در زمان شاهعباس مسیح دکمهبند تبریزی فتهای در بلخ بهپا میکند و خانجهان، حاکم ختا، برای یاری حاکم بلخ، دو تن از پهلوانان خود را نزد او میفرستد. اخترجان برای نابودی شاهعباس به اصفهان میرود و ببرازخان برای کشتن مسیح، بهسوی تبریز میتازد. حاکم تبریز برای فرونشاندن فتنهی ببرازخان، به شاهعبَّاس نامهای مینویسد و درخواست یاری میکند. شاهعبّاس، بیدرنگ, مسیح را و چند پهلوان دیگر را به تبریز میفرستد. مسیح با دیدن قدرت و شجاعت حسین کرد شبستری, او را ملازم خود میسازد. حسین ببرازخان را به قتل میرساند. حسین, شبی شاهعبّاس را, که در جامهی درویشی در کوچهها میگشته, از سوءقصد اخترخان نجات میدهد. زن مسیح علیه حسین در تبریز فتنهها میکند و شاهعبّاس خون حسین را حلال اعلام میکند, ولی سرانجام به دورغهای گفته شدهاش اعتراف میکند و مسیح و حسین باز در کنار یکدیگر میمانند. حسین در مشهد و اصفهان قائلهها میخواباند و در زمانی که باز به اصفهان برگشته است در جواب نصیحت شاهعبّاس, که در لباس مبدل با او حرف میزده, میگوید: «ما از شاهعبّاس نمیترسیم. او شاه خویش است نه شاه ما.» و شبی لباس جواهرنشان شاه را از خانهی او میدزد و به کسی میبخشد. کار بالا میگیرد. مسیح مأمور مجازات و دستگیری حسین میشود. حسین به شاه نامهای تهدیدآمیز مینویسد. و بعد برای گرفتن مالیات نپرداختهی اکبر بن همایون به هند میرود و... کتاب شرح داستانهایی از قهرمانان عیّار است. «حسین کرد» خود یکی از چوپانزادگان و پهلوانان ایران است که در آغاز مهتر یک پهلوان دیگر است و بعدتر خود به مهتری میرسد؛ شخصیتی کاملا از طبقات عادی جامعه است؛ مانند سمک عیّار، دلیر, مردمدوست, زرنگ, نیرومند و باهوش و در بسیاری موارد شبیهسازیشدهی رستم است. متن برگزیدهای که میشنوید، بهصورت سنگی به سال ۱۳۳۰ ق. در تهران در ۱۱۰ صفحه و به خط میرزاداوود شیرازی چاپ شده است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 443.۱۳ مگابایت |
مدت زمان | ۰۸:۰۰:۳۲ |
نویسنده | حسن ذوالفقاری |
نویسنده دوم | محبوبه حیدری |
راوی | اردلان ضرغام |
آهنگساز | مهدی زارع |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۳/۰۷ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
این کتاب در بین آثار همدوره خودش هم اثر شاخصی نیست ولی بهرحال میراثی از فرهنگ عهد صفویه و صرفنظر از ارزشهای ادبی، از لحاظ جامعهشناسی بسیار ارزشمنده و جای تامل داره که از زمان فردوسی و عصر طلایی حماسههای ملی تا دوره نویسنده این کتاب چه بر سر فرهنگ این مرز و بوم اومده که بعد از سام و زال و رستم و سهراب و اسفندیار و گیو و گودرز و... دل به قلدری خوش میکنه که شبا به ضرابخونه حکومتی دستبرد میزنه و نگهبانها رو با دارو بیهوش میکنه (هرچند وقتی دیگران با خودش اینکارو میکنن میگه نامردیه) و سرشون رو واسه چند کیسه سکه طلا میبره یا از دیوار خونه مردم بالا میره و به ضرب چوب و فلک از صاحبخونه باجگیری میکنه نه برای