همهی ما نام «افلاطون» را شنیدهایم و میدانیم که تاریخ فلسفه کم و بیش با او و استادش سقراط آغاز میشود. خواندن کتابهای فلسفی به دلیل متنهای سخت و پیچیده کار راحتی نیست، اما اگر بخواهید با نظریههای فلسفی افلاطون آشنا شوید، شاید کتاب ضیافت یا سخنی درباره عشق برای شروع بهترین انتخاب باشد.
کتاب ضیافت یا سخنی درباره عشق (symposium) یکی از مهمترین رسالههای به جامانده از افلاطون است. موضوع اصلی این کتاب، دیدگاه تازهای به یکی از عمیقترین مفاهیم بشری، یعنی عشق است. جالب است بدانید که عبارت «عشق افلاطونی» از همین کتاب ریشه گرفته است که به معنای عشقی اسطورهای و فراتر از جذبه و زیبایی ظاهر است.
افلاطون یا «پلاتون» یا «پلاتو» یکی از بزرگترین فیلسوفان یونان باستان است. ریشهی کلمه افلاطون، پلاتون است، به معنی وسیع. عدهای معتقدند این نام به دلیل ویژگیهای ظاهری افلاطون به او داده شده، در حالیکه عدهی دیگری میگویند لقب وسعت به دلیل علم وسیع افلاطون به او نسبت داده شده است. افلاطون متولد آتن، شاگرد سقراط و استاد ارسطو بوده است. سه نفری که به فیلسوفان سهگانهی یونان مشهورند.
افلاطون اولین فیلسوفی است که آثاری مکتوب از او باقی مانده است. تمام آثار افلاطون در قالب دیالوگ بین دو یا چند نفرنوشته شدهاند، به همین دلیل نام کتابهای افلاطون «مکالمات» است. آثاری که در آنها سقراط همیشه در جایگاه شخصیت اصلی است و اگر مکالمهای بین دو نفر روایت شود، یکی از آن دو نفر حتما سقراط است و اگر جمعی با هم مشغول مکالمه باشند، سقراط مهمترین شخصیت آن جمع است.
افلاطون تحت تاثیر رابطهی ویژهاش با سقراط دو کتاب بسیار مهم دربارهی سقراط دارد؛ «رساله فیدون» که در آن دو روز آخر زندگی سقراط در زندان، پیش از اینکه به خواست خود اعدام شود را روایت میکند و کتاب دوم «رساله ضیافت» است که در آن، افلاطون ما را با دیدگاه و معنی سقراط از عشق آشنا میکند.
یکی دیگر از کتابهای مهم افلاطون، رساله «جمهور» یا «جمهوری» است. افلاطون در این کتاب جامعهی آرمانیاش را تصویر میکند و نظریاتش را دربارهی همه مسائل انسانی و مشکلات جامعهی انسانی بیان میکند. تصویر آرمانگرایانهای که افلاطون در کتاب جمهور می سازد، دلیلی است که امروز او را پدر ایدهئالگرایی میدانیم.
اگر بخواهیم داستان ضیافت را در یک جمله خلاصه کنیم میتوانیم بگوییم این داستان میان تعدادی از ادیبان آتن اتفاق میافتد که در یک مهمانی دور هم جمع شدهاند. میهمانان این ضیافت فایدروس، پاوسانیاس از اعضای گارد سلطنتی، اروکسیماخوس پزشک، آریستوفانس، آگاتون شاعر و سقراط فیلسوف هستند. در این ضیافت، میهمانان تصمیم میگیرند که برخلاف رسم ضیافتهای دیگر، در آن مهمانی شراب کمتری بنوشند در عوض هر کدام سخنانی دربارهی عشق بگویند.
