده آشنا میشدم و بعد این کتاب رو می خوندم
یه رمان سخت و تامل برانگیز. هرچیزی رو در کتاب وجود داره رو باید اول مکث کنی و فکر کنی که سمبل چیه بعدش بقیه رو بخونی.
به نظر من کتاب گنگی بود من ک خیلی باهاش ارتباط برقرار نکردم...
مث بقیه نوشته های براتیگان. زیاد جالب نبود