جادو سوژهی دوستداشتنی بسیاری از نویسندگان سراسر جهان است. دنیا با جادو چگونه میشد؟ اگر جادو میتوانست اثر مستقیمش را برهمهچیز بگذارد میتوانست تاریخ را به شکلی عجیب تغییر دهد؟ اگر قدرتهای جادویی میتوانستند سرنوشت انسان را معین کنند الان با چه وضعیتی رو به رو بودیم؟ سوزانا کلارک نویسندهی توانمند انگلیسی در کتاب جاناتان استرنج و آقای نورل بخشی از تاریخ را تحتتاثیر جادو قرار داده و یک کتاب لذتبخش و خواندنی نوشته است.
جاناتان استرنج و آقای نورل اولین بار سال ۲۰۰۴ منتشر شد. این کتاب نوعی تاریخ جایگزین است که در قرن نوزدهم و در انگستان اتفاق میافتد. داستان کتاب همزمان با جنگهای ناپلئون اتفاق میافتد. داستان بر این اساس است که جادوگری زمانی در انگلیس وجود داشته اما از بین رفته و حالا با دو نفر بازگشته است: جاناتان استرنج و آقای گیلبرت نورل. رمان جاناتان استرنج وآقای نورل دربارهی رابطهی این دو مرد، هویت انگلیسی مرزهای بین عقلانیت و ضدعقلانیت، ریشههای فرهنگی شمال و جنب انگلستان و ... است و همهی اینها را کنار هم بررسی میکند.
سبک رمان جاناتان استرنج و آقای نورل به ادبیات قرن نودهم در انگلستان شبیه است و احساسی مانند رمانهای جین آستین و چارلز دیکنز در مخاطب ایجاد میکند. کلارک کتابش را با جزئیات بسیار زیادی نوشته است و بیش از دویست پاورقی برای آن گذاشته است.
کتاب جاناتان استرنج و آقای نورل موفقیتهای زیادی را برای خوانندهاش در پی داشت. این کتاب در رده سوم پرفروشترین کتابهای نیویورک تامیز قرار گرفت و یکی از نامزدهای جایزهی من بوکر در سال ۲۰۰۴ بود. جاناتان استرنج و آقای نورل در نهایت سال ۲۰۰۵ جایزهی هوگو را بهدست آورد. از روی کتاب جاناتان استرنج و آقای نورل سریالی هم در سال ۲۰۱۵ ساخته شد که استقبال بسیار خوب منتقدان و طرفدارن را در پی داشت.
سوزانا مری کلارک نویسندهی انگلیسی متولد ۱۹۵۹ در ناتینگهام است. پدر او یک سیاستمدار انگلیسی بود و سوزانا به خاطر شغل پدر کودکیاش را در شهرهای مختلفی گذراند. او در آکسفورد درس خوانده و مدرک لیسانسش را در رشتهی هنر در فلسفه، سیاست و اقتصاد دریافت کرده است.
سوزانا کلارک پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه برای ۸ سال در انتشاراتهای مختلف مشغول کار بود و دو سال هم در تورین ایتالیا و بیلبائو اسپانیا بهعنوان معلم زبان انگلیسی فعالیت میکرد. او سال ۱۹۹۲ به انگلستان بازگشت و کار روی رمان اولش یعنی جاناتان استرنج و آقای نورل را شروع کرد اما همچنان کارهای دیگری هم انجام میداد. از جمله اینکه او از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۳ بهعنوان ویراستار کتابهای آشپزی فعال بود.
سوزانا کلارک ایدهی نوشتن کتاب جاناتان استرنج و آقای نورل را از سالهایی که در اسپانیا تدریس میکرد در سر داشت و زمانی که به انگلستان برگشت تصمیم گرفت در یک دورهی نویسندگی علمی تخیلی شرکت کند. او پیش از شرکت در کلاس باید داستان کوتاهی مینوشت، سوزانا با استفاده از ایدههایی که برای داستانش داشت یک داستان کوتاه به نام «بانوان گریس آدیو» نوشت. داستانی دربارهی سه زن که مخفیانه کارهای جادوگری انجام میدهند و جاناتان استرنج آنها را کشف میکند. این داستان بهقدری برگزارکنندگان دوره را تحت تاثیر قرار داد که بدون اطلاع او آن را به نیل گیمن نویسندهی مشهور علمی تخیلی دادند و او دربارهی آن گفت:«خواندن داستان کوتاهی به این قدرت برای من وحشت برانگیز بود... مثل این بود که ببینی کسی برای اولین بار پشت پیانو بنشیند و یک سونات کامل را بنوازند.» این کتاب مدت کوتاهی بعد چاپ شد و برندهی جایزهجهانی فانتزی در سال ۱۹۹۷ شد. کلارک ده سال بعد از انتشار این کتاب را روی رمان جاناتان استرنج و آقای نورل کار میکرد و هم زمان چند داستان کوتاه هم منتشر کرد. کتاب «آقای سیمونلی یا بیوه پری» از میان این داستانها در فهرست نامزدهای جایزه جهانی فانتزی در سال ۲۰۰۱ قرار گرفت.