اولین سخنرانی را فایدروس شروع میکند. او عشق را یکی از خدایان میداند که نیکی و شادی از آن بهوجود میآیند. سخنران بعدی پاوسانیاس است که نظرش به سخنان فایدروس نزدیک است اما او معتقد است که عشق سلسله مراتب و مراحلی دارد. سخنران سوم، اروکسیماخوس پزشک است؛ او عشق را محدود به روابط انسانی نمیداند و از آن مفهومی کلیتر بیان میکند. آریستوفانس سخنران چهارم ضیافت است. او معتقد است که نیرو عشق درون انسانهاست و همهی آنها به دنبال پیداکردن نیمهی گمشدهشان هستند. آگاتون عشق را نماد زیبایی در جهان میداند و مانند اروکسیماخوس عشق را تلاشی برای رسیدن به وحدت و یگانگی تفسیر میکند.
سخنران آخر این ضیافت سقراط است. داستانی که سقراط بیان میکند، داستان دیگری است. او تعریف کاملی از عشق در معنای فلسفیاش بیان میکند. سقراط میگوید: «عشق میلی است، برای رسیدن به کمال و جاودانه نمودن این کمال. نوع پستتر عشق، میل به زاد و ولد کودک است و نوع والاتر آن میل به پخش علم و معرفت است».دیدگاهی که از نظریهی مشترک افلاطون و سقراط ریشه گرفته است که میخواستند حقیقت عشق مادی و معنوی را به مردم بشناسانند و بگویند آنچه درون انسانهاست (سیرت)، مهمتر از ظواهر بیرونی (صورت) آنهاست.
تاریخ نوشته شدن ضیافت به طور دقیق مشخص نیست اما محققان معتقدند قدمت مکتوب کردن این رساله به 385 سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد. این اثر افلاطون را به دلیل پیچیدگیهای ظریفی که دارد نمیتوان در دستهی خاصی از کتابها قرار داد. رساله ضیافت ترکیب فلسفه، اسطوره و داستان است و این ویژگی ضیافت را حتی سالها بعد از انتشار، در فهرست پرفروشترین و بهترین کتابهای قرن قرار داده است.
ضیافت افلاطون علاوه بر اینکه در لیست کتابهای منتخب سایت نیویورکتایمز است، اندیشمندان ایرانی مانند دکتر الهه قمشهای هم خواندن این کتاب را پیشنهاد کردهاند. دکتر الهه قمشهای معتقد است ضیافت افلاطون گرچه رسالهی کوتاهی است اما یکی از پربارترین رسالههای افلاطون است و خواندن آن برای هر مشتاق به آشنایی با فلسفهی غرب، ضروری است.
از اندیشمندان غربی؛ لئو اشتراوس، فیلسوف آلمانی عمر ادبیاش را به تحقیق دربارهی فلسفهی سقراط و افلاطون گذرانده و کتابها و رسالههای افلاطون را با دید سیاسی بررسی کرده است. کتابی به نام «ضیافت افلاطون به نزد لئو اشتراوس» با همین زاویه دید از اشتراوس منتشر شده است که در واقع مقالهها و درسگفتارهای او دربارهی ضیافت افلاطون بوده و 15 سال بعد از مرگش توسط شاگردانش جمعآوری و چاپ شده است.
اشتراوس در این کتاب، ضیافت افلاطون را با جزئیات دقیق شرح میدهد. گرچه این رسالهی مهم افلاطون موضوعی سیاسی ندارد و تمام کتاب نظریههایی دربارهی عشق است، اما بررسی فرامتنی اشتراوس نکات سیاسی ظریفی را از لابهلای خطوط ضیافت بیرون میکشد. خواندن این کتاب بعد از شنیدن کتاب صوتی ضیافت به خوانندگان ضیافت کمک میکند تا درک بهتری از نگاه افلاطونی پیدا کنند.
محمدعلی فروغی مترجم و ادیب معاصر یکی از تاثیرگذارترین مترجمان در آشنایی مخاطب ایرانی با فلسفهی غرب است و کتابهای زیادی در زمینه علوم انسانی ترجمه کرده است. ضیافت افلاطون یکی از آثار مهم فروغی است که به زبان فارسی ترجمه شده است.
فروغی از اولین مترجمانی است که مشکل نوشتاری زبان فارسی در برخورد با دنیای مدرن را فهمید و برای حل این مشکل به عنوان مثال در کتاب ضیافت که نثر کمی سخت و مکلف دارد، واژگان پایه زیادی را وارد زبان فارسی کرد.
