در میان انبوه رمانهای ایتالیایی، رفیق دن کامیلو اثر جاودانه جووانی گوارسکی، جایگاهی ویژه دارد. این کتاب خواننده را به سفری در دل ایتالیای پس از جنگ جهانی دوم میبرد و با ظرافتی مثالزدنی، تصویری طنزآمیز و در عین حال عمیق از روابط انسانها، چالشهای ایمان و نقش کلیسا در جامعه ارائه میدهد. گوارسکی با قلمی سیال و گیرا، شخصیت دن کامیلو، کشیشی قد بلند و تنومند با قلبی رئوف و روحی شوخطبع را به تصویر میکشد. دن کامیلو در روستای کوچکی به نام پونته مولینو زندگی میکند و در تقابل دائمی با پپونه، شهردار کمونیست روستا قرار دارد. این تقابل، که ریشه در باورها و ارزشهای متضاد آنها دارد، به طنزپردازیهای ظریف و موقعیتهای خندهداری منجر میشود که خواننده را مجذوب خود میکند. دن کامیلو و پپونه را اگر بشناسید حال و هوای داستان هم برایتان آشناست. بر خلاف کتابهای قبلی رفیق دن کامیلو به صورت داستانهای مجزا نیست و به شکل رمان پیش میرود. در اثر یک سری اتفاقات دن کامیلو تصمیم میگیرد لباس مبدل بپوشد و با پپونه و گروهش به شوروی برود و سعی میکند خباثت کمونیسم و شوروی را برای آنها آشکار کند. در این کتاب دو رفیق که هیچ اعتقاد مشترکی ندارند با هم در چالشی دائمی هستند و از سوی دیگر دن کامیلو با لباسی مبدل به میان مردم آمده و نباید کسی از کشیش بودن او مطلع شود و پپونه تمام مدت در تلاش است این راز را حفظ کند. اما در آخرین دقایق سفر که تمام گروه در طوفان گرفتار میشوند کشیش ذات خود را نشان میدهد و تنها یک نفر نیت میکند خیانت او را فاش کند، اما همان یک نفر به دست ملوان کشتی کشته میشود. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی علاقه دارید حتما به دستهبندی داستان و رمان خارجی فیدیبو سر بزنید.
جووانی گوارسکی (۱۹۰۸-۱۹۶۸) نویسنده، روزنامهنگار، کاریکاتوریست و طنزپرداز ایتالیایی بود که بیشتر به خاطر مجموعه داستانهای دنیای کوچک دن کامیلو شناخته میشود. وقتی جوان بود برای نشریهٔ برتولدو کاریکاتور میکشید. جنگ که شروع شد پلیس سیاسی او را به جرم آنکه یک شب تمام در خیابان عربده کشیده بود دستگیر کرد. در سال ۱۹۴۳ آلمانیها او را در آلساندریا اسیر کردند و او این شعار را برای خود انتخاب کرد: «اگر مرا بکشند هم نخواهم مرد.» پس از خاتمهٔ جنگ و بازگشت به ایتالیا سردبیر نشریهٔ کاندیدو در میلان شد. یک فیلمنامه با عنوان مردمی اینچنین نوشت. گوارسکی در سال ۱۹۶۸ در سن ۶۰ سالگی بر اثر حمله قلبی درگذشت. او تا به امروز به عنوان یکی از برجستهترین طنزپردازان ایتالیا شناخته میشود و آثارش همچنان در سراسر جهان خوانندگان زیادی دارد.
جهت مشاهده سایر آثار جووانی گوارسکی کلیک کنید.
کتاب رفیق دن کامیلو دارای طنز ظریف و هوشمندانهای است. گوارسکی در طنز مهارت فوقالعادهای دارد. او با ظرافتی مثالزدنی، به نقد مسائل اجتماعی و سیاسی ایتالیای پس از جنگ میپردازد و در عین حال، خواننده را میخنداند. شخصیتهای داستانهای گوارسکی، به خصوص دن کامیلو و پپونه، به قدری واقعی و ملموس هستند که گویی خواننده آنها را از نزدیک میشناسد. تعاملات این دو شخصیت، که ریشه در باورها و ارزشهای متضاد آنها دارد، منبع طنزپردازیهای ظریف و موقعیتهای خندهداری است که خواننده را مجذوب خود میکند. در کنار طنز ظریف، گوارسکی نگاهی عمیق به ایمان و نقش آن در زندگی انسان دارد. دن کامیلو، کشیشی مهربان و شوخطبع، با چالشهای ایمان در دنیایی که به تازگی از جنگ ویران شده بیرون آمده، دست و پنجه نرم میکند. گوارسکی با ظرافت، این چالشها را به تصویر میکشد و به خواننده کمک میکند تا به درک عمیقتر ایمان و نقش آن در زندگی انسان برسد. در کنار طنز و سرگرمی، رفیق دن کامیلو تصویری زیبا و دلنشین از ایمان و معنویت را نیز ارائه میدهد. تعهد دن کامیلو به آموزههای دینی و تلاش او برای کمک به دیگران، الهامبخش خواننده است. کتاب رفیق دن کامیلو تصویری واقعی از ایتالیای پس از جنگ را نیز ارائه میدهد و خواننده را با فقر، گرسنگی، و سختیهای زندگی روزمره مردم آشنا میکند. گوارسکی با ظرافت، روحیه قوی، امید و شوخطبعی مردم ایتالیا را در آن دوران به تصویر میکشد. رفیق دن کامیلو کتابی است که طیف وسیعی از خوانندگان را از پیر و جوان، مذهبی و غیرمذهبی، به خود جذب میکند. این کتاب با طنز ظریف و دلنشین، شخصیتهای جذاب، و داستانهای سرگرمکننده، لحظات خوشی را برای خواننده رقم میزند و در عین حال، به مسائل اجتماعی و معنوی نیز میپردازد.
حوالی ظهر دوشنبه، با رسیدن روزنامهها، خبر مثل بمب منفجر شد. یکی از اهالی دهکده جایزهی ده میلیون لیری شرطبندی فوتبال را برده بود. روزنامهها نوشته بودند نام برنده پِپیتو اسبِتزِگوتی است، ولی کسی با چنین اسم غریبی در آن حوالی زندگی نمیکرد.
مسئول فروش اوراق شرطبندی، که جمعیت کنجکاو محاصرهاش کرده بودند، با درماندگی دستهایش را به اطراف باز کرد و گفت: «من یکشنبه توی بازار کلی بلیط به اهالی دهکدههای اطراف فروختم. لابد طرف یکی از اونها بوده. ده میلیون لیر شوخی نیست! یارو حتماً آفتابی میشه!»
اما هیچکس آفتابی نشد، و دهکده کماکان در تبوتاب بهسر میبرد، چون مردم مطمئن بودند که مسئلهی بوداری دربارهی اسم آن فرد هست. اسبتزگوتی اسم باورپذیری بود، ممکن بود کسی با آن اسم به بازار آمده باشد. ولی پپیتو دیگر کمی غیرعادی بود. نمیشد کسی که با گندم، ذرت، یونجه، دام و پنیر پارمزان سروکار دارد اسمش پپیتو باشد.
یکی از ملاکان مولینِتّو گفت: «اگه از من میپرسین، این اسم ساختگیه، و کسی که از اسم جعلی استفاده میکنه بعیده غریبه باشه. باید یکی از اهالی دهکده باشه که نمیخواد مردم بدونن شرطبندی کرده. شاید نمیخواد بدهکارهاش یا زنش از قضیه خبردار بشن.»
استدلال او منطقی به نظر میرسید. اهالی دهکده این نظریه را، که برنده غریبه است، کنار گذاشتند و بر روی همولایتیهای خود متمرکز شدند. آنچنان متمرکز شدند که انگار داشتند به عوض یافتن برندهی یک مسابقهی قانونی، پی دزدی بدنام میگشتند. دُن کامیلّو به شدتِ آنها ماجرا را دنبال نمیکرد، ولی او هم تا حدی به قضیه علاقهمند شده بود. و چون حس میکرد که مسیح زیاد موافق کارآگاهبازی او نیست، سعی کرد برای او عذر و بهانهای بتراشد.
اگر شما هم به خواندن رمان و داستانهای خارجی علاقه دارید پیشنهاد میکنیم حتما کتابهای زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد نویسنده اوریانا فالاچی انتشارات مجید
و هرروز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود نویسنده فردریک بکمن نشر نون
فهرست چیزهایی که دلم می خواهد نویسنده گرگوار دولاکو نشر پارو
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۷۴ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 192 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۲۴:۰۰ |
نویسنده | جووانی گوارسکی |
مترجم | مرجان رضایی |
ناشر | نشر مرکز |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Mondo piccolo: il compagno Don Camillo |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۱/۰۷ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من نتونستم نسخه کامل رو نصب کنم.نمیدونم چرا!؟
لطفاً نسخه کامل رو هم اضافه کنید. منتظریم.
لطفا نسخه کامل رو برای خرید بذارید، مرسی