گئورگ کایزرنمایشنامهنویس آلمانی، از ۱۹۱۱ حدود پانزده نمایشنامه نوشت که دوازدهتای آن در دوران جنگ جهانی اول چاپ شد.
کایزر یک «اکسپرسیونیست» و همچنین پایهگذار یک «مکتب نمایشی نو» نامیده شده است و در این تردیدی نیست، زیرا «ایجاز» در نوشتههای او را باید «هنر»ی نامید مبتنی بر مجموعهای از نشانهها و اشارههای تصویری زنده که مشتِ درهم فشرده واقعیت را، که فینفسه روست، باز میکند. بنابراین، این موضوع که گئورگ کایزر شیوهای نو را به تئاتر عرضه کرده حقیقت دارد. کوتاهگویی بینظیر و صرفهجویی او در واژهها رویِ دیگرِ سکه قدرت آفرینندگیِ زنده اما حساب شده اوست؛ و این خصیصهها در عین حال که کار ترجمه آثار او را دشوار میسازد به «جهانی» شدن یا «غیرملّی» بودن آنها کمک میکند. بدبینانهترین نظر نسبت به کایزر میتواند این باشد که او به ظاهر حلقه اتصالیست بین صحنه سه بُعدی و سینما و این خصیصه بدی نیست. اما کسانی که ژرفتر میاندیشند در حرکتِ جمع کثیرِ شخصیتهای او ــ که شتابزدگی بینام و نشانی دارند ــ تأمل و واکنش شاعر (کایزر) را در مورد یک «حرکت و نشانه جهانی» و در چهره این شخصیتها، تصور او از یک «ناآرامی عمومی» را مشاهده میکنند.