سرانجام جاناتان استرنج و آقای نورل در سال ۲۰۰۴ به طور همزمان در انگلستان، آمریکا و آلمان منتشر شد و سر و صدای زیادی به پا کرد. کلارک دو سال بعد گلچینی از داستانهایش را منتشر کرد و سپس کار روی رمان دیگری به نام «piranesi» را شروع کرد که چاپ آن به دلایل مختلف به تاخیر افتاد اما سر انجام ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ منتشر شد.
ترجمهی کتاب جاناتان استرنج و آقای نورل به فارسی
جاناتان استرنج و آقای نورل داستانی با شهرت جهانی است. در ایران مصطفی رضیئی این کتاب را به فارسی برگردانده و انتشارات کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است. چاپ نخست این ترجمه در سال ۱۳۹۱ اتفاق افتاد و سال ۹۴ هم تجدید چاپ شد. نسخهی الکترونیک ترجمهی مصطفی رضیئی از کتاب «جاناتان استرنج و آقای نورل» را میتوانید از فیدیبو دانلود کنید.
جاناتان استرنج و آقای نورل یک رمان عجیب و خواندنی است. رمانی پر از جزئیات و لحظات هیجانانگیز که نویسنده با حوصلهای بیحد و حصر آن را نوشته است و تمام صحنهها را به شکلی درآورده که هنگام خواندن کتاب احساس میکنید مشغول قدم زدن در انگلستان قرن نوزدهم هستید. این کتاب جذاب اثری عالی برای کسانی است که هم به ادبیات کلاسیک علاقهمندند و هم داستانهای تخیلی را میپسندند.
دو سوار در یک روز تابستانی سال ۱۸۰۹، جاده خاکی روستایی در ویلت شایر را پیش میرفتند. آسمان به رنگ آبی درخشان و با رنگهایی عمق گرفته بود و زیر این آسمان و در میان انعکاسهای کدر نور درخشان خورشید، انگلستان در سایههایی تاریک، عرض و طول گرفته بود. شاه بلوط هندی غول آسایی بر جاده سر خم کرده بود و دریاچهای از سایههای مشکی تیره ساخته بود و در آن هنگام که دو سوار به این سایه رسیدند، سایه آنها را درون خویش هورت کشید، طوری که هیچچیزی به جز صداهایشان از بیرون احساس نمیشد.
یکی از سوارها گفت:«... و چقدر وقت خواهد برد تا شما احتمال انتشار آن را بررسی کنید؟ خودتان میدانید که باید این احتمال را بررسی کرد. من مسئله را تماما در نظر گرفتهام و باور دارم اولین وظیفهی هر جادوگر مدرنی در این است که اثری به زیور طبع آراسته سازد.. شگفت زده هستم که نورل هنوز چیزی منتشر نکرده است.»
دیگری جواب داد:«به جرات میگویم او هم به وقت خویش این کار را خواهد کرد. در مورد انتشار اثر خودم، چه کسی آرزوی خواندن چیزی دارد که من نوشته باشم؟ این روزها، وقتی نورل هر هفته اعجابی تازه عرضه میکند، نمیتوانم فرض کنم که کار و فعالیت یک جادوگر صرفا تئوریک گرا، بتواند توجه چندانی را جلب خود کند.»
صدای اول پاسخ گفت:«اوه! شما چقدر متواضع هستید. شما نباید همه چیز را به دست نورل واگذارید. نورل نمیتواند تمام کارها را به سرانجام برساند.»
صدای دوم آه کشید: «اما او میتواند. این کار را هم میکند.»
دیدار با رفقای قدیمی، چه کار دلنشینی است! اینان آقایان هانی فوت و سِگان داس بودند. هرچند چرا آنان را سوار بر اسب یافتهایم؟ این مدلی از ورزش است که هم من و هم شما بر رویش توافق داریم که نه شایسته این دو است و نه هیچکدام از این دو مرتب آن را انجام میدهند، آقای هانی فوت بسیار مسن شده است و آقای سِگان داش بسیار مسکین.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 28.۵۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 1,280 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۴۲:۴۰:۰۰ |
نویسنده | سوزانا کلارک |
مترجم |