ترجمهی محمدعلی فروغی نخستین، کاملترین و بهترین ترجمه از ضیافت افلاطون است، اما این اثر سالها بعد از ترجمه به انتشار رسید. انتشارات جامی در سال 1385 چاپ اول ترجمهی محمدعلی فروغی از ضیافت را منتشر کرد و پیش از انتشار این نسخه، ترجمههایی از محمد حسن لطیفی در سال 1356 و ترجمهای از محمود صناعی در سال 1381 منتشر شد.
از آنجایی که خواندن زبان پیچیدهی ضیافت کمی سخت است، شنیدن نسخه صوتی این کتاب به جای خواندن pdf آن میتواند انتخاب بهتری باشد. موسسه نوین کتاب گویا، که از سال 1386 در زمینهی تهیه و انتشار کتابهای گویا فعالیت میکند، نسخه صوتی این کتاب را به گویندگی احسان چریکی با (انتخاب) موسیقی روزبه یگانه منتشر کرده است. فیدیبو به شما اجازه دانلود کتاب و دسترسی دائمی به نسخه صوتی کتاب ضیافت را میدهد. شما میتوانید نسخه صوتی کتاب ضیافت را دانلود کنید و حتی به صورت آفلاین هم به فایلهای این کتاب دسترسی داشته باشید.
«همانطور که میدانی، ما وجود یک موجود زندهای را از کودکی تا پیری همیشه به یک نام میخوانیم. در حالی که او هرگز همان نیست که پیش از آن بوده است، بلکه مدام در حال تغییر و دگرسانی است.»
«در مورد کارهای که انجام میدهیم، همه میدانیم که نکته مهم چگونگی انجام آن است. مثلا اگر کارهایی را که اکنون انجام میدهیم در نظر بگیریم، این کارها در نفس خود نه خوبند و نه بد. خوب و بد بودنِ آنها در اثر چگونگی انجام آنهاست. وقتی این چگونگی خوب باشد انجام آن کار خوب است و وقتی که بد باشد انجام آن هم بد است.
عشق ورزیدن نیز از این قاعده مستثنی نیست. و از این رو هر عشقی زیبا و درخور ستایش نمیباشد. بلکه فقط عشقی زیبا و پسندیده است که ما را چنان برانگیزاند که با شکوه و زیبایی آن را دوست بداریم.»
«کسی که بخواهد راه عشق را درست بپیماید باید در دوران جوانی به زیبا چهرهای دل ببندد. و اگر راهبرش راه را درست به او نشان داده باشد، فقط دل به یک زیباروی میبندد و این دلبستگی اندیشه خوب و زیبا برای وی پدید میآورد و وقتی چنین شد، آنگاه پی خواهد برد که زیبایی یک بدن همانند زیبایی بدن های دیگری است و از این روی به طور کلی دلباخته تنها یک بدن میشود. اما پس از این مرحله متوجه زیبایی روح خواهد شد و آن را به مراتب بالاتر از زیبایی بدن خواهد شمرد و هنگامی که به مرحله بالاتر میرسد درک میکند که زیبایی جان بالاتر از زیبایی بدن است و در نتیجه، اگر به روحی با فضیلت و پرهیزکار که از زیبایی رخسار بهرهاش کمتر باشد برخورد نمود به او دل میبندد و عشقاش را به دل میگیرد و پیوسته در اندیشه او خواهد بود و افکار و اندیشههایی را میجوید و میآفریند که بتواند آن را بهتر و کاملتر سازد و بدینگونه به مقامی میرسد که بتواند زیبایی را در قوانین و اجتماعات و اخلاقیات و تدبیر کشورداری جای دهد و خوشی و یگانگی را که بین اینها هست بازمیشناسد و زیبایی بدنی را کوچک و حقیر میشمارد.»
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 249.۸۲ مگابایت |
مدت زمان | ۰۳:۵۲:۵۹ |
نویسنده | افلاطون |
راوی | احسان چریکی |
ناشر |