اینکه به رسم عیاران قرن ششم به تنگدستان و فقیران انفاق کنه، بلکه برای اینکه روزها بره توی شیرهکشخونهها و رقاصخونهها مشتمشت جواهر به رقاصان و شاهدان شاباش بده. از دیگر سجایای اخلاقی پهلوان این دوران یکی هم اینه که بخاطر چارتا دوری پولو سیلی بصورت زن ولینعمتش میزنه یا دختر رو از خونه پدرش میدزده و میفرسته برای پسر رئیس قزلباش تا نشون بده علاوه بر پهلوانی در فنون و مشاغل دیگه هم دستی بر آتش داره! هیچ چالش حماسی بزرگی در کتاب نیست. در واقع مهمترین چالش حماسیش اینه که بره خراج هفتساله هند رو برای شاه عباس بگیره. توی هند هم کارش اینه که هر شب از توی غارش دربیاد و بره توی چهارسوق نگهبان شب رو بکشه و برگرده یا به خونه اشراف دستبرد بزنه یا بازار رو به آتیش بکشه و در کل اونقدر موی دماغ بشه که مالیاتو بدن شرشو کم کنه. برای نویسنده علاوه بر زور بازو دوتا خصلت کافیه تا این بابا رو به عنوان پهلوان بپذیره: یکی اینکه رفتار جنسی خویشتندارانه و بلکه راهبانهای داشته باشه، و دوم و از همه مهمتر اینکه مهر علی در دلش باشه، اونم نه مهری که پیروی از علی رو در پی داشته باشه! هرگز! فقط مهر علی، همین و بس؛ ولو اینکه شب و روز در شراب و انواع منهیات غوطه بزنه. از ضعفهای داستانپردازی و فقر هنری اثر که بگذریم بسیار نکتههای جامعهشناختی قابل مطالعه از همین قبیل در این کتاب هست که باعث میشه کتاب ارزش خوندن یا شنیدن داشته باشه.
اشکال در خوانش، پرش در روال داستان (اشکال تدوین) انتخاب موسیقی ضیعف و از همه بدتر سانسور. استفاده از بوق جای بعضی کلمات نه تنها ارزش هنری کتاب رو پایین میاره، بیشتر زمانی استفاده میشه که پخش عمومیه. این کتب برای افراد بالغ و برای شنیدار شخصیه. جنبه شنیدن یکی دو کلمه وجود داره، جای نگرانی نداره.
بیخود نیست ضرب المثل شده نطرف قصه حسین کرد شبستری تعریف میکنه" تموم نمیشد کتاب خوبی بود ولی دیگه زخم کرد بس که تموم نشد شبیه فیلم هندیای قدیم بود ولی خب فرهنگ قدیم رو به نمایش میذاره و این جذابه
خیلی دوست داشتم این کتاب رو بخونم و از شنیدنش پشیمون نیستم ولی خب داستان به قدری که انتظار داشتم پخته نبود. جوری نیس که دلم بخواد برای بچه ها تعریف کنم. حس میکنم بدآموزی داره و خشونت همینطور
ماشاالله راوی خوب غلط میخونه!! فقط دونستن تلفظ یک کلمه برای درست خوندن کافی نیست. بلکه باید جمله ها هم درست خونده بشن که راوی در این زمینه کاملا ناموفق بوده است
یه بار دیگه نظر داده بودم ولی حالا که تموم شد گفتم بیام دوباره بنویسم. داستان خیلی دوست داشتنیه راوی هم عالیه??
بسیار عالی با صدای سلحشوری و بسیار مناسب این کتاب و داستان زیبا ... عااااااااااالی
داستان کلاسیک ایرانی درجه یک به همراه یک راوی خوش ص دا و درجه یک. این هشت ساعت واقعا ارزشش رو داشت..
داستتان پر از کشش و جذابی داره و صدای زیبای راوی خیلی قشنگه ممنون فیدیبو
این ضرب المثل وجود دارد که مگر قصه حسن کرد شبستری میگم! ولی جالب بود!