برای خواننده ایلیاد که طبیعتا انسانی فرهیخته و اندیشمند است بینایی و نابینایی سراینده آن موضوعی درخورتوجه، یا حداقل موضوع اصلی، نیست. آنچه برای خوانندگان چنین اثری شگفتانگیز است، اندیشههایی است که سراینده آن در اثری حماسی ارائه مینماید. اثری که به قول افلاتون «کتاب مقدس همه یونانیان است». اما این «کتاب مقدس» آئینی با خود آورد که باید آن را آئین هُمری نامید. آئینی که یکی از ارکان فرهنگ و تمدن غرب است، که البته شرق نیز از آن بیتأثیر نماند.
در کتاب حاضر که جابهجا مفاهیم برآمده از ایلیاد، یعنی عقاید و افکار هُمر، مورد بررسی تاریخی با فرهنگ غرب و شرق قرار گرفته، میزان این تأثیر معلوم میشود. برخی از این تأثیرات مستقیم است، یعنی یکسره مأخوذ از آثار هُمر است، برخی دیگر به صورت غیر مستقیم از طریق اندیشمندان و متفکرانِ پس از وی به فرهنگ جهانی راه یافته و در نتیجه در تمدن روزگاران بعد مؤثر افتادهاند. نشانههای این تأثیر که پایههای اصلی هر فرهنگی برآن استوار است در جای جای کتاب